شرکت در غارت و راهزنی
یکی از مواردی که منتقدان محمد از آن صحبت میکنند دست زدن به سرقت و راهزنی از کاروانهای تجاری به دستور یا رهبری اوست. محمد پس از هجرت به مدینه در فقر و تنگدستی بسر میبُرد. از این رو وی برای امرار معاش خود و خانوادهاش به غارت کاروانهای تجارتی که در مسیر سوریه از مدینه عبور میکردند رو آورد. در واقع نخستین کسانی که به اسلام گرویدند به پیشهٔ راهزنی گرویدند. نخستین کوشش مسلمانان برای راهزنی به سال دوم هجری باز میگردد. محمد به حدود ۸۰ اسبسوار دستور میدهد به کاروان تجاری قریش حمله کنند و آن را غارت کنند. این یورش با ناکامی مواجه شد. دومین حمله چند ماه بعد در سال ۶۲۳ میلادی مجدداً به یکی از کاروانهای سوریه در حوالی دریای سرخ به رهبری حمزه عموی محمد انجام شد. مسلمانان در این یورش نیز از ابوجهل که این کاروان را محافظت میکرد شکست خوردند و به مدینه بازگشتند. محمد علاوه بر اینها هفت راهزنی ناموفق دیگر نیز انجام داد. در چهار مورد از اینها خود وی مشارکت داشت و بقیه توسط افراد مورد اعتماد وی رهبری میشد. اولین غارت موفق محمد در ژانویه ۶۲۴ رخ داد. این حمله در ماه رجب انجام شد. اعراب بنا به یک سنت تاریخی چهار ماه محرم، ذیحجه، ذیقعده و رجب را ماههای حرام میدانستند و در این ماهها از هرگونه نبرد و کشمکشی دست میکشیدند و حتی به دشمنان خود نیز مهرورزی مینمودند. به عقیدهٔ منتقدان محمد در این نبرد به روش غیرشرافتمندانهای دست زد که تا آن زمان در بین اعراب سابقه نداشت. محمد ماه رجب را برای این حمله انتخاب کرد چون میدانست قریشیها بنا بر این رسم دیرین تاریخی و بمناسبت تقدس این ماهها گمان نمیکردند مورد حمله و تجاوز قرار بگیرند و از این رو برخلاف موارد قبلی پیشبینیهای لازم را نکرده بودند. در حمله گروه اسلام به رهبری
عبدالله بن جحش الاسدی یکی از مراقبان کاروان را کشتند و دو نفر را به اسارت گرفتند. دوتن از یاران محمد نیز از این یورش سر باز زده بودند که بعداً از غنایم محروم شدند.
[۲۷] [۲۸][۲۹] این یورش به رویداد نخله معروف است. در این رویداد مسلمانان برای اولین بار در ماه حرام دست به خونریزی بردند و همچنین اسیر گرفتند. وقتی این خبر به قریشیها رسید اعراب از این کار محمد برآشفتند. محمد نیز که متوجه شد مرتکب جنایتی بسیار زشت شده به وحشت افتاد و وانمود کرد به عبدالله چنین دستوری ندادهاست.
[۳۰] محمد آیه ۲۱۷ سوره بقره را در این خصوص اعلام کرد:
از تو در باره ماهی که کارزار در آن حرام است میپرسند بگو کارزار در آن گناهی بزرگ و بازداشتن از راه خدا و کفر ورزیدن به او و بازداشتن از مسجدالحرام و بیرون راندن اهل آن از آنجا نزد خدا [گناهی] بزرگتر و فتنه از کشتار بزرگتر است و آنان پیوسته با شما میجنگند تا اگر بتوانند شما را از دینتان برگردانند و کسانی از شما که از دین خود برگردند و در حال کفر بمیرند آنان کردارهایشان در دنیا و آخرت تباه میشود و ایشان اهل آتشند و در آن ماندگار خواهند بود.
اما محمد هنگام تقسیم غنایم، سهم خود را از اموال غارت شده چنین بیان کرد:
از تو درباره [تقسیم] انفال میپرسند، بگو [حکم تقسیم] انفال مختص به خدا و رسول [او] است، پس از خداوند پروا کنید و بین خودتان آشتی کنید، و اگر به راستی مؤمن هستید از خداوند و پیامبر او اطاعت کنید
[۳۱]....اگر به خداوند و آنچه بر بنده خود در یومالفرقان، روز برخورد دو گروه، نازل کردهایم ایمان دارید، بدانید که از هر غنیمتی که به دست آورید یک پنجم آن خاص خداوند و پیامبر و خویشاوندان [او] و یتیمان و بینوایان و در راه ماندگان است
[۳۲]
به عقیده انصاری، رویداد راهزنی نخله و پس از آن «اختراع» آیه ۲۱۷ سوره بقره و رفتار محمد را میتوان بزرگترین دلیل «شیادی» محمد به حساب آورد.
[۳۳]
اما مدافعان معتقدند که تاریخ وقوع این حوادث با تاریخ نزول آیات
قرآن که به صورت پیاپی ذکر شده، هماهنگی ندارد.
[۳۴][۳۵]