folaani (01-08-2014)
مسئله اصلی تعریف ابر انسان و مسائل اخلاقی مرتبط بهش هست.
برای نمونه اینکه "میل جنسی" رو چیز خوب یا بدی بدونیم در تعریف ابر انسان مورد نظر هم تاثیر داره!
حتی بعضی این رو مطرح میکنند که ابر انسان ها فاقد این توانایی باید باشند که کارهای بد(اخلاقی) رو انجام بدند ولی انسانی که "نمیتونه" یک سری کارها رو انجام بده به نظر من انسان ضعیفیه! :))
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
Anarchy (01-07-2014)
من درمورد میل جنسی نظری ندارم. یعنی فعلا بنظرم مهم و اولویت اول نیست.
بهرحال اون بحث جدا و پیچیده ای هست که نمیخوام فعلا واردش بشم.
من فعلا به چیزهایی که ابرانسان باید داشته باشه کار دارم، نه چیزهایی که نباید داشته باشه.
نیازی نیست چیزی رو از دست بدیم. حتی بقول شما توانایی انجام کارهای بد رو هم باید داشت. ولی باید وجود چیزهای دیگری در انسان باشه که از انجام این کارهای مبتذل و مضر و بد جلوگیری کنه.
بطور مثال همونطور که در بالاتر توضیح دادم، من شخصا از سکس حتی به شکل خارج از دین چندان ابایی هم ندارم، ولی خواسته ها و آرمان ها و هدفهایی دیگری در من و احساساتی که فکر میکنم منشاء عمیق تر و متعالی تری داشته باشن و شاید برای انسان هم در مجموع و نهایت مفیدتر باشن باعث میشن که من به دنبال دست یابی به سکس به هر بهایی و با تن دادن به هر ابتذال و هزینه ای نباشم.
واقعن آقای قلانی شما خسته نمیشید؟ من گاهی با خودم میگم این موضوعی که باز شده چطور میتونه 10 پاراگراف حرف ازش در بیاد! بعد شروع میکنم سرسری حرفاتونو میخونم. واقعن نمیتونم باور کنم کسی در مورد مسائل انقدر کس شر ببافه! شما بهتره یه وبلاگی چیزی باز کنید نظرات گهربارتونو اونجا مطرح کنید هم وقت سرور عزیز این انجمن رو نگیرید و هم اونجا خودتونو تخلی کنید. نه؟
چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
خردگرایی و ایمان ستیزی
Theodor Herzl (01-07-2014)
مثلا درمورد چی بحث کنیم و وقت و انرژی خودمون رو صرف چی کنیم که کس شعر نباشه؟
لابد تالار اروتیک و بحث کس و کیر و کردن که همه بصورت غریزی بلد هستن و بقدر کافی دیدن و شنیدن، کس شعر نیست!
آدم یا میکنه یا نمیکنه.
نیاز به دانش و هنر خاصی هم نداره این مسائل.
نیازی هم باشه بقدر کافی کتاب و فیلم و صحبت و مسائل درموردش پره در همه جا.
نمیدونم چرا بعضی از خوندن یا تعریف کردن این مسائل احساس ابتذال و کس شعر نمیکنن!
واقعا مسخره که آدم بیاد مثلا سکس با دوست دختر خودش رو تعریف کنه به دیگران.
اصلا شان یک مرد این نیست که اینقدر بی غیرت باشه.
سکس کردی کردی خب نوش جان، ولی دیگه آدم مسائل خصوصی خودش رو که نباید برای دیگران تعریف کنه.
از یه جهت هم اینه که افرادی از این مسئله محروم هستن یا دسترسی کمتری داشتن اونوقت جز فشار اومدن و خشم و حسادت و حسرت و انحراف براشون نداره.
آدم یه چیز خوبی که داره که همه ندارن، بنظر من اگر میتونه باید از دیدهء عموم پنهان نگه داره، حداقل عمدا افشای عمومی نکنه، چون خیلی ها ممکنه حسرت بخورن یا حسادت کنن و کلا باعث بهم ریختن جامعه میشه.
من اصلا از این خودنمایی ها خوشم نمیاد.
مثلا اتومبیل آنچنانی سوپراسپرت داشته باشیم توی خیابون باهاش پز بدیم و به نمایش بذاریم؛ بنظر من این کار درستی نیست. و ترجیح میدم ماشین سوپراسپرت نداشته باشه حالا یه معمولی ترش رو که نیاز منو برطرف میکنه داشته باشم، و حداقل به این شکل خیلی توی چشم نیام و احساسات خیلی ها رو که ندارن و محروم هستن انگولک نکنم.
پس از دید هرکس کس شعر ممکنه یه چیزی باشه.
نه؟
کاش من هم اسپایدرمن بودم - امام sonixax (دقح)
همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
دکتر ساسی
Anarchy (01-07-2014),kourosh_bikhoda (01-08-2014),undead_knight (01-09-2014)
فکر کردید من از سکس بدم میاد؟ یا حکایت گربه هه دستش به گوشت نمیرسید هست که میگم پیف پیف بو میده؟
قبلا هم گفتم که اگر فرصت راحتی پیش بیاد ممکنه این کار رو بکنم.
ولی نه از این راهها و روش زندگی و علافی و اتلاف زیاد وقت و انرژی که بقیهء مردم انجام میدن.
یعنی بنظر من اینطوری صرف نمیکنه.
بدم میاد. وقتی میرم توی این خطها یه احساس بدی دارم. مدام نگران و ناراحت هستم از اینکه دارم لحظات عمرم رو اینطور هدر میدم. و همینطور اینکه این رو با یک انسان دیگر هم به اشتراک میذارم بدم میاد! احساس میکنم این راهی نیست که من باید میرفتم. احساس میکنم کارهای مهمی هست که باید الان اونا رو انجام میدادم. احساس میکنم چیزهای مهمتری هست که باید دنبالشون برم. و احساس میکنم که این شکل زندگی برای من نیست.
میدونید که من آدم مذهبی ای نیستم، ولی یخورده شاید معنوی باشم.
به مشترکات ادیان هم سعی میکنم پایبند باشم. ولی با این حال اونقدر هم از زیر پا گذاشتن اونا نمیترسم.
من یجورایی دوست دارم غلبهء واقعی پیدا کنم و قدرت واقعی داشته باشم.
از انجام کارها با فریب و دروغ بدم میاد.
از گفتن و انجام دادن چیزهایی که خودم باورشون ندارم، رنج میکشم.
اینکه دنبال چیزی برم که درش محتوایی نمی بینم، و احساس میکنم غلطه، و اونم اینکه تازه یک انسان دیگر رو هم در این کار بیهوده و بی سرانجام و بی محتوا و اتلاف عمر و فرصت هاش همراه خودم داشته باشم، واقعا بیزار هستم.
دقیقا نمیدونم چرا من این تفاوت رو دارم و اینطور احساس و تفکری.
شاید یک دلیلش تجربه های تلخ زندگی و شرایط خاص من در دوران کودکی و نوجوانی باشه.
و شاید حداقل یک دلیل این قضیه، آشنایی با مفهوم قدرتهای اصیل و درونی باشه.
با مرام راستی و جنگندگی.
با چیزهای برتری که میشه بدست آورد.
چیزهایی که همهء افراد خیلی وقتها بهش نیاز خواهند داشت.
چیزهایی که میتونه آدم رو در جاهای سخت زندگی کمک کنه و آدم ازش احساس افتخار و موفقیت کنه، نه اینکه دوباره یجوری فقط ماست مالی کنه.
آدم بالاخره باید با واقعیت روبرو بشه.
اگر واقعا نیاز به قدرت هست، پس باید برای رسیدن بهش تلاش کرد.
حتی اگر عاقبت به این قدرت نرسیم، حداقل به خودمون و دیگران دروغ نگفتیم و اهمال نکردیم، و از این بابت وجدان آسوده ای خواهیم داشت.
البته درمورد رابطهء سکس و ابرانسانها میتوان چیزهایی گفت.
مثلا در فیلمهای هالیوودی ما مشاهده میکنیم که اغلب ابرانسان ها را انسانی هایی عاشق پیشه و دارای روابط رومنس نیز نشان میدهند. ولی با این حال در همان آمریکا و هالیوود هم تابحال یادم نمی آید موردی دیده باشم که نقش مثبت فیلم و یک ابرانسان و قهرمان، از نظر جنسی بی بند و بار بوده باشد! (البته بغیر از شخصیت های مضحکی مثل جیم باند!!).
چیزی که هست، فکر میکنم اگر نگوییم تمام، ولی اکثریت افراد با این موافقند که بی بند و باری و هرزگی نباید از ویژگیهای ابرانسان باشد.
تازه فیلمهای آمریکایی و هالیوودی که از بقیهء فیلمها خیلی بیشتر ابرانسانها و مسئلهء گرایش به جنس مخالف و عاشق شدن و سکس را در کنار هم دارند.
وگرنه در فیلمهای دیگر که ابرانسان ها بنوعی حضور دارند یا جوی در این زمینه احساس میشوند، اینطور نیست که کار و بارشان و بخش بزرگی از مسائل روزمره و وقت و انرژی ایشان مدام صرف مسائل عشقی و بخصوص جنسی و سکس شود. طبیعتا منطقی بنظر نمیرسد که بگوییم کسی ابرانسان است اما عمدهء کار و بارش عاشق پیشگی و بخصوص بحث سکس باشد! این را حتی آن ذهن سکس و شهوت آلود آمریکایی ها هم میفهمد و بنظرش مسخره میاید!!
ابرانسان ها هم ممکن است عاشق باشند و سکس کنند. همین! نه اینکه مثل خیلی از افرادی که ما اکنون در جوامع میبینیم، بخش اعظم یا بزرگی از فکر و ذکر و وقت و انرژیشان به این مسائل اختصاص یافته باشد!!
خودشون یه تالار درست کردن به اسم تالار اروتیک و توش رو پر کردن از کس شعرهای صد من یک غاز نمیدونم داستان اینکه فلانی چطوری فلان دختره رو کرده و این اراجیف.
اصلا اسم تالار داستانهای اروتیکه.
میذاشتید کس شعرهای اروتیک بهتره بودا!
یا اصلا همون تالار «کس شعر» دیگه! مگه پسوند هم میخواد؟
بعد به من میگن تاپیک بیخود میزنی کس شعر میگی!!
عزیزم بشریت اتفاقا از اون کس شعرها بقدر کافی داره بقدر کافی فساد و بی بند و باری در جهان هست و خسارت و هزینه ببار میاره.
حالا ما یه حرفی زدیم یه عقیده و مرامی داریم، به مذاقتون خوش نیامده ترول میکنید؟
والا منکه اینقدر علاف نیستم وقت ندارم بیام داستان کس شعر بخونم که بله شما چطور سکس کردی طرف رو چطوری کردی چطوری فریبش دادی چطوری خیانت رو باعث شد و این جفنگیات.
اکبر نمکی هم میتونه از این داستانها بنویسه
چیه فکر کردی این هنر و صنعت فقط در انحصار شما نجیب زاده هاست؟
نه عزیزم بی سر و پا ترین آدمها هم میتونن در این زمینه چیزهایی بگن که کیر آدم بلند شه. احتمالا تجربه های واقعی هم داشتن. بالاخره دوتا مثل خودشون که گیرشون میاد بکنن!
من به این میگم کس شعر.
دیگه دوتا کارهای غریزی حیوانی همراه با کلی اراجیف و ابتذال که تعریف و نوشتن و خوندن نداره.
حداقل ویدئوش رو میذاشتید دانلود کنیم باهاش جلق بزنیم![]()
ویرایش از سوی folaani : 01-08-2014 در ساعت 10:50 AM
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)