• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    برگ 2 از 2 نخستیننخستین 12
    نمایش پیکها: از 11 به 18 از 18

    جُستار: دلیل غیر مذهبی برای فروتنی

    Hybrid View

    1. #1
      بازداشت همیشگی
      Points: 7,801, Level: 59
      Level completed: 26%, Points required for next Level: 149
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      kourosh_iran آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jul 2014
      نوشته ها
      675
      جُستارها
      39
      امتیازها
      7,801
      رنک
      59
      Post Thanks / Like
      سپاس
      537
      از ایشان 546 بار در 365 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      ولی اخیرا دیگه دارم سعی میکنم با مبتدی ها ملایم تر باشم و در قضاوت هم عجله نکنم.
      البته تا این درجه که یوقت دیگه اصلا جوابشون رو نمیدم، چون اگر بخوام جواب بدم جوابم معمولا طوری هست که خیلی رک و خشن بنظر میاد و احتمالا بازم ناراحت میشن و برچسب خودستایی و غرور و تحقیر و توهین و اینها میخوره بهم.
      ولی واقعا نادانی اکثریت افراد منو عصبانی میکنه. مثلا توی وبلاگم راجع به یک سیستمی که باهاش برنامه های چت هم درست میکنم مقاله گذاشتم، طرف اومده میگه بقیش کو الان کلی از زمانی که این مطلب رو گذاشتی میگذره! یعنی فکر کرده من وظیفم یا هدفم اینه اونجا ساخت یه سیستم کامل چت رو به مرور بذارم بعد یه عده تنبل، مفت خور، یا افرادی بهرصورت کم سواد بیان بردارن استفاده کنن! این منو عصبانی میکنه خب! آخه این چه نگرش چه انتظاری هست چه مغزهای پوکی هست بعدم توهین به شخصیت و شعور خودم میدونم چون اونا منو و امثال منو احمق و نوکر مفت خودشون و امثال خودشون فرض کردن اصلا روح کمک و همکاری دوستانه و پیشرفت جمعی و آزادی علم و فناوری و ماهیت و هدف و فایدهء جنبش نرم افزار آزاد/بازمتن رو درک نمیکنن پیش خودشون لابد میگن اینا یه عده آدم ساده و احمق و کسخل هستن که مفتی هرچی بلدن و درست میکنن در اختیار دیگران قرار میدن!
      این عده آدما تاجاییکه من فهمیدم آدمهای زرنگی هستن که از اینور و اونور همینطور نون خودشون رو جور میکنن با برداشتن کارها و کدهای دیگران و گرفتن کمک مفتی از این و اون و با این کارها کار انجام میدن و پول درمیارن!

      یه دفه هم راجع به همین سیستم چت یک نفر توی پیام خصوصی ازم سوالی کرد (شایدم طرف همون بود که توی وبلاگم کامنت گذاشته بود) ظاهرا میخواست یا داشت درست میکرد، منم واقعیت رو صریح بهش گفتم گفتم ببین این پروژه یه پروژهء نسبتا حرفه ای و سطح بالاست و آدم باسواد و توانا میخواد که خودش تنهایی از صفر تا صدش رو درست و حسابی درست کنه از چیزی که فکر میکنی سخت تره و شما که این سوالای مبتدی رو میپرسی توی این مراحل بدوی و مسائل پیش پا افتاده اولیه گیر کردی بنظر نمیرسه در اون حد باشی که بخوای چنین پروژه ای رو یهو درست کنی. برو دنبال یادگیری بیشتر و قوی تر کردن پایه خودت یا کارهای ساده تر و آموزشی تر و پایه تر. منم که بیکار نیست وقت و انرژی اضافی و مفت ندارم بیام هر لقمه رو بجوم بذارم دهن دیگران و در تمامی مراحل که مشکلات و مسائل هم زیاد داره ماشالا بخوام کار کسانی رو که توش گیر کردن راه بندازم!
      حالا طرف بهش برخورد و بد و بیراه گفت و بازم همون برچسب های غرور و خودستایی و توهین و تحقیر و غیره.

      بنظر شما رفتارهای من درست نبود؟ چون آدم مغروری بودم چون فروتن نبودم یا رعایتش نکردم اینطور شده؟

      بابا نرم افزار آزاد و بازمتن هم به خدا این نیست که شما بیای برای دیگران بیل مفتی بزنی همینطور از جیب و وقت و انرژی خودت فقط خرج کنی برای دیگران. نه در بازمتن و نرم افزار آزاد شما تا هر حدی که مایل هستی برات مقدوره کمک میکنی به پیشبرد اهداف متعالی تر و بهره مندی عمومی از این داستان ها که معمولا شامل خودت هم میشه و دو طرفه است. ولی بعضیا متاسفانه درمورد این جنبش ها و آدمهای دیگه طور دیگری و بد فکر میکنن و فکر میکنن خودشون خیلی زرنگن و اون بقیه یه مشت علاف و احمق و کسخلن! یه نفر به من میگفت اصلا این جنبش ها رو درست کردن که کار و ایدهء من و شما رو مفتی بدست بیارن!
      یعنی سطح فکر ملت و ظرفیت ملت رو در اینطور گفتارها و تفکرات میشه واقعا فهمید.
      ویرایش از سوی kourosh_iran : 05-06-2015 در ساعت 09:30 AM
      Nocturne این را پسندید.

    2. یک کاربر برای این پست سودمند از kourosh_iran گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Moshref (05-07-2015)

    3. #2
      بازداشت همیشگی
      Points: 7,801, Level: 59
      Level completed: 26%, Points required for next Level: 149
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      kourosh_iran آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jul 2014
      نوشته ها
      675
      جُستارها
      39
      امتیازها
      7,801
      رنک
      59
      Post Thanks / Like
      سپاس
      537
      از ایشان 546 بار در 365 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      موضوع اینه طرف زحمت نمیکشه وقت نمیذاره بعد میاد و از دیگران انتظارات زیاد داره انتظار داره بهش هم هیچ پرخاش نکنی هیچ چیزی نگی که بهش بربخوره و ضایع بشه. ولی واقعیت اینه که بدون صراحت و مستقیم گفتن خیلی سخته بشه چنین مفاهیمی رو بصورت واضح و بقدر کافی مختصر و به صرفه ای انتقال داد. یعنی شایدم حداقل برای من سخته و مهارتش رو ندارم!
      بنظر شما صراحت و فروتنی با هم چه رابطه ای دارن؟
      صراحت درمورد بیان عریان واقعیت هاییست که فکر میکنی وجود دارن. ولی فروتنی یعنی چی دقیقا؟ فکر کنم ابتدا باید این اصطلاح رو تعریف روشنی بکنیم.
      من فکر میکنم علم و منطق اساسا بر اساس صراحت هستن و به صراحت نیاز دارن. جایی برای تعارف و پشت پرده گویی و ابهام و رعایت کردن درشون نمیبینم بطور معمول. ولی خب از اون طرف ما با موجودات انسانی سر و کار داریم باوجود تمام ضعف ها و تفاوت در سطح و ظرفیت شون. یه جاهایی هم واقعا نمیشه دیگه خیلی زد توی ذوق طرف، چون هدف هدف انسانی است، هدف اصلاح و کمک به اون انسانه ولو به قیمت اینکه بعضی واقعیت ها رو نگی یا بطور روشن و با اطمینانی که داری نگی یا به تدریج بگی، و شاید خودت رو هم باید پایین تر از چیزی که واقعا هستی نشون بدی و بیاری پایین تر ولو بصورت موقتی هم که شده. ولی خب در محیطهای تخصصی و بحث علمی و فنی من لزوم چندانی برای اینها نمیبینم. اما یه مواردی خاص که مثلا خواستم به کسی شخصا کمک شخصی بکنم اومدم و با ترفندهای انسانی تری انجام دادم.

    4. 2 کاربر برای این پست سودمند از kourosh_iran گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Moshref (05-07-2015),Nocturne (05-06-2015)

    5. #3
      بازداشت همیشگی
      Points: 7,801, Level: 59
      Level completed: 26%, Points required for next Level: 149
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      kourosh_iran آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jul 2014
      نوشته ها
      675
      جُستارها
      39
      امتیازها
      7,801
      رنک
      59
      Post Thanks / Like
      سپاس
      537
      از ایشان 546 بار در 365 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Nocturne نمایش پست ها
      من به شخصه وقتی به خودم نگاه کردم دیدم کسانی که فهم و شعور و جایگاه اجتماعیشون از من بالا تر بوده و فروتن نبودن و من رو به خاطر اشتباهم مسخره هم کردن که البته این مسخره کردن رو میشه یه نوع انتقاد دونست خیلی بیشتر به پیشرفت من کمک کردن، درسته اول یه مقداری از دستشون ناراحت شدم و تغییر کردن کار آسونی نبوده ولی تاثیری که اینطور آدمها در دراز مدت داشتن به ناراحت شدن و سختی تغییر کردن می ارزه، یعنی یه طورایی فکر میکنم آدمهایی که اشتباهاتم رو به این طریق بهم فهموندن انسانهای مفید تر و دلسوزتری بودند، نظر شما در مورد این مسائل چی هست؟
      منظورتون احتمالا در زمینهء باورهای مذهبیه؟
      ولی فکر میکنم در تمام زمینه ها این صدق میکنه.
      خب باید بگم احتمالا به خود آدمش هم بستگی داره. آدمی که جدیت و فرصت و استعداد کافی داشته باشه در یک زمینه ای، وقتی با تمسخر و واقعیت های تلخ روبرو میشه جدیت و تلاشش میتونه بیشتر هم بشه و با آگاهی و بهینه تر عمل میکنه چون واقعیت های بیشتر و دقیقتری رو میدونه. بخاطر همین اون فرد میتونه اون تمسخرها براش مفید هم بیفته.
      من خودم یه زمانی توی دانشگاه با اینکه رشتهء کامپیوتر بودم ترم دوم تازه کامپیوتر خریدم و دستم خورد به دکمه های کیبورد، یه رفیق داشتم که منو زرت و زرت بخاطر اینکه کارهای پیش پا افتاده رو بلد نبودم مسخره میکرد. ولی این باعث شد که من جدی تر شدم و فهمیدم در این دنیا راهی ندارم جز اینکه حداکثر تلاش خودم رو بکنم و از فرصتهای موجود حداکثر استفاده رو ببرم و قوی بشم به جایی برسم، چون اگر ضعیف بمونم و نیازمند دیگران بشم حتی نزدیکترین دوستانم هم راحت و بدون منت و مفتی برام کارهایی رو که نیاز دارم انجام نمیدن و تحقیر هم میشم و کسی به من جایگاه و اعتباری نمیده و این باعث میشه از خیلی موقعیت ها و پیشرفت های دیگر هم احتمالا محروم بشم.
      من میدونستم که هوش و استعداد من احتمالا از اون رفیقم هم بیشتره.
      آقا خلاصه ما ظرف مدت نمیدونم چقدر ولی زیر یک سال اینقدر مطالعه و تحقیق کردیم بصورت جدی که تمام ضعفهای بزرگ خودم رو برطرف کردم و با طرف در بیشتر زمینه ها میشه گفت برابری میکردم با اینکه اون چندین سال و از خیلی قبل و پیش برادرش و اینها هم با رایانه و نرم افزارهاش آشنا بود. میشه گفت در بعضی زمینه ها حتی ازش جلو زدم، چون من اصولی و علمی یاد میگرفتم و نه تجربی و هردمبیل مثل اون.
      ولی من سعی کردم هیچوقت رفتار اون رو نسبت به خودش مرتکب نشم چون این تربیتی بود که مادرم از بچگی بهم یاد داده بود و بنظر من درست بود! بخاطر همین هیچوقت سعی نکردم مقابله به مثل کنم و انتقام بگیرم ازش و به رخش بکشم. اگر این قضیه فشاری هم بهم میاورد سعی میکردم با پیشرفت بیشتر و قوی و بی نقص شدن هرچه بیشتر اون رو جبران کنم.
      خلاصه که آدم جدی و با استعدادی که فرصت و شرایطش رو داشته باشه میتونه تمسخر و تحقیر و ضعف رو به نیروی بیشتر برای پیشرفت خودش تبدیل کنه. ولی فردی که مثلا بقدر کافی جدی نباشه یا استعداد کافی یا فرصت و پیش نیازهای لازم دیگر رو نداشته باشه ممکنه این مسائل روش بیشتر تاثیر منفی بذاره تا مثبت.

      نمیشه گفت که این رفتارها به این خاطر توجیه میشه یا خوبه، ولی بنظر من خیلی جدی و مهم نیست بهرحال چون در عمل کسی که کاره ای باشه بالاخره راه خودش رو پیدا و باز میکنه. ولی این وسط ممکنه یکسری انسانهای ضعیف تر یا کسانی که شرایط محیطی کافی ندارن تا حدی قربانی بشن، که البته بازم بنظر من ضعف های اصلی اغلب از خود آدمه. مثلا طرف میتونه بره سراغ یک کار و بار دیگه خب که فرصت و علاقه و شرایطش رو داشته باشه.

      البته فکر نمیکنم که اون طرف دلش برای من سوخته بود و عمدا منو مسخره میکرد! این بحث دیگریست!
      اینکه شما میگی شاید اون آدما دلسوزتر بوده باشن بنظرم البته کاملا ممکن هست. مثل داستان اون طرف که سواد نداشته بعد یه نامه داشته که پیش هرکس میبرده بخونه طرف تردش میکرده و آخرش مجبور شده خودش بره سواد یاد بگیره!

    6. 2 کاربر برای این پست سودمند از kourosh_iran گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      m@hdi (05-06-2015),Moshref (05-07-2015)

    7. #4
      بازداشت همیشگی
      Points: 7,801, Level: 59
      Level completed: 26%, Points required for next Level: 149
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      kourosh_iran آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jul 2014
      نوشته ها
      675
      جُستارها
      39
      امتیازها
      7,801
      رنک
      59
      Post Thanks / Like
      سپاس
      537
      از ایشان 546 بار در 365 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      از طرفی راسل هم راست میگه!
      اصولا اینکه برتری های خود رو به اون شکل صریح و خشن بیان کنیم میتونه موجب اصطکاک و دعوا هم بشه که اینطور تردید بیشتری پیش میاد که اساسا اون بیان میتونسته برای کسی سودمند باشه یا نه.
      مثلا خود منو بگی بارها سر این دعواها توی فروم ها دچار مشکل شدم حتی اخراج شدم
      ولی خب یه وقتا هست بقول راسل شرایط خاصه، مثلا جون یک بیمار اورژانسی در خطره و وقت نیست و نمیشه ریسک کرد. همینطور در زندگی واقعی هم شاید خیلی وقتا من اینطور فکر میکنم که شرایط خاصه. خیلی وقتها فکر میکنم طرف دروغگو و حقه بازه و میخواد مسئله رو لوث کنه، میخواد حقیقت و اعتبار و جایگاه منو خدشه دار کنه یا برای خودش اعتبار دروغین بسازه. اینا برای جامعه سودمند هستن آیا؟ فکر نمیکنم. در این موارد من با کسی تعارف ندارم میگم شما اشتباه میکنی یا حتی دروغ میگی و سوادش رو نداری!! البته شایدم درست نباشه ها. شاید باید با لحن و اصول و روش دیگری بیان کنم و بیشتر صبر داشته باشم. بهرحال این مهارتیه که تاحالا زیاد نداشتم احتمالا. ولی من بهرحال فکر میکنم که فروتنی در این موارد و در مقابل این افراد معنی نداره و سودمند نیست که شاید مضر هم باشه.
      یوقتا هم طرفا از روی نادانی طرفهاست، اما اون نادانی رو هم برای جامعه و خودم خطرناک میبینم. اگر یه عده نباشن حرف بزنن از علم و دانش واقعی و چیزهای درست دفاع کنن و چیزهای غلط رو رسوا کنن، فکر نمیکنم جالب باشه. شاید قشر متخصص و خبره گمراه نشن، اما عدهء زیادی از مردم عادی گمراه میشن و این دانش و تفکرهای غلط رو نشر و استفاده میکنن. و این هست که بقولی میگه هیچوقت قدرت انسانهای احمق در گروههای بزرگ رو دست کم نگیر!
      حالا کسی که خودش رو میندازه وسط به این خاطر حتی اگر نیت خیر داشته باشه ولی بهرحال کار تمیز و جالبی نیست و براش اعتبار و محبوبیت نمیاره معمولا شاید کلی برچسب و اتهام هم بخوره کلی دشمن هم پیدا کنه، همونطور که برای من اینطور بوده. ولی با این حال خیلی ها فهمیدن که نیت من بد نیست و درواقع و ذاتا آدم بدی نیستم، چون خودشون این رو بارها بیان کردن، حتی مثلا مدیری که منو اخراج کرد!
      معمولا دانشمندان و آدمهای نخبه در جمع خودشون هستن و تعامل زیادی بخصوص از نوع اصطکاک و انتقاد نسبت به قشرهای دیگه ندارن، که شاید این وظیفه رو حتی داشته باشن ولی به خودشون زحمت نمیدن یا شاید احساس خطر نمیکنن از این حیث. مثلا مبارزه با تئوری های توطئه و شبه علم میتونه از این وظایف باشه. یکسری کارها از عهدهء دیگران براحتی برنمیاد.

    8. 2 کاربر برای این پست سودمند از kourosh_iran گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      m@hdi (05-06-2015),Moshref (05-07-2015)

    9. #5
      سخنور دوم
      Points: 10,544, Level: 68
      Level completed: 24%, Points required for next Level: 306
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      m@hdi آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Sep 2013
      نوشته ها
      537
      جُستارها
      88
      امتیازها
      10,544
      رنک
      68
      Post Thanks / Like
      سپاس
      610
      از ایشان 669 بار در 345 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      3 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      جناب کوروش الان رو نمیدونم ولی اگه در زمانهای گذشته پدر بودی برای هر بهونه ای بچتو کتک میزدی مثل بابای من که بجای آموزش فقط کتک میزد! البته شما به آموزش اهمیت میدی ولی روش خاص خودتو داری که با سخت گیری و رک گویی و تحقیر طرف مقابلت همراهه که غلطه که این هم احتمالا برمیگرده به زندگیت که باهات خیلی بدرفتاری کرده که شما اینجوری شدی.

      من رفتار اون مفتخوری که میخواسته طرح شما رو بدزده تایید نمیکنم ولی شما هم خیلی خشن برخورد میکنی! این رو بدون اگه برخوردت خشن باشه مسئله رو شخصی میکنی نتیجش هم همون بد و بیراهی میشه که بهت گفت!

      به شما پیشنهاد میکنم به دنبال تکنیک های رسیدن به آرامش مثل یوگا بری چون توی background اکثر پستهات عصبانیت مشهوده.

      در آخر این رو بدون رفتار Ironic همیشه موجب پیشرفت نیست و اکثر موارد موجب تضعیف روحیه طرف مقابل میشه ولی تشویق کردن همیشه جواب میده.

      اصلا چرا با اینکه خیلی از افراد هم نسل ما از تاثیر مفید کتک خوردنشون به هنگام انجام کارهای اشتباه تعریف میکنن روانشناسا کاملا نظر عکس دارن؟! چون این کتک زدنها همیشه کارساز نیست و بعضی وقتها موجب عقده و کینه میشه مثل خود من (البته پدر من اکثر موقعها بخاطر خالی کردن خودش منو برادرمو میزد نه بخاطر آموزش!) ولی فیلمای خارجی رو نگاه کنی میبینی که والدین به موقع تشویق میکنن به موقع عصبانی میشن (اما تحقیر و توهین نمیکنن) و به عنوان مجازات هم فرزند رو محدود میکنن. اینها راه های مدرن هستند راه های شما در اکثر موارد نتیجه عکس میده.

    10. #6
      نویسنده دوم
      Points: 12,156, Level: 72
      Level completed: 27%, Points required for next Level: 294
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      هیچ
       
      Nocturne آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jan 2011
      نوشته ها
      206
      جُستارها
      18
      امتیازها
      12,156
      رنک
      72
      Post Thanks / Like
      سپاس
      304
      از ایشان 622 بار در 196 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      5 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      نظر کلی دوستان در مورد فروتنی چی هست، نه فقط در مورد تحریک به پیشرفت و گفتن عیب ها، اگر کسی واقعا در زمینه ای بهتر هست به نظر شما باید از نشون دادنش خودداری کنه چون طرف مقابل ممکنه ناراحت بشه به خاطر حسادت یا هر دلیل دیگری؟ به نظرتون فروتنی در چه مواقعی بجا و در چه مواقعی نابجاست؟

      The Truth Probably Lies Somewhere in Between.


    11. #7
      سخنور دوم
      Points: 10,544, Level: 68
      Level completed: 24%, Points required for next Level: 306
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      m@hdi آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Sep 2013
      نوشته ها
      537
      جُستارها
      88
      امتیازها
      10,544
      رنک
      68
      Post Thanks / Like
      سپاس
      610
      از ایشان 669 بار در 345 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      3 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Nocturne نمایش پست ها
      نظر کلی دوستان در مورد فروتنی چی هست، نه فقط در مورد تحریک به پیشرفت و گفتن عیب ها، اگر کسی واقعا در زمینه ای بهتر هست به نظر شما باید از نشون دادنش خودداری کنه چون طرف مقابل ممکنه ناراحت بشه به خاطر حسادت یا هر دلیل دیگری؟ به نظرتون فروتنی در چه مواقعی بجا و در چه مواقعی نابجاست؟
      فروتنی در تمامی موارد بجا هست و موارد نابجا در مورد شکسته نفسی هست و مواردی که فرد در مقابل عده ای قرار میگیره که میخوان توانایی هاش رو زیر سوال ببرن خب اونجا میتونه توانایی هاش رو بگه ولی اینکه مثلا من در جمعی که همه نشستن دارن عادی صحبتشون رو میکنن بیام بگم من خیلی خفنم اینجوریم اونجوریم فقط خودمو زیر سوال میبرم.

    12. 2 کاربر برای این پست سودمند از m@hdi گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      kourosh_iran (05-08-2015),Moshref (05-09-2015)

    13. #8
      نویسنده سوم
      Points: 6,111, Level: 50
      Level completed: 81%, Points required for next Level: 39
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      Moshref آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2013
      نوشته ها
      103
      جُستارها
      2
      امتیازها
      6,111
      رنک
      50
      Post Thanks / Like
      سپاس
      269
      از ایشان 110 بار در 74 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      چند ساله پیش دستگاه برش لیزری برچسب خریده بودم با کلی هزینه میلیونی و هزینه نصب و راه اندازی برای کوچکترین کار هزینه میگرفتن. هر از چند گاهی این دستگاه نیاز به تنظیم فَک و نصب مجدد داشت من هم مجبور بودم هم دستگاه و هم کیس خودم را ببرم همان جایی که نمایندگی وارد کننده این دستگاه بود تا نصب کند. وارد مغازه طرف که میشدم با کلی تحقیر و اول اینکه هزینه نصب و راه اندازی بده فُلان روز بیا ببرش و اینجا هم واینسا منم خیلی بهم زور میگفت از اینکه دارم تحقیر میشم به شعورم توهین میکند منو حساب نمیکند برای هر کاری کوچکی باید هزینه بپردازم ولی از آن طرف مجبور بودم چون با این هزینه‌ای که کردم نمیشد بیخیال باشم کلی هم مشتری میپرید.

      اتفاقا طرف یک خداناباور بود من هم آن موقعه هنوز مسلمان و متدین بودم هر موقعه پام رو تو مغازش میزاشتم منو در پیت حساب میکرد اعتقاداتم رو به سخره میگرفت و میگفت علی فُلان جنایت رو کرده محمد زن باز بوده اینها رو که میگفت رگ غیرتم باد میکرد اصلا تحمل نداشتم یک لحظه آنجا بمانم اما از طرفی مجبور بودم چون کارم پیشش گیر بود تا اینکه یکروز دستگاه باز هم خراب شد و بار کردم بردم مغازه‌اش هر سری که میرفتم مغازش بیشتر منو سیخ میزد کیرشم حسابم نمیکرد. موقعه تحویل که رفتم دستگاه رو بگیرم رفتم پیشش گفتم ببین خوار کُسه من دیگه پامو اینجا نمیذارم شده حتی با این هزینه میلیونی دستگاهمو بندازم دور!! طرف میخندید میگفت تا موقعه‌ای که این دستگاه رو داری کارت به من گیره باید بیای اینجا تازه اول کاره.

      دفعه بعد موقعه‌ای که دستگاه خراب شد تصمیم گرفتم اینبار خودم راه اندازی کنم کلی بررسی کردم کاتالوگ خارجی رو ترجمه کردم برنامه‌های مورد نیاز رو از شرکت خارجی گرفتم و دانلود کردم نحوه تنظیم کردن فَک رو یاد گرفتم البته این کار ساده‌ای نبود چند هفته‌ای طول کشید با کون پاره‌گی و هزینه همراه بود تا اینکه نجات پیدا کردم و بعد به خریت خودم خندیدم و گفتم حقم بود این همه تحقیر میشدم حسابم نمیکردن مثل یه رباط درپیت بودم بی‌اراده برای کوچکترین کار سراغ افراد دیگه‌ای میرفتم. حالا برای خودم کسی شدم دستگاه تمام نمایندگی‌ها رو خودم راه اندازی میکنم شاید تجربه‌ام از اون نمایندگی هم بیشتر شده چون از شهرستان‌های دور هم سراغم میان تجربه کافی برای کار با هر نوع دستگاهی رو دارم. طرف هم بعد چند وقت از کنار مغازم با ماشینش رد شد و یه بوق زد گفت دیگه نیستی؟ دستگاه‌ت رو چیکار کردی؟ گفتم شاشیدم بهش و شاشیدم به اعتقادت گذشته‌ام، فهمید دیگه من اون آدم سابق نیستم و رفتم دنبال عمل خنده‌ای کرد و راهش رو گرفت و رفت.

    14. 2 کاربر برای این پست سودمند از Moshref گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      kourosh_iran (05-07-2015),m@hdi (05-07-2015)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. پاسخ: 17
      واپسین پیک: 04-12-2015, 12:48 PM
    2. آشنایی با شیاد معاصر رضا مرادی غیاث آبادی!
      از سوی Kaveh در تالار تاریخ، فرهنگ، همبود
      پاسخ: 19
      واپسین پیک: 07-18-2013, 06:17 PM
    3. پاسخ: 5
      واپسین پیک: 11-08-2010, 05:17 AM
    4. پاسخ: 13
      واپسین پیک: 11-03-2010, 04:42 PM
    5. ببر مازنداران وتفاوت با ببر سیبری
      از سوی sonic در تالار دانش و فندآوری
      پاسخ: 4
      واپسین پیک: 11-01-2010, 02:59 PM

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •