نميدونم. شايد پوچگرايي به ديدگاه بدبينانه به همين واقعيت گفته ميشه. ولي من فکر ميکردم اينکه اعتقاد داشته باشي زندگي پوچه و هيچ فلسفه اي اول و اخرش نيست ميشه پوچگرايي. آخه با همچين ديدگاهي هم ميشه شاد و خوب زندگي کرد.
نميدونم. شايد پوچگرايي به ديدگاه بدبينانه به همين واقعيت گفته ميشه. ولي من فکر ميکردم اينکه اعتقاد داشته باشي زندگي پوچه و هيچ فلسفه اي اول و اخرش نيست ميشه پوچگرايي. آخه با همچين ديدگاهي هم ميشه شاد و خوب زندگي کرد.
باید دید که منظور از پوچ گرایی چیست. اگر منظور این باشد که بیشتر چیزهایی که از ابتدای به دنیا آمدن به ما گفته اند دروغ و خرافات است یا اینکه تا به حال اثبات نشده که پس از این زندگی دنیایی دیگر با پاداش و مجازات در انتظار ماست اینها پوچ گرایی نیست. اینها بر اساس علم سخن گفتن است.
بر من قلم قضا چو بی من رانند / پس نیک و بدش ز من چرا می دانند
دی بی من و امروز چو دی بی من و تو / فردا به چه حجتم به داور خوانند
هر چیز را با خرد خود بسنجید
به یاد رضا فاضلی
مجموعه داستان های صادق هدایت
شرح حال یک الاغ هنگام مرگ
Sharhe hale Yek Olagh Hengame Marg
انسان و حیوان
sadegh hedayat - ensan va heyvan
فواید گیاهخاری
Favayede_Giahkhari
بوف کور
sadegh hedayat - bof kor
کاروان اسلام
Sadegh Hedayat - Karevan Eslam
توپ مرواری
Sadegh Hedayat - Toop Morvary
افسانه ی آفرینش
http://www.up2www.com/uploads/1384713450651.rar
سگ ولگرد
Sadegh Hedayat - Sage Velgard
تاریکخانه
Sadegh Hedayat - Tarikkhane
حاجی آقا
Sadegh Hedayat - Haji Agha
حاجی مراد
Sadegh Hedayat - Haji Morad
سه قطره خون
sadegh hedayat - 3 ghatre khon
زنده به گور
Sadegh Hedayat - Zendeh Be Goor
صورتک ها
Sadegh Hedayat - Soratakha
مرگ
Sadegh Hedayat - Marg
تجلی
Sadegh Hedayat - Tajalli
آیینه شکسته
Sadegh Hedayat - Ayene Shekaste
گجسته دژ
sadegh hedayat - gojaste dej
لاله
Sadegh Hedayat - Lale
اسیر فرانسوی
Sadegh Hedayat - Asir Faransavi
آتش پرست
AtashParast
مرده خورها
Sadegh Hedayat - MordeKhorHa
میهن پرست
Mihanparast
ترانه های خیام
Taranehaye Khayam
مازیار
sadegh hedayat - maziar
پروین دختر ساسان
Sadegh Hedayat - Parvin Dokhtare Sasan
سایه ی مغول
Sayeye Moghol
تخت ابوالنصر
Sadegh Hedayat - Takhte Abounasr
گزارش گمان شکن
Sadegh Hedayat - Gozaresh Goman Shekan
محلل
Sadegh Hedayat - Mohallel
گرداب
Sadegh Hedayat - Gerdab
طلب آمرزش
Sadegh Hedayat - Talab Amorzesh
ناز
naz1
هوسباز
Sadegh Hedayat - Havasbaz
آقا موشه
Sadegh Hedayat - Agha Moshe
مادلن
Sadegh Hedayat - Madlen
آبجی خانم
Sadegh Hedayat - Abji khanom
علویه خانم
Alavieh Khanom
وغ وغ ساهاب
Sadegh Hedayat - Vagh Vagh Sahab
س.گ.ل.ل
Sadegh Hedayat - SeGeLeLe
آب زندگی
Abe Zendegi
آقا بالا
Agha Bala
سنگ صبور
Sang Sabor
بن بست
Bonbast
آخرین لبخند
Akharin Labkhand
زنی که مردش را گم کرد
Zani Ke Mardash Ra Gom Kard
شب های ورامین
Sadegh Hedayat - Shabhaye Varamin
دن ژوان کرج
Don Jouane Karaj
اصفهان نصف جهان
Sadegh Hedayat - Esfahan Nesfe Jahan
پدران آدم
Sadegh Hedayat - Pedaran Adam
مردی که نفسش را کشت
Mardi Ke Nafasash Ra Kosht
سایه روشن (مجموعه داستان س.گ.ل.ل ، زنی که مردش گم کرد ، عروسک پشت پرده، آفرینگان ، شب های ورامین، آخرین لبخند، پدران آدم)
Sadegh Hedayat - Saye Roshan
مجموعه 82 نامه به حسن شهید نورایی
82 Name Sadegh Hedayat Be Shahid Hasan Norayi
یک روزی ملت ما آزاد می شود و این روز زیاد دور نیست. فرهنگ همیشه غالب می شود بر زور و ستم و قلدری!
"فریدون فرخزاد"
Agnostic (12-20-2014),Anarchy (12-19-2014),kourosh_iran(12-20-2014),sonixax (12-19-2014)
بیخود و بی جهت پاپی من می شوند و توی مجلات و روزنامه ها فحش می نویسند و مادرقحبه بازی درمی آورند.
با وجود اینکه سال هاست کنار نشسته ام باز هم دست بردار نیستند، مثل اینکه ارث پدرشان را می خاهند!
از میان نامه ها به شهید نورایی
نامه ی 77
یک روزی ملت ما آزاد می شود و این روز زیاد دور نیست. فرهنگ همیشه غالب می شود بر زور و ستم و قلدری!
"فریدون فرخزاد"
Agnostic (12-20-2014)
یک شب مرا سر بالین ناخوشی بردند تا برایش دعا بخانم. دیدم دختر هشت یا نه ساله ای در آن میان می پلکید. آقا با یک نظر گلویمان پیش او گیر کرد!
پیش از او دو تا صیغه داشتم که هر دو را مطلقه کرده بودم، ولی این چیز دیگری بود!
دو روز بعد عقدش کردم. شب که او را آوردند آنقدر کوچک بود که بغلش کرده بودند. من از خودم خجالت کشیدم. از شما چه پنهان؟! این دختر تا سه روز مرا که می دید مثل جوجه می لرزید.
حالا من که سی سالم بود جوان و جاهل بودم، اما آن مردهای هفتاد ساله را بگو که با هزار جور ناخوشی دختر نه ساله می گیرند!
محلل
یک روزی ملت ما آزاد می شود و این روز زیاد دور نیست. فرهنگ همیشه غالب می شود بر زور و ستم و قلدری!
"فریدون فرخزاد"
مادلین با توپ بزرگی که در دست داشت آمد پهلوی ما نشست و شروع به صحبت کرد. مثل این بود که چندین سال است مرا می شناسد. گاهی بلند میشد و با توپی که در دستش بود بازی می کرد دوباره می آمد پهلوی من می نشست. من توپ را به شوخی از دست او می کشیدم، او هم پس می کشید دستمان به هم مالیده میشد. کم کم دست یکدیگر را فشار دادیم.
دست او گرمای لطیفی داشت. زیر چشمی نگاه می کردم: به سینه، پاهای لخت و سر و گردن او . با خودم فکر می کردم چقدر خوب است که سرم را بگذارم روی سینه ی او و همین جا جلوی دریا بخابم!
مادلین
یک روزی ملت ما آزاد می شود و این روز زیاد دور نیست. فرهنگ همیشه غالب می شود بر زور و ستم و قلدری!
"فریدون فرخزاد"
Agnostic (12-20-2014)
بی خایه را به قدر جهان مایه داده اند / ما را به قدر مایه ی او خایه داده اند!
توپ مرواری
یک روزی ملت ما آزاد می شود و این روز زیاد دور نیست. فرهنگ همیشه غالب می شود بر زور و ستم و قلدری!
"فریدون فرخزاد"
Agnostic (12-20-2014)
سرتاسر ممالکی را که فتح کردند مردمش را به خاک سیاه نشاندند و به نکبت و جهل و تعصب و فقر و جاسوسی و دورویی و تقیه و دزدی و چاپلوسی و کون آخوند لیسی مبتلا کردند و سرزمینش را به شکل صحرای برهوت در آوردند.
درست است که عرب پست تر از این بود که از این فضولی ها بکند و این فتنه را جاسوسان یهودی راه انداختند و با دست خودشان درست کردند برای اینکه تمدن ایران و روم را براندازند و به مقصودشان هم رسیدند، اما مثل عصای موسا که مبدل به اژدها شد و خود موسا از آن ترسید این اژدهای هفتاد سر هم دارد این دنیا را می بلعد.
توپ مرواری
یک روزی ملت ما آزاد می شود و این روز زیاد دور نیست. فرهنگ همیشه غالب می شود بر زور و ستم و قلدری!
"فریدون فرخزاد"
Agnostic (12-20-2014)
فلانی از کار و گرفتاری اداری و خانوادگی زیاد می نالد. شاید هم حق دارد.
مثلی است به فارسی که می گوید آنوقت که جیک جیک مستانت بود فکر زمستانت نبود؟!
همه ی کسانی که زناشویی کرده اند مخصوصن آن هایی که بی پولند همین شکایت را دارند و به حال بی زن ها حسادت می کنند.
برای کسی که پول و وسیله ی زندگی دارد آن هم یک جور تفریح است. مثل دیگری هم هست که می گوید سگ که می خاهد استخان بخورد اول به کونش نگاه می کند!
نامه به نورایی - شماره ی 23
یک روزی ملت ما آزاد می شود و این روز زیاد دور نیست. فرهنگ همیشه غالب می شود بر زور و ستم و قلدری!
"فریدون فرخزاد"
Agnostic (12-20-2014),kourosh_iran(12-20-2014)
مسافرت فرنگ برای بچه تاجرها و دزدها و جاسوس های مام میهن است. ما از همه چیز محروم مانده ایم، این هم یکیش!
وقتی که در اینجا نمی توانم زندگی ام را تامین کنم فرنگ به چه درد من می خورد؟!
نامه ی 17 به نورایی
یک روزی ملت ما آزاد می شود و این روز زیاد دور نیست. فرهنگ همیشه غالب می شود بر زور و ستم و قلدری!
"فریدون فرخزاد"
Agnostic (12-20-2014)
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)