واقعا شما دوست دارید جاودانه بشید؟ حوصلتون سر نمیره بخواید هزار سال زندگی کنید؟
واقعا شما دوست دارید جاودانه بشید؟ حوصلتون سر نمیره بخواید هزار سال زندگی کنید؟
نه بابا تازه میخوایم تا ابد سیگار بکشیمــــ...
بابا مهربد جان ما که تو قرن 21 با بدترین امکانات بهداشتی و تکنولوژی تصفیه آب و هوای بدتر از چند دهه پیش زندگی کردیم.اینچیزها هم من بعید میدونم به من یکی که برسه،نهایتش برای میلیاردرها و اینها میشه بگمونم بما چیزیش نمیرسه.
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound
جدا از سیگار با این پیکت دستاویز spam هم دادی، نگذار یادت بیاندازم آلیس جان که نرمافزار ما چجوری کار میکرد ...
ولی روی هم رفته سیگار کشیدن نابخردانه کاری است که کس میتواند بکند، آنارشی درباره الکل هم اینجا نوشته بود: http://www.daftarche.com/%D9%BE%D8%B...%84%DB%8C-344/
از پاداش بیپشتوانه (لذت بیخود) باید دوری کرد، چرا که دیر یا زود بریخت پادافره برمیگردد.
نه!
این یک سیستم پدافند ذهنی است که کس میگوید زندگی کوتاهش خوبه و باید تمام شود، اگرنه همین امروز
به شما بگویند میتوانید هزار سال زندگی کنید یا یک زندگی کوتاه سد ساله داشته باشید، بیگمان یکمی را میگزینید
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
آری، ولی همه نوآوریها در آغار گران هستند دیگر راسل جان. اگر خوب نگاه کنی، موبایل و تلویزیون و
خودرو و اینها را هم روز یکم یک شمار اندکی میتوانستند بخرند، ولی امروز هر کس چندتایی دارد!
در آغاز هم این تکنولوژیها بسیار گرانبها خواهند بود، ولی چند سال زمان به آن بدهید دوباره ارزان و همهگیر میشود.
در کنار اینها دانش نوپای nano technology را هم داریم. اگر این یکی را بتوانیم زودتر دست بیابیم - که کمگِرایند است - خود میتواند همه دشواریهای آدمی را یکجا بردارد.
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
انسان پیشرو با جامعه همخوانی ندارد هم آهنگی دارد
Anarchy (09-30-2012)
انسان پیشرو با جامعه همخوانی ندارد هم آهنگی دارد
نه تنها میشود حساب کرد، که باید در راستای رسیدن به آن بکوشیم.
از خویشکاریهای همه ما است که تا جای شدنی در اینباره گفتگو کنیم و خودآگاهی دیگران - بویژه کسانی که در این زمینه توانایی و یا پول در دست دارند - را به دشواری بکشانیم.
همچنان که در همین جُستار هم میبینیم، کمابیش همیشه سه چهار پرسش پس از به میان آمدن گفتمان «جاودانگی» داریم و آدمها کمی بیش از اندازه پیشبینیپذیر رفتار میکنند
1. این نمیشه! That's impossible
اینجا باید نشان دهید که نه، نه تنها میشود که دارد هم میشود! تنها باید منابع و هزینههای بیشتری را به آن داد تا این شدن زودتر شود!
2. اگر کسی نمیرد جا برای هیچکس نمیماند و همه ما از کمبود اکسیژن میمیرم و 2013 جهان پایان میباید و ..
راهکارهای زیادی هست. اگر کسی جاودانه یا دراز-زیو (طولانی عمر) باشد نیازی به بچهدار شدن ندارد، پس نباید بچهدار شود.
روی هم رفته جاودانگی زیستی هم به این چَم نیست که کُنشگرهای پیرامون (مانند زمین لرزه، جنگ، ..) کسی را نمیکشند.
جدای اینها، ما که به آیندگان چیزی بدهکار نیستیم یا قانونی نداریم که ما بمیریم تا جا برای دیگرانی که هنوز به دنیا هم نیامدهاند باز شود!!
3. عمر دراز بدرد نمیخوره، عمر باید کوتاه باشه تا زندگی معنی بده، من نمیخوام 1000 سال عمر کنم و ..
کسی که شما را وادار به جاودانگی نمیکند. شما میتوانید ≈70 سالتان که شد خودتان را بکشید تا زندگیاتان پُرمعنی باشد
4. اگر ما نمیریم، فرگشت از کار میافتد و بشریت نابود میشود و جهان دوباره 2013 پایان میابد و ..
فرگشت چیزی بیشتر از گزینش طبیعی کورکورانه نیست. با مهندسی ژنتیکی میتوانیم خودمان ژن خودمان را بروزرسانی کنیم، نیازی به اینکه بگذاریم طبیعت کورکورانه همینکار را بکند نیست.
روی هم رفته از این سه چهارتا فراتر نمیرود.
جدای این پیشبینی کردن کار - 10 سال دیگر، 20 سال دیگر و .. - کار دشوار و نه چندان بخردانهای است، ولی ما دو چیز میدانیم:
1. جاودانگی شدنی است.
2. ما هماکنون هم میانگین دو تا سه برابر گذشتگان عمر میکنیم: عمر آدم باستانی از 25 فراتر نمیرفته!
پس در شدنی و رخ دادن آن سخنی نمیرود، تنها میماند اینکه چگونه فرایند رسیدن به آن را شتاب دهیم.
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
6 پیشرفت تکنولوژیکی در جهت نامیرایی و جاودانگی انسان
ابدیت و فنا ناپذیری عباراتی هستند که در زندگی انسان اهمیت و معنای بزرگی دارند. درست است که دستاوردهای علمی بشر در تمام زمینه ها، بسیار شگفت انگیز و مهم بوده اند، اما هنوز توانایی کنترل مرگ را نمی توان بخشی از این پیشرفت ها دانست. بدون شک ما اکنون می توانیم طول زندگی را تا حد زیادی گسترش دهیم، اما واقعا توانسته ایم از پس مرگ برآییم؟ آیا انسان می تواند نامیرا شود و برای همیشه زندگی کند؟
هنوز سخت است که باور کنیم ما می توانیم نیروی حیات بخش را کنترل کنیم. علی رغم تمام دستاوردها و اکتشافات علمی تاریخ بشر، این موضوع هنوز می تواند همچون نگین تاج شاهی بدرخشد و جلوه گری کند. اگر و فقط اگر آزمایشگاه های ما این قابلیت و توانایی را پیدا کنند که انسان را فنا ناپذیر کنند، چه اتفاقی می افتد؟
یک نکته مهم که از آن اطمینان داریم، این است که علم به هیچ وجه دست از تلاش بر نمی دارد. آنقدر در تلاشش برای نامیرا کردن انسان شکست می خورد و دوباره سعی می کند تا بالاخره به موفقیت دست پیدا کند. البته شاید زمان برای تمدن و گونه ما کم باشد و نتوانیم به جواب برسیم. اما پیگیری بزرگترین راز و رمز طبیعت، دستیابی به سِرّ زندگی و ذات آن، و دستیابی به توان مبارزه و شکست مرگ همچنان ادامه خواهد داشت.
در ادامه مطلب با ما همراه باشید، تا با چند احتمال تطمیع کننده در این زمینه آشنا شویم.
نانو تکنولوژی برای مرمت و بازسازی سلول های بدن
طبق پیش گویی Ray Kurzweil که یک نویسنده و آینده گرا است، اگر هر فردی آن قدر خوش شانس باشد که بتواند تا سال 2050 زنده بماند، به خوبی می تواند با استفاده از تکنولوژی نانو خود را نامیرا و ابدی گرداند. این ایده برپایه ماشین هایی بنا شده که با استفاده از نانوتکنولوژی، می توانند درون بدن شما شناور شده و با تکثیر بی پایان خود، مشغول تعمیر و نابودی سلول های کهنسال شوند و تضمین کنند که هیچ گاه مرگ اتفاق نخواهد افتاد.
حتی هنگام جراحات و آسیب های جدی، اندام مورد نظر دوباره می تواند رشد کرده و خون جایگزین شود. خاطرات و خصوصیات فردی هم در واحد پشتیبان گیری ذخیره می شوند تا پس از بهبود، به مغز برگردانده شوند.
البته این نانو ربات های خود-تکثیر شونده هم باید کاملا تحت کنترل باشند. زیرا در غیر این صورت با تکرار بی پایان خود، بدن ما را از هم متلاشی کرده و نابود می کنند. و دیگر خبری از داستان نامیرایی نیست!
ابدیت و نامیرایی بیولوژیکی (زیستی)
محققان دانشگاه ناتینگهام مشغول مطالعه بر روی گونه ای کرم پهن هستند که به نظر می رسد قابلیت شگفت انگیزی در مرمت، بازسازی و جایگزینی سلول های پیرشان با سلول جوان تر دارند.
در سلول های معمولی هر بار که یک کپی از سلول پیر گرفته می شود و سلول جدید ساخته و جایگزین سلول قدیمی می گردد، طول تلومر DNA سلول جدید کمی (بسیار کم) کوتاه تر از سلول مبدا خواهد بود. به این صورت عملا پس از چند بار تکرار، دیگر سلول تقسیم نخواهد شد. به دلیل طول تلومر سلول است که بعضی مانند سلول های مو همیشه در حال تقسیم هستند و بعضی مانند سلول های عصبی به ندرت تقسیم می شوند و در صورت آسیب معمولا ترمیم نمی شوند.
کشف بزرگ محققان این است که طول تلومر در هر بار تقسیم در این کرم ها ثابت باقی می ماند. این موضوع در هستی و زندگی کرم پهن بدین معنی است که این جاندار می تواند تا ابد به جایگزینی سلول هایش ادامه داده و هیچ گاه پیر نشود. دانشمندان هنوز برای حل معمای چگونگی مدیریت این جایگزینی و تعمیر در کرم خاکی، تلاش می کنند.
سلول های بنیادی نامیرا
در حالی که در بسیاری از سلول ها پس از مدتی دیگر تقسیم نمی شوند، اما سلول های بنیادی دائما به این کار ادامه می دهند. حال دانشمندان انستیتو پاستور پاریس به دنبال اثبات و شرح چگونگی این موضوع هستند که سلول بنیادی هنگام تقسیم، DNA اصلی خود را حفظ می کند.
هنگامی که یک سلول بنیادی دو سلول دختر تولید می کند، یکی از آنها یک سلول بنیادی است و دیگری سلول اختصاصی شده ای است که به عنوان بخشی از بافت قرار می گیرد. بر اساس تئوری DNA نامیرا، سلول بنیادی جدید به طور کامل DNA را در خود دارد و آن را حفظ می کند. و تنها سلول اختصاصی شده برخی نقصان ها و کمبود ها را به ارث می برد. با اثبات این تئوری، بدون شک دانشمندان راه هموار و مناسبی پیش رو دارند تا برای جلوگیری از روند پیر شدن سلول های معمولی، خواص و قابلیت های سلول های بنیادی نامیرا را به آنها بدهند.
نامیرایی سایبرنتیک
این ایده سعی دارد افکار، آگاهی و دانش شما را به دنیای مجازی منتقل کند و بدین گونه زندگی ابدی با یک تجسم مجازی را برای شما فرآهم آورد. یک ایده بسیار ساده. طرفداران این تکنولوژی می گویند با کمک گرفتن از گرافیک های پیشرفته و واقعیت مجازی، امکان دستیابی به قله های رفیعی را خواهیم داشت . یک دنیای مصنوعی شبیه سازی شده، به گونه ای عمل می کند تا شما احساس حضور در دنیای الکترونیک را نداشته باشید.
البته بسیار متکبرانه است این گونه فکر کنیم که ادراک ما، احساسات ما، شور و هیجان ما و هستی وجود ما به سادگی پالس های الکترونیک کار کرده و قابل تجزیه و تحلیل است. افرادی که نامیرایی سایبرنتیک را تبلیغ می کنند، همچنین معتقدند پس از اینکه ما به یکباره خودمان را به دنیای مجازی منتقل کردیم، می توانیم هرگاه که خواستیم به بدن های رباتی وارد شده و جسمیت یابیم و دوباره به فضای مجاز برگردیم.
اگر فیلم ماتریکس یا مرد چمن زن را دیده باشید، به گمانم درک این نوع نارمیرایی، ملموس تر خواهد بود. چیزی که نامیرایی سایبرنتیک پیشنهاد می کند، در نهایت انسانی با پوسته ماشینی است.
آنزیم جاودانگی
این یکی کشفی است که توانست در سال ۲۰۰۹ جایزه نوبل را از آن خود کرد. تیمی از دانشمندان که توسط پروفسور Elizabeth Blackburn استرالیایی رهبری می شد، آنزیمی را کشف کردند که به شکل موثری روند پیر شدن در سلول های انسان را کنترل کرده و حتی آن را معکوس می کند. در واقع معنی این کشف، آن است که با کنترل و تغییر این آنزیم، می توان فرآیند پیر شدن را تغییر داد و مطمئن بود که برای همیشه جوان خواهیم ماند. البته این آنزیم همچون شمشیر دو لبه ای است که اگر آن را در جهت اشتباه حرکت دهیم، می تواند سلول های سرطانی را هم تغذیه و تحریک کند. و چالش پیش رو، تحقیق و تلاش برای دانستن این موضوع است که: چگونه می توان آنزیم نامیرایی را کنترل کرد و از آن به گونه ای استفاده کرد تا ساعت بیولوژیکی را شکست دهیم.
حفاظت از DNA
طرح محافظت از دی ان ای و بازتبدیل دی ان محافظت شده به یک موجود زنده، در داستان های علمی- تخیلی، بسیار فراگیر و مورد توجه بوده است. آیا در واقعیت هم این موضوع در دسترس و امکان پذیر است؟ در حال حاضر بانک های DNA فراوانی در گوشه و کنار جهان تاسیس شده که همین وعده را به مشتریان خود می دهند. آنها دی ان ای شما را در جای امنی نگهداری می کنند، تا روزی که دانشمندان به تکنولوژی لازم دست پیدا کرده و از DNA شما یک انسان کامل باز تولید کنند.
برخی از این مراکز مانند PreventionGenetics و مرکز DNA Diagnostics به شما این شانس را می دهند که بسته به میزان پولی که می پردازید، دی ان ای را برای مدت زمان مشخصی نگهداری کنند. البته برخی هم مانند DNA Live Forever می گویند که آنها دی ان ای شما را تا هر زمانی که دوست داشته باشید، نگه خواهند داشت. خب، البته وقتی شما مردید، دیگر نمی توانید برگشته و از آنها برای دور ریختن DNAتان شکایت کنید!
و در آخر، موضوعی را که فیلم In Time به ما یادآوری می کند، این است که چگونه وقتی انسانی توانست برای همیشه زندگی کند، ممکن است در نهایت از زنده بودن خود احساس خستگی و دلزدگی پیدا کند. همان گونه که می توان از حالات فیزیکی پیر شدن جلوگیری کرد، آیا احساسات و افکار ما هم می توانند این زندگی بی پایان را تاب بیاورند؟ و در صورتی که قرار باشد نامیرایی یک گزینه انتخابی باشد، آیا فقط در اختیار ثروتمندان جهان قرار خواهد گرفت؟ چه چیزی می تواند از هدیه زندگی ارزشمندتر باشد و چه تجارتی سودمندتر از فروش آن؟
علم ممکن است که در قرن های آینده طول زندگی ما را به شکل اغراق آمیزی افزایش دهد. اما نامیرایی می تواند امری دست نیافتنی باشد و علاوه بر این هریک از ما به یک خط پایان نیاز داریم.
منبع:
۶ پیشرفت تکنولوژیکی در جهت نامیرایی و جاودانگی انسان | نارنجی
انسان پیشرو با جامعه همخوانی ندارد هم آهنگی دارد
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)