cool (10-28-2013)
مایلم بدانم این گفتگوی درون- دینی چه سودی دارد؟!
...و به این موجودات دوپا بگو: آن ارادهای است مهیب که قدرت آن مهلک است!!
Anarchy (10-28-2013)
Anarchy (10-28-2013),kourosh_bikhoda (10-28-2013)
من به طور کلی، مخالف تلاش مستقیم جهت روشنگری جامعه هستم و باورمندم که در گرو پیشرفت خردگرایی(گفتگو های گسترده) و جلب توجه سایرین به کیفیت برتر زندگی در بستر آن؛
خود به خود رشد فکری همبود نیز، می تواند در فرایندی زنجیره وار؛ صورت گیرد.
اما صرف زمان و انرژی جهت روشنگری مستقیم دیگران؛ نه تنها شما را از پیشرفت فراتر از دغدغه های اجتماعیتان وا می دارد؛ بلکه موجب بازخورد احمقانه و نمک نشناسانه ی اجتماع با شما نیز می شود.
...و به این موجودات دوپا بگو: آن ارادهای است مهیب که قدرت آن مهلک است!!
iranbanoo (10-28-2013)
روشنگری غیر مستقیم چه معنایی دارد اصلا؟!شما معتقدی که در گرو پیشرفت خرد گرایی و جلب توجه سایرین اونها را به سمت تفکر و زندگی بیشتر سوق دهیم خب مشکل اینجاست که دین افیون توده هاست و اگر ما نقد مستقیم نکنیم ادیان ممکن است تا هزاران سال دیگر هنوز برای مردم خوب جلوه کنند!شما وقتی که میخوای مردم به چیز بهتری روی بیارند لازمه اش این است که پوچ بودن افکار پیشین انها را اثبات کنی و آنها را به سوی افکار بهتری سوق بدهی.
دین باوران متعصب بر این باورند که این دنیا برای انها هیچ ارزشی ندارد و در زندگی اخروی به خواسته های خود میرسند.شما هر چقدر تلاش کنی و روشنگری کنی راه به جایی نمیبری مگر وقتی که دین را نقد کنی و اثبات کنی که آخرتی وجود نداردُخدایی وجود ندارد و.....
البته با این حرفتون که اینگونه کارها موجب باز خورد احمقانه ی اجتماع میشود موافقم اما اگر هدف زدودن خرافات باشد ما چاره ای جز این نداریم.
+
سپاس
خب دوستان از این به بعد علم حدیث را طبق نظر اهل سنت نقد خوام کرد.در این موارد خواهم نوشت:
شرایط پذیرش و تایید راوی طبق عقاید اهل سنت
عدالت راوی چگونه ثابت میگردد؟
ضابط بودن راوی چگونه تشخیص داده میشود؟
آیا جرح و تعدیل بدون علت پذیرفته میشه؟!
حکم روایت کسی که در برابر روایت حدیث مزد میگرد چیست؟!
خبر مردود چیست؟
خبر مقبول چیست؟
و....
به چه وسیله ای عدالت راوی،اثبات میگردد؟
طبق نظر اهل سنت عدالت راوی به یکی از دو امر ذیل شناخته و ثابت میشود:
الف)یا اینکه علمای تعدیل[توثیق کننده ی راوی]، یا یکی از انها بر عدالت راوی،تصریح نمایند.
ب)و یا از روی شهرت و آوازه ی راوی،عدالت وی ثابت شود.
مشکل اینجاست که هر عالم تعدیلی به یک سازی میرقصد و آدمی نمیداند با ساز کدامشان برقصد!این حدیث بالاخره صحیح است یا نه:
أصاب الناس قحط فی زمن عمر رضی اللّه عنه، فجاء رجل إلى قبر النبی صلى اللّه علیه وسلّم، فقال: یا رسول اللّه! هلک الناس، استسق لأمّتک، فأتاه رسول اللّه صلّى اللّه علیه وسلّم فی المنام، فقال: إئت عمر فاقرأه منّی السلام، وأخبره أنّهم مسقون، وقل له: علیک الکیس.
قال: فأتى الرجل عمر فأخبره، فبکى عمر رضی اللّه عنه، وقال: یا ربّ ما آلوا إلاّ ما عجزت عنه
در زمان عمر، مردم دچار قحطى و خشکسالى شدند، مردى کنار قبر پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)آمد و گفت: اى رسول خدا مردم نابود شدند، از خداوند براى امّتت طلب باران کن، رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) در عالم خواب به آن مرد فرمود: نزد عمر برو و از جانب من به او سلام برسان و بگو: بزودى باران خواهد آمد و سیرآب خواهید شد، و بگو: کیسه سخاوت را گسترده ساز.
آن مرد ماجراى خوابش را براى عمر نقل کرد، قطرات اشک از چشمان عمر جارى شد و گفت: خداوندا کوشش و جدیّت کردم، ولى همیشه ناتوان و عاجز بودم.
ابن حجر در فتح الباری و ابن کثیر در البدایه و النهایه این حدیث را صحیح دانسته اند.(فتح الباری: ۲/۴۱۲، فی باب سؤال الناس الإمام الاستسقاء إذا قحطوا، والبدایة والنهایة: ۷/۱۰۵٫ فی واقعة سنة ثمانی عشرة.)
اما شیخ آلبانی در کتاب التوسل (ص۱۳۲) در مورد این روایت می گوید: در این حدیث حجتی نیست زیرا مدار حدیث دور یک فرد مجهول می چرخد.و ذکر نام بلال بن حارث در روایت چیزی را عوض نمی کند زیرا سیف بن عمر محدثین در ضعفش اتفاق دارند وابن حبان در موردش میگوید که احادیث موضوع روایت می کرده.
خود علم مصطلح الحدیث به طور کلی سفسطه مصادره به مطلوب است.یعنی فرض کنید همین راویت را همه ی علمای جرح و تعدیل صحیح میدانستند اما اهل سنت انرا قبول نخواهند کرد چرا که میگویند بر خلاف قران است و پذیرفته نیست!یا مثلا یک حکم مضحک در حدیث صحیح وجود داشته باشد میگویند چون خلاف قران است و از محمد چنین کارهایی بعید است یا در شان محمد نیست پس پذیرفته نیست!!
در مورد ظبط و اتقات در پست اول توضیح دادم.عدالت راوی هم نیازی به توضیح ندارد چرا که میدانید کافران طبق گفته قران نجس هستند و نادان هستند وووو پس روایاتشون قابل قبول نیست!!
sonixax (10-29-2013)
جرح راوی:در مورد جرح علت و دلیل جرح،ذکر شده و مشخص باشد.
یعنی مثلا بگه فلان راوی یهودی بوده پس روایتش مورد قبول نیست![]()
sonixax (10-29-2013)
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)