بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
mahtab71 (01-05-2013),sonixax (01-05-2013),undead_knight (01-05-2013),Unknown (01-07-2013)
بهتر بود این جُستار را با جُستار "خودآگاهی" در هم میامیختید !
چراکه "روح" (روان) با "خودآگاهی" یکسان نیست ؛ خودآگاهی به
مانک (معنی) پدیده ایست (فنومن) که جاندار ، خود را در جایگاه
یک باشنده بازشناسد ! ( همان آزمون آیینه ؛ mirror test )
برای نمونه نوزاد هومن تا چند ماهگی "خودآگاهی" ندارد ؛ ولی آیا
"روح" هم ندارد ؟
--
ولی پاسخ به پرسش آغازین !
1- اگر زامبی را باشنده ی بی جان ولی کنشگر بدانیم :
نه ؛ زامبی یک باشنده ی ویری بی همتاست! (موجود ذهنی محض)
در فربود میلیون ها گره ی نورونی که در مغز با یکدیگر در پیوندند ؛
(سیناپس ها و ... که از دید افمارش نیز آن را به ماتریکس و تورواره ی
نورونی به سان کرده اند) ، یک چرخه ی انرژتیک کهربایی را پدید می آورند
که همان "روان" است !
زمانیکه که این چرخه ی انرژی گسسته شود مانند این است که من در ماشین
سوییچ را بچرخانیم ؛ چون پیوند میان باتری و موتور را گسسته ام ماشین بی جان
می شود ؛ پس چون زامبی "روان" ندارد "جان"هم ندارد !
2- اگر زامبی را یک باشنده ی جاندار ولی تهی از خودآگاهی بدانیم :
آری ؛ روشن است که در این کرانمایی (تعریف) چنین باشنده ای از دید مادی "محال" نیست !
Mehrbod (01-07-2013),sonixax (01-07-2013),undead_knight (01-07-2013)
Russell (01-07-2013),sonixax (01-07-2013),undead_knight (01-07-2013)
زامبی فلسفی ؟!!!!!!!!!!!
زامبی راستکیش توی مملکت خودمون تا دلتون بخواد وجود داره ! این یکیش :
همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
دکتر ساسی
در باستان روح و امروزه روان ؛ همانا مایه ی زندگانی هر باشنده ای است !
این زندگانی با زیستمندی (حیات) دگرسان است ! در باستان می دیدند که هرکس می میرد نخست واپسین دَمی از
دهانش بیرون می اید و می میرد ؛ می گفتند روح او (که از ریح به چم باد می اید) از کالبد تنش بیرون رفت و جان سپرد ؛
امروزه هر باشنده که روان (برگرفته از پارسی کهن اوروان) داشته باشند را دارای "جان" می خوانیم !
این وابسته به کرانمایی "زامبی" است ؛ چون تاکنون (دستکم من) چندین کرانمایی* گوناگون از این باشنده شنیده ام ،
برای ساماندهی به گفتمان بسنده است تا زامبی را کرانمایی کنید !
* فهرستی از ویژگی ها و کارکردهای زامبی را بنویسید !
properties
methods
مفهوم زامبی به نظر من بیشتر از همه در بحثهای هوش مصنوعی اهمیت دارد. مثلا اگر ما یک کامپیوتری بسازیم که دقیقا مانند انسان رفتار میکند، آیا الزاما دارای ذهنی مانند انسان است؟
ما هتا نمی دانیم که ویر (ذهن) شما به سان ویر من است یا نه ؛ برای نمونه ما نمی دانیم که شما
رنگ ها را همانگونه که من در ویر خود می بینم می بینید ؟ ولی از روی سنجه ی آروین (بصورت تجربی)
تنها میدانم که می بینید و آن را همسنج با فربود (همسان با واقعیت) بازمی شناسید !
به زبان ساده تر آنکه ویر درونی اش با فربود بیرونی سازگارتر باشد شانس بقای بیشتری پیدا می کند ؛
نمونه برای دریافت بهتر :
من در هنگام تراگذشتن (عبور کردن) از خیابان ، تندای ماشین ها و دورای آن با خودم را نمی توانم به خوبی
داده پردازی کنم ؛ پس در گزینش طبیعی زیر ماشین له می شوم و می میرم ؛ ولی شما که داده پردازی بهتر
و ویر سازگارتری با فربود دارید بسادگی تندای خودروها را در نگر می گیرید و از خیابان ترا میگذرید و برمیمانید (باقی میمانید)
بر این پایه ما نمی دانیم که این کامپیوتر در ویر خود چه چیزی می بیند ؛ تنها سنجه ی آروین گواه این است که آنان
می بینند و چه بسا بهتر از ما هم داده پردازی می کنند ؛ مانند هال در اُدیسه ی فضایی (استنلی کوبریک) !
Mehrbod (01-07-2013),sonixax (01-08-2013),undead_knight (01-07-2013),Unknown (01-09-2013)
بامپ! باقی دوستان در این مورد چه فکر میکنند؟
سوال در نهایت به وجود داشتن یا نداشتن بیربط است و بیشتر معطوف است به امکان اثبات یا عدم اثبات این وجود. من فکر میکنم احتمال اینکه چنین موجودی وجود داشته باشد هست، اما توانایی ما برای بازشناسی آن از باقی گله لاوجود است و برایمان ممکن نیست تا زامبی را از شخص نرمال تشخیص بدهیم زیرا ما عدم وجود خودآگاهی را تنها از طریق عدم وجود فعل منتج از آن خودآگاهی بازمیشناسیم. روشی برای تشخیص وجود این تضاد احتمالی وجود ندارد.
زنده باد زندگی!
Russell (06-25-2013),sonixax (06-25-2013),undead_knight (06-27-2013),Unknown (06-25-2013)
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)