• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    برگ 2 از 3 نخستیننخستین 123 واپسینواپسین
    نمایش پیکها: از 11 به 20 از 23

    جُستار: بحساب آوردن امکان وجود نیروهای ناشناخته در موارد خاص

    1. #11
      سرنویسنده دوم
      Points: 45,990, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      ضد و نقیض
       
      سر به زیر
       
      iranbanoo آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      نوشته ها
      1,545
      جُستارها
      25
      امتیازها
      45,990
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      2,572
      از ایشان 3,738 بار در 1,364 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      30 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی folaani نمایش پست ها
      اینجا بحث ماهیت شناسی نداریم.
      گفتم مثلا خواب دیدید که راه صحیح کدومه یا احساسی دارید در درون خودتون که خودتون هم نمیدونید از چیه. اصلا شاید فرصت فکر کردن بیشتر و تحقیق در این مورد رو هم نداشته باشید.
      یعنی چه بحث ماهیت شناسی نداریم؟
      پس در مورد پدر من که صحبت نمیکنیم.من باید بدانم میتوانم به این حس درونی که از آن یاد میکنید در شرایطی مشابه اعتماد کنم یا نه؟
      این درون خودمون هم دقیقا منظورتان کجامونه؟!!:]


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی folaani نمایش پست ها
      کدوم معنویت؟
      حرفی از معنویت نزدم.
      اول پستهای منو کامل و دقیق بخون بعد حرف بزن.
      آقا تقصیر من چیه شما بین صد خط نوشتتون کنترل مفاهیم رو از دست میدین:)
      خودتون گفتید این رو در راستا با بحث پیش اومده مطرح کردید.
      منم گفتم اگر منظورتون از این حس درونی همون معنویت نشئت گرفته از دین هست که به نظرم بیخوده چون برای همه جواب نمیده


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی folaani نمایش پست ها
      کلا داری بی ربط میگی.
      لطفا شرایط فرضی و سوال مطرح شده در تاپیک رو بخون و جوابش رو بده.
      من در پاسخ به شرایط فرضی شما گفتم که به تمرکز روی داده های پیشین و انالیز شرایط میپردازم.
      شما هم اول بگو این حس درونی چیه که من بتونم در شرایط مشابه ازش کمک بگیرم بعد مسئله مطرح کن

    2. یک کاربر برای این پست سودمند از iranbanoo گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (04-26-2013)

    3. #12
      سخنور یکم
      Points: 9,302, Level: 64
      Level completed: 84%, Points required for next Level: 48
      Overall activity: 90.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      folaani آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2012
      نوشته ها
      673
      جُستارها
      44
      امتیازها
      9,302
      رنک
      64
      Post Thanks / Like
      سپاس
      380
      از ایشان 567 بار در 352 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      2 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      من در پاسخ به شرایط فرضی شما گفتم که به تمرکز روی داده های پیشین و انالیز شرایط میپردازم.
      فرض کن از آنالیز به هیچ نتیجه ای نرسیدی.
      شاید داده های محیطی کافی نیست.
      شاید اصلا فرصتش رو نداری.
      فرض کن!
      این یک مثال ذهنیه. لزوما نباید وجود واقعیش رو ثابت کنم. مثل ریاضی!
      فعلا تئوری محضه.

      شما هم اول بگو این حس درونی چیه که من بتونم در شرایط مشابه ازش کمک بگیرم بعد مسئله مطرح کن
      شما اصلا نمیخواد حس درونی بکنی
      فرض کن قبلا خواب دیدی که جاده/تونل درست کدومه.
      حالا چکار میکنی؟
      از تونلی میری که در خواب دیدی درسته؟ یا اینکه بازم بصورت رندوم یک راه رو انتخاب میکنی؟
      و چرا؟

    4. یک کاربر برای این پست سودمند از folaani گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (04-26-2013)

    5. #13
      دفترچه نویس
      Points: 90,825, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      The last militant
      judgmentalist
       
      Empty
       
      undead_knight آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      ماندگاه
      Hell inc
      نوشته ها
      3,623
      جُستارها
      14
      امتیازها
      90,825
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      9,174
      از ایشان 7,829 بار در 3,090 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      36 Post(s)
      Tagged
      2 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی folaani نمایش پست ها
      همین دیگه!
      منظور منم همینه.
      و هیچ آدم عاقلی نمیتونه در چنین شرایطی خلاف اینو بگه.
      البته مگر اینکه مثلا تجربه داشته باشه که خوابها/حس هاش برعکس درمیان
      تازه اونوقت هم باز بر اساس حس/خواب خودش عمل میکنه، منتها برعکسش!!

      حتی اگر قبلا هیچ تجربهء حسی و خواب که در واقعیت نمود یا احتمال نمودی ازشون دیده باشه نداشته باشه، بازم از نظر منطقی چاره ای نداره که در حالتی که معیار دیگری در دسترس نیست، از حس/خواب خودش پیروی کنه، نه اینکه رندوم عمل کنه.

      پس به این نتیجه میرسیم که احتمال وجود چیزهای ناشناخته رو همه میدن (حالا هرچند کم) و در عمل ممکنه مواردی باشه که این احتمال در عمل هم نتیجهء تصمیمگیری های ما رو تغییر بده.
      اشتباه نکن،اون دو گزینه قبلی همیشه در زندگی ما وجود دارند و به همین خاطر به گزینه سوم نمیرسیم! :))
      همونطور که اول هم گفتم احتمال با وجود فرق داره.اگر ما هر چیز محتملی رو ناموجود درنظر نگیریم چرا خطر جن، ارواح خطرناک!، اژدها، موجودات فضایی انسان نما، فرقه های شیطانی توطئه گر، دیو، گرگ نما، ومپایر و هزاران چیز دیگه رو نادیده بگیریم.چرا اینها نباید نتایج تصمیمات ما رو تغییر بده؟! :)))

      اینکه تغییر بده به این معنا نیست که منطقیه.در نمونه ای که زدی شخص ممکنه از روی ناتوانی دو تا گزینه اول رو نداشته باشه ولی وقتی همیشه دو گزینه اول موجود هستند رجوع به حس درونی/خواب در بهترین حالت دلیل شخصیه.
      با همه اینها من در مورد حق دیدگاه شخصی پافشاری میکنم و اینکه چیزی رو باور کنند که تجربیات شخصیشون میگه ولی مرزی وجود داره و اون هم این هست که شخص اعتبار نظرات شخصیش رو یک چیز جهانشمول تلقی کنه نه یک چیز شخصی.
      پس این روش برای استدلال کردن نامعتبره،چون استدلال که برای دیگران میکنیم باید جهانشمول باشه.
      To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
      Tacitus-

    6. یک کاربر برای این پست سودمند از undead_knight گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (04-27-2013)

    7. #14
      سخنور یکم
      Points: 9,302, Level: 64
      Level completed: 84%, Points required for next Level: 48
      Overall activity: 90.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      folaani آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2012
      نوشته ها
      673
      جُستارها
      44
      امتیازها
      9,302
      رنک
      64
      Post Thanks / Like
      سپاس
      380
      از ایشان 567 بار در 352 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      2 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی undead_knight نمایش پست ها
      اشتباه نکن،اون دو گزینه قبلی همیشه در زندگی ما وجود دارند
      میتونی این ادعات رو ثابت کنی؟

    8. یک کاربر برای این پست سودمند از folaani گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (04-27-2013)

    9. #15
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی folaani نمایش پست ها
      یک مثالی میزنم.
      البته مثال است و در مثل مناقشه نیست.
      گیر به این ندهید که در واقعیت چنین شرایطی چطور میتواند وجود داشته باشد.
      بنده منظورم از این مثال اینست که نشان دهم آنچه میگویم چیست و غیر منطقی نیست.

      ....

      این مثال را میتوان با استفاده از یک خواب هم تعریف کرد.
      فرضا شما در خواب دیده اید که راه صحیح کدام است.
      آیا با این وجود، بصورت رندوم راهی را انتخاب خواهید کرد؟

      ١٠٠% مینگرم که کدام راه حس بهتری میدهد.

      به این میگویند بینادلی[1]. مغز ما (ناخودآگاه, نیمه‌خودآگاه +...) ما همیشه داده‌هایِ بیشتری از خودآگاه ما دارد و این را پرگاه[2] براه حس یا خواب و ... پیرامون[3] یک چیز میسهیم[4].





      ----
      1. ^ bin+â+del+i::Binâdeli || بینادلی: شهود Ϣiki-En intuition
      2. ^ por+gâh::Porgâh || پرگاه: اغلب Ϣiki-En often
      3. ^ pirâ+mun::Pirâmun || پیرامون: محیط Ϣiki-En, Ϣiki-Pâ around
      4. ^ Sohidan || سهیدن: حس کردن MacKenzie to sense

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    10. 3 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      folaani (04-27-2013),iranbanoo (04-27-2013),sonixax (04-27-2013)

    11. #16
      سخنور یکم
      Points: 9,302, Level: 64
      Level completed: 84%, Points required for next Level: 48
      Overall activity: 90.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      folaani آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2012
      نوشته ها
      673
      جُستارها
      44
      امتیازها
      9,302
      رنک
      64
      Post Thanks / Like
      سپاس
      380
      از ایشان 567 بار در 352 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      2 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      خب دیگه منم به این اشاره کردم.
      آیا بینادلی درمورد مسائل معنوی/ماورایی اعتبار ندارد؟
      اصلا لزوما معلوم هم نیست که آن حس یا خواب، ارتباطی به آنطور بینادلی از نوع مادی که شما میگویید داشته باشد.
      فرض کنید اصلا این قضیه هنوز کشف نشده بود، یا فکرتان نمیرسید؛ در آن صورت آیا به حس/خواب خود هیچ توجهی نمیکردید؟

      موضوع اینست که بهرحال در شرایطی که هیچ معیار دیگری نیست، و باید رندوم عمل کنیم، بازهم همان یک حس یا خواب احتمال وجود ماوراء را به ما خاطرنشان میکند. به اینکه شاید چیزهایی هست که نمیدانیم، نرسیده ایم، کشف نکرده ایم. بنابراین بصورت رندوم عمل کردن در این حالت عاقلانه نیست.

      اصلا این ماوراء هم قرار نیست شکل و ماهیت خاصی داشته باشد.
      میتوان آنرا هرچیز ناشناخته ای دانست.
      و اصولا ماوراء خودش واژهء مشکل داری است بنظر بنده.
      واقعا ماوراء یعنی چه؟
      خب اینکه ماده هست ثابت نمیکند که فقط ماده هست.
      ممکن است بجز ماده چیز دیگری هم باشد.
      جهان دیگری با مایه و قوانین خودش.
      جهانی که حتی میتواند منشاء جهان ماده باشد.
      اگر ما در آن جهان بودیم و از ماده خبر نداشتیم، ماده و قوانین آن برایمان میشد ماوراء.

      میگویید ماوراء در دسترسی بررسی علمی و عقلانی نیست.
      اصلا این حرف خودش هم بنظر بنده مشکل دارد و اثبات نشده.
      شاید علم و روشها و ابزار و درک فعلی ما جواب نمیدهد.
      شاید ماوراء واقعا آنقدرها هم دور از دسترس بررسی و تحقیق و فهم به روش علمی و عقلانی نباشد.

      اینکه بینادلی توجیه مادی دارد دلیل نمیشود که بینادلی با منشاء غیرمادی (یا حداقل یک مواردی ناشناخته) ممکن نباشد. حال هر اسمی که میخواهید رویش بگذارید. لزومی ندارد اسمش بینادلی باشد.

      بنابراین آدمی درهرصورت به حس/خواب خود به اندازهء یک اپسیلون هم که شده احتمال واقعیت میدهد، و همان یک اپسیلون بر صفر (ارزش انتخاب رندوم برابر صفر مطلق است) غلبه میکند.

    12. یک کاربر برای این پست سودمند از folaani گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (04-27-2013)

    13. #17
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی folaani نمایش پست ها
      خب دیگه منم به این اشاره کردم.
      آیا بینادلی درمورد مسائل معنوی/ماورایی اعتبار ندارد؟
      اصلا لزوما معلوم هم نیست که آن حس یا خواب، ارتباطی به آنطور بینادلی از نوع مادی که شما میگویید داشته باشد.
      فرض کنید اصلا این قضیه هنوز کشف نشده بود، یا فکرتان نمیرسید؛ در آن صورت آیا به حس/خواب خود هیچ توجهی نمیکردید؟

      ...
      اینکه بینادلی توجیه مادی دارد دلیل نمیشود که بینادلی با منشاء غیرمادی (یا حداقل یک مواردی ناشناخته) ممکن نباشد. حال هر اسمی که میخواهید رویش بگذارید. لزومی ندارد اسمش بینادلی باشد.

      بنابراین آدمی درهرصورت به حس/خواب خود به اندازهء یک اپسیلون هم که شده احتمال واقعیت میدهد، و همان یک اپسیلون بر صفر (ارزش انتخاب رندوم برابر صفر مطلق است) غلبه میکند.

      در اینها سخنی نمیرود, درست هستند.

      ولی بینادلی[1] چیزی است شخصی و برای خودِ شما, گفتن آن برای دیگران کمتر ارزش دارد و حق هم دارند.
      اینکه شما ته دلتان یک چیزی میسهید[2] برای من ارزش چندانی ندارد, اینکه خود من تِه دل ام چیزی بسهم چرا.

      در کنار آن خرد و فرنودسار[3] ویژگی‌ای دارند که در بینادلی نیست: توانایی بازبینی و یافتن لغزش‌ها.

      اگر ما یک چیزی را بینادلانه[4] دریابیم, اگر همه چیز برابر بود (همان ده راهی که آوردی), بهتر است که راهی را بگزینیم که حس بهتری میدهد.
      ولی اگر همه چیز برابر نبود, آنگاه روی آوردن به خرد درست‌تر است. بگوییم در یک بیابانی هستید و بر پادِ راهِ درستی که شما را به آبادانی میرسد می‌گامید[5],
      اگر در سوی وارونه یک نمای آبگیر[6] ببینید, حس شما میگوید که بسوی آن بروید, ولی خرد شما میگوید که چیزی بجز سراب نیست و کژروی نکنید.

      یک خردگرایی راستین از همه‌یِ ابزارها, دربرگیرنده‌یِ بینادلی در جای خود بهره میگیرد.









      ----
      1. ^ bin+â+del+i::Binâdeli || بینادلی: شهود Ϣiki-En intuition
      2. ^ Sohidan || سهیدن: حس کردن MacKenzie to sense
      3. ^ farnud+sâr::Farnudsâr || فرنودسار: دانش منطق Ϣiki-En logics
      4. ^ binâ+del+âne::Binâdelâne || بینادلانه: همراه با شهود Ϣiki-En intuitively
      5. ^ Gâmidan || گامیدن: رفتن و قدم زدن Dehxodâ, Ϣiki-En to walk
      6. ^ âb+gir::Âbgir || آبگیر: برکه Dehxodâ, Ϣiki-En, Ϣiki-En, Ϣiki-Pâ pond
      folaani این را پسندید.

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    14. یک کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (04-27-2013)

    15. #18
      سخنور یکم
      Points: 9,302, Level: 64
      Level completed: 84%, Points required for next Level: 48
      Overall activity: 90.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      folaani آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2012
      نوشته ها
      673
      جُستارها
      44
      امتیازها
      9,302
      رنک
      64
      Post Thanks / Like
      سپاس
      380
      از ایشان 567 بار در 352 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      2 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      در اینها سخنی نمیرود, درست هستند.

      ولی بینادلی[1] چیزی است شخصی و برای خودِ شما, گفتن آن برای دیگران کمتر ارزش دارد و حق هم دارند.
      آهان قضیه همین بود که همین حد از استدلال و دفاع شخصی رو هم خیلی وقتا همین افراد یا شاید حتی خود شما که ادعای خردگرایی دارید بیش از حد زیر سوال میبرید و طوری حرف میزنید که انگار همچین چیزی نمیتونه باشه.

      من در بحثهای قبلی در اینجا و جاهای دیگر صحبت از تجربه های شخصی و عمل به احتیاط در جاهایی که میتونم/هزینهء خاص یا زیادی نداره کردم، اما با همونا هم مخالفت شده و این رویه رو نابخردانه نامیده اند.

      بنظرم لازم بود تا یک مثال و چالشی رو مطرح کنم، تاحداقل تاحدی این مسئله شناخته و درک بشه.

    16. یک کاربر برای این پست سودمند از folaani گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (04-27-2013)

    17. #19
      سرنویسنده دوم
      Points: 45,990, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      ضد و نقیض
       
      سر به زیر
       
      iranbanoo آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      نوشته ها
      1,545
      جُستارها
      25
      امتیازها
      45,990
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      2,572
      از ایشان 3,738 بار در 1,364 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      30 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی folaani نمایش پست ها
      فرض کن از آنالیز به هیچ نتیجه ای نرسیدی.
      شاید داده های محیطی کافی نیست.
      شاید اصلا فرصتش رو نداری.
      فرض کن!
      این یک مثال ذهنیه. لزوما نباید وجود واقعیش رو ثابت کنم. مثل ریاضی!
      فعلا تئوری محضه.
      وقتی شاریطی هست که هیچ تجربه ی قبلی-فرصت تجزیه و تحلیل کردن-شناختی نباشد و نداشته باشیم چه طور میتوانم به حس مثبت و منفی یک راه به دیگری توجه کنم؟!!
      مسلما بدون توجه به چیزی به صورت رندم استفاده میکنم.
      (اگر کارکرد مغز را کلا تعطیل فرض کنیم)

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی folaani نمایش پست ها
      شما اصلا نمیخواد حس درونی بکنی
      فرض کن قبلا خواب دیدی که جاده/تونل درست کدومه.
      حالا چکار میکنی؟
      از تونلی میری که در خواب دیدی درسته؟ یا اینکه بازم بصورت رندوم یک راه رو انتخاب میکنی؟
      و چرا؟
      آخه تا وقتی تجربه ای در جایی-چیزی نداشته باشیم چه طور خوابش رو میبینیم؟
      پس به آنالیز شرایط میپردازم

    18. 2 کاربر برای این پست سودمند از iranbanoo گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (04-28-2013),sonixax (04-27-2013)

    19. #20
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی folaani نمایش پست ها
      آهان قضیه همین بود که همین حد از استدلال و دفاع شخصی رو هم خیلی وقتا همین افراد یا شاید حتی خود شما که ادعای خردگرایی دارید بیش از حد زیر سوال میبرید و طوری حرف میزنید که انگار همچین چیزی نمیتونه باشه.

      من در بحثهای قبلی در اینجا و جاهای دیگر صحبت از تجربه های شخصی و عمل به احتیاط در جاهایی که میتونم/هزینهء خاص یا زیادی نداره کردم، اما با همونا هم مخالفت شده و این رویه رو نابخردانه نامیده اند.

      بنظرم لازم بود تا یک مثال و چالشی رو مطرح کنم، تاحداقل تاحدی این مسئله شناخته و درک بشه.
      آروین‌هایِ[1] شخصیِ شما به کار من و دیگران نمیایند, بویژه در گفتمان فرنودین[2]. همچون این میماند که از شما یک پروهان[3] مزداهیکین[4] بخواهند,
      بجای آن برگردید بگویید «روی آروینِ شخصی من این فرداشت[5] اش درسته» یا «حس من میگه که درسته!» که جایِ خسته نباشید گفتن خواهد داشت! (:





      ----
      1. ^ Ârvin || آروین: تجربه Ϣiki-En, ϢDict-Pâ, Ϣiki-Pâ, Dehxodâ experience
      2. ^ far+nud+in::Farnudin || فرنودین: منطقی logical
      3. ^ parvah+ân::Parvahân || پروهان: برهان Ϣiki-En, Dehxodâ proof
      4. ^ mazdâh+ik+in::Mazdâhikin || مزداهیکین: ریاضیاتی mathematical
      5. ^ far+dâšt::Fardâšt || فرداشت: قضیه Ϣiki-En, Ϣiki-En theorem; proposition

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •