من دیگه تصمیم گرفتم همجنسگرا شوم
از اینها خوشم نمیاید... اَه..اَه...
امیر دوهزار و پونصد و نود و یک من تو را انتخاب میکنم
تو چی؟ سیبیلهایم را میپسندی؟
من دیگه تصمیم گرفتم همجنسگرا شوم
از اینها خوشم نمیاید... اَه..اَه...
امیر دوهزار و پونصد و نود و یک من تو را انتخاب میکنم
تو چی؟ سیبیلهایم را میپسندی؟
آمد شدن تو اندرین گیتی چیست؟
آمد مگسی پدید و ناپیدا شد!
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
صورت ِ 7 و کس ِ 9، زحمت منتاژ با دوستان
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound
مساله رمانتیک نیست ! حتا زمانی که شما برای خرید سکس در مقابل پول اقدام میکنید ! به آلت طرف نگاه نمیکنید !!! بروید در هر جایی که خدمات اینچنینی ارایه میدهند و به خانم بگی بذار سوراختو ببینم اگر پسندیدم بعد ! طرف میذاره میره !
به طور کلی من اینطوری نمیپسندم که انگار دارم گوسفند میخرم ! برای اون طرف هم اگر ارزشی قایل نباشم برای خودم که هستم !
همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
دکتر ساسی
Anarchy (04-13-2013),undead_knight (04-13-2013)
Confusion will be my epitaph
As I crawl a cracked and broken path
If we make it we can all sit back
And laugh
But I fear tomorrow I'll be crying,
Yes I fear tomorrow I'll be crying
.Yes I fear tomorrow I'll be crying
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
خب گویا اینجا قدری سوءتفاهم پیش آمده است.فرص کنید شما همهی معیارها و اولویتهای قبلی برای انتخابِ پارتنرِ خود را بررسی کردهاید و در همهی آنها قبول شد.حال اگر مهبلِ او را ببینید ممکن است خوشتان بیاید و ممکن است خوشتان نیاید ولی به این خاطر قید بودن با او را نمیزنید.کلا یک چیز جانبی است دیگر اینقدر داستان ندارد که! من خودم برای جذابیتهای جنسی ارزش چندانی قائل نیستم اما اگر صرفا پای فانتزیها در میان باشد و همینطور بخواهیم اینجا قدری سلایقِ یکدیرگر را بسنجیم، چیز جالبیست.
Confusion will be my epitaph
As I crawl a cracked and broken path
If we make it we can all sit back
And laugh
But I fear tomorrow I'll be crying,
Yes I fear tomorrow I'll be crying
.Yes I fear tomorrow I'll be crying
Anarchy (04-13-2013),Russell (04-13-2013),sonixax (04-13-2013),undead_knight (04-13-2013)
ولی چرا باید از نمایش وسخن دربارهیِ "شرمگاه" شرم داشت؟
من هیچ چیز شرمآوری نمیبینم, تنها خوگیری[1] است. همانجور که کسی از دیدن سینهیِ مردان دچار حس شرم نمیشود ولی با دیدن پستان میشود (فرآوردهیِ[2] فرهنگ {آفریقا}).
----
1. ^ Xugiri || خوگیری: عادت کردن Dehxodâ, Ϣiki-Pâ getting used to; accustoming
2. ^ far+âvardan::Farâvardan || فراوردن: حاصل کردن Ϣiki-En to produce
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)