آرش متولد سال 84 میلادی است و تا سال 2007 که فکر کنم تقریبا زندیق جمع آوری شده بود سن او می شود حدود 23 سال و این یعنی زمانی که او زندیق را جمع کرده بچه محصلی بیش نبوده است..نوشته اصلی از سوی solo
اگر کمی دقت می کردید متوجه می شدید عکسی که من گذاشتم کاملا متفاوت با آنچه در آرشیو نشان دادید می باشد (دارای شماره صفحات بعدی است)فراموش نکنید کسی که کمک کرد و 90 درصد راه را نشانتان داد بنده بودم و گرنه اگه آرشیو به شما نمیدادیم معلوم نبود چند سال دیگر میخواهید پافشاری کودکانه کنید.....
هر چیزی که نقد شود و توان جواب دادن به نقد را نداشته باشد ارزش خود را از دست خواهد و این اتفاق در فروم گفتگو افتاد؛ به دلیل انجام نقدهای موثر مدیران گفتگو برای جلوگیری از آبرو ریزی کمتر به یکباره (البته در دو مرحله) اقدام به حذف این سایت کردنداگر نقد های دیگه ای هم باشه چیز طبیعی هست عمو جان انجمن ها تعامل دو طرفه دارن هر چیزی گذاشته شود بی نقد نمیماند....
تا اونجایی که فهمیده ام و نشان داده اید از نظر شما هر چیزی که نقد شود دیگر نه ارزشی ندارد و اراجیفت تلقی میشوند این نشان دهنده این است که شما حتی هنوز مفهوم حقیقت رو نفهمیده اید...
و به جای حل مسئله صورت مسئله را پاک کردند.
یک ضرب المثل عربی می گه الغریق یتشبث بکل حشیش" عقیده "
می‌تواند عقیده‌ی من باشد،
اما "حقیقت"
نمیتواند حقیقت من باشد!
"حقیقت"
متعلق به هیچ کس نیست،
برای همین است که همیشه بر سر عقیده می‌جنگند
نه بر سر حقیقت!
(برتراند راسل)
کسی که در حال غرق شدن است به هر علف خشکی چنگ می زند
راسل هم یکی است مثل من و شما و حرف ارزش استناد نداردعجب این را از کجای حرف من درآوردید !!!! قضاوت اینکه چه کسی در بحث مذکور منطقی تر صحبت کرده با خواننده استبالاخره یک حرف درست زدین این نشان دهند این است که برهان ها نمیتوانند خدا را اثبات یا رد کنن و قضاوت با خواننده است.......
ایکاش کمی فلسفه خوانده بودیدقیاس مع الفارق
ذاتی شیئ لم یکن معللا
بازی با کلماتمصادره به مطلوب
بفرمایید بازنگری کنیدتنها راه اثبات خدا بازنگری مجدد در صفات تعریف شده از او میباشد....
ارتباطی نداشت، نه از شما خواستم عدم وجود خدا را اثبات کنید و نه پرسیدم دین شما چه دینی است
خیلی ساده
آیا توانایی دارید وجود خود را ثابت کنید؟؟؟
پاسخ با گفت‌آورد
) بگیر تا عکس گرفتن از آغاز یک جستار توسط کمال.کمال.کمال.کمال (k.k.k.k) سر هم کردید ولی دریغ از یک نقد تمام شده و پی کارش رفته ی زندیق!!! خوب یک نقد (تنها و تنها یک نقد) که تلنگش در نرفته باشد نشان بدهید قال را بکنید دیگر!