نوشته اصلی از سوی
mbk
به...
ببین دانای همه چیز شما نیستی ،من که روز به روز از بوی دهنم کم شده که نشان از سازگار شدن تن هست، بگو خوراکی که شب خوردیم کجا میرود؟
بنده ادعای عقل کل بودن نکردم،هر چی واسه شما توضیح بدم شما دوباره حرف خودتون رو میزنید
من که روز به روز از بوی دهنم کم شده که نشان از سازگار شدن تن هست
در روزهای اول ماه رمضان، به دلیل این که کبد آمادگی کافی را برای سوزاندن مقدار زیادی چربی ندارد، این بو بیشتر است، اما به تدریج که توانایی کبد برای این کار بیشتر می شود، مقدار کتون تولید شده کم می شود.
آن چه باید به آن توجه داشت، این است که این بو طبیعی است و نیاز به راه و روش خاصی برای درمان ندارد. فقط می توان با انجام کارهایی که در ذیل به آن اشاره می شود از میزان آن کم کرد: کسانی که غیر از ماه رمضان، در ایام دیگر سال هم در روزه می گیرند، کمتر دچار بوی بد دهان می شوند، چون کبد آن ها آماده تر است تا چربی های اضافه را بسوزاند.
می توان با مصرف غذاهای خنک، نعناع یا برخی سبزیجات خشک دیگر این بو را به طور موقتی از بین برد.
هر که ناباور هست پخمه هست،چون ندانستی که پیشتر در جستاری باره این گفتگو کردیم ناخوش شدی
اول اینکه شما دچار سفسطه ی فرد یکسان بین شدین.
Not Acceptable!
دوم اینکه من اونجا پاسختون رو دادم با بازی با معنای، لغات،ریشه و تفاسیر مضک نمیتونی تناقض ها رو ماست مالی کن !
سوره الطارق (86) آیه 7
عربی یَخْرُجُ مِنْ بَیْنِ الصُّلْبِ وَ التَّرائِبِ
بدون حرکات عربی یخرج من بین الصّلب و التّرائب
خوانش Yakhruju min bayni alssulbi waalttara-ibi
آیتیکه از میان پشت و سینه بیرون می آید
خرمشاهی كه از میانه پشت و سینه ها بیرون آید.
کاویانپوركه از میان صلب پدر و استخوان سینه مادر بیرون مىآید.
انصاریان[آبی که] از صلب مرد و از میان استخوان های سینه زن بیرون می آید.
سراجبیرون مىآید آن از میان پشت مردان و استخوانهاى سینه زنان
فولادونداز آب جهندهاى خلق شده،
پورجوادیكه از پشت و سینه بیرون مىآید.
حلبیكه بیرون مىآید از پشت پدر و استخوانهاى سینه زن.
اشرفیكه بیرون مىآید از میان پشت (پدر) و استخوانهاى سینه مادر
خوشابر مسعود انصاری[كه] از میان پشت و استخوان سینه بر مىآید
مکارمآبی که از میان پشت و سینهها خارج میشود!
مجتبویكه از پشت [پدر] و استخوانهاى سینه مادر بیرون مىآید.
مصباح زادهكه بیرون میاید از میان پشت (پدر) و استخوانهاى سینه مادر
معزیكه برون آید از میان كمر و استخوانهاى سینه
قمشه ایکه از میان صلب (پدر) و سینه (مادر) بیرون آید.
رشاد خلیفه
از میان ستون فقرات و احشا.
ناباورها فهمشان به دوروییست پس هیچ چیز درستی را راست نمیدانندُ رودرویش دروغی را دروغ،کشش به گفتگو باشما در این باره ندارم،
مجدد به سفسطه فرد یکسان بین دچار شدین
سوره النازعات (79) آیه 30
عربی وَ الأَْرْضَ بَعْدَ ذلِكَ دَحاها
بدون حرکات عربی و الأرض بعد ذلك دحاها
خوانش Waal-arda baAAda thalika dahaha
آیتیو پس از آن زمین را بگسترد ،
خرمشاهی و بعد از آن زمین را گستراند.
کاویانپورو زمین را پس از آن بگسترانید.
انصاریانو زمین را پس از آن گسترانید،
سراجو زمین را از پس آفریدن آسمان به گسترانید
فولادوندو شبش را تیره و روزش را آشكار گردانید،
پورجوادیآن گاه زمین را بگسترد
حلبیو پس از آن زمین را هموار كرد،
اشرفیو زمین را بعد از آن گسترانید
خوشابر مسعود انصاریو پس از آن آفریدن آسمان زمین را همواره ساخت
مکارمو زمین را بعد از آن گسترش داد،
مجتبویو زمین را پس از آن بگسترانید.
مصباح زادهو زمین را بعد از آن گسترانید
معزیو زمین را از آن پس گسترانیدش
قمشه ایو زمین را پس از آن بگسترانید.
رشاد خلیفهاو زمین را تخم مرغی شكل ساخت.
پس هیچ چیز درستی را راست نمیدانندُ
بیا درستشو بگو
آری ناباورها تنها چشمشان کار میکند نه فهمشان
برای بارم چندم به سفسطه فرد یکسان بین دچار شدین
بازهم کج فهمی این پژوهنده های ناباور که "خلق" را با "إستوی" یکی گرفتند،جورِ " خلقك فسواك فعدلك " اگر یک چیزی جورِ یخ از گرما بخار شود باز به آب یا یخ دگرگون شود در فهم ناباورها نمیگنجد،،،،
سوره فصلت (41) آیه 11
عربی ثُمَّ اسْتَوى إِلَى السَّماءِ وَ هِیَ دُخانٌ فَقالَ لَها وَ لِلأَْرْضِ ائْتِیا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً قالَتا أَتَیْنا طائِعِینَ
بدون حرکات عربی ثمّ استوى إلى السّماء و هی دخان فقال لها و للأرض ائتیا طوعا أو كرها قالتا أتینا طائعین
خوانش Thumma istawa ila alssama-i wahiya dukhanun faqala laha walil-ardi i/tiya tawAAan aw karhan qalata atayna ta-iAAeena
آیتیسپس به آسمان پرداخت و آن دودی بود پس به آسمان و زمین گفت : خواه یا ناخواه بیایید گفتند : فرمانبردار آمدیم
خرمشاهی سپس به آسمان پرداخت كه به صورت دودى [/بخارى] بود; به آن و به زمین فرمود خواه یا ناخواه رام شوید; [به زبان حال] گفتند البته رام و تسلیم هستیم.
کاویانپورآن گاه به آفرینش آسمان پرداخت و آن در آغاز بصورت دود بود. امر كرد كه اى آسمان و، اى زمین طوعا و كرها (خواه و ناخواه) تحت امر پروردگارتان قرار گیرید- گفتند: ما تسلیم محض امر پروردگاریم.
انصاریانآن گاه آهنگ آفرینش آسمان کرد، در حالی که به صورت دود بود، پس به آن و به زمین گفت: خواه یا ناخواه بیایید. آن دو گفتند: فرمانبردار آمدیم.
سراجپس توجه كرد به (آفریدن) آسمان در حالیكه آن دودى بود پس گفت خدا به آسمان و زمین كه هر دو بیائید در حالیكه فرمانبردار یا ناخواه باشید گفتند آمدیم در حالیكه فرمانبرداریم
فولادوندسپس آهنگ [آفرینش] آسمان كرد، و آن بخارى بود. پس به آن و به زمین فرمود: «خواه یا ناخواه بیایید.» آن دو گفتند: «فرمانپذیر آمدیم.»
پورجوادیسپس آهنگ آسمان كرد كه آن دودى بود، پس به آسمان و زمین فرمود: خواه و ناخواه بیایید، گفتند: «فرمانبردار آمدیم.»
حلبیپس از آن، قصد [آفریدن] آسمان را كرد، و آن [همچون] دودى بود، پس به آسمان و زمین گفت: بیایید به طوع یا اكراه. آن دو گفتند: آمدیم اطاعتكنان.
اشرفیپس پرداخت به آسمان و آن بود دودى پس گفت آنرا و زمین را كه بیائید خواه یا ناخواه گفتند آمدیم فرمانبران
خوشابر مسعود انصاریآن گاه به آسمان پرداخت و آن چون دود بود، سپس به آن و زمین گفت: خواسته یا ناخواسته [پیش] آیید [و به فرمان من گردن نهید] گفتند: به دلخواه آمدهایم
مکارمسپس به آفرینش آسمان پرداخت، در حالی که بصورت دود بود؛ به آن و به زمین دستور داد: «به وجود آیید (و شکل گیرید)، خواه از روی اطاعت و خواه اکراه!» آنها گفتند: «ما از روی طاعت میآییم (و شکل میگیریم)!»
مجتبویسپس به آسمان پرداخت و آن دودى- گاز یا بخارى دودمانند- بود، پس به آن و به زمین گفت: خواه یا ناخواه بیایید، گفتند: فرمانبردار آمدیم.
مصباح زادهپس پرداخت به آسمان و آن بود دودى پس گفت آنرا و زمین را كه بیائید خواه یا ناخواه گفتند آمدیم فرمانبران
معزیسپس پرداخت به آسمان و بود آن دودى پس گفت بدان و به زمین بیائید خواه و ناخواه گفتند آمدیم فرمانبرداران
قمشه ایو آن گاه به خلقت آسمانها توجه کامل فرمود که آسمانها دودی بود، پس (به امر نافذ تکوینی) به آسمان و زمین فرمود که همه (به سوی خدا و اطاعت فرمان حق) به شوق و رغبت یا به جبر و کراهت بشتابید. آنها عرضه داشتند: ما با کمال شوق و میل میشتابیم.
رشاد خلیفه
سپس او به آسمان پرداخت، هنگامی كه هنوز به صورت گاز بود و به آن و زمین گفت: به وجود بیایید، خواسته یا ناخواسته. آنها گفتند: ما با میل و رغبت می آییم.
ببین همانگونه که تو از هزار سال پیش تا کنون بودی پس هست نشدی میفهمیم چیزها از پیش بودند هم هست نشدند جاویدان بودند،جورِ دندانی که در نوزادی داشتید
خداوند را پاس که دانا هست دیگری ها اندازه الاغی نمیفهمند مگر او کسی را فهم بخشش کند در پایان گویم چون از روش زننده پوسخند بیخود رفتار کردید من هم برای دوباره انجام نشدن این روش اینگونه رفتار کردم ،خداوندا مرا برپاساز پیوست نماز دار
در دین اسلام و بر اساس آیات قرآن، مسلمانان همه ی غیرمسلمانان، دگراندیشان، منتقدان اسلام و حتی پیروان ادیان دیگر را هرگونه که خواستند مورد توهین و فحاشی قرار می دهند و آنها را با القاب و برچسب های زشت و توهین آمیز که در قرآن آمده خطاب می کنند از جمله: ابله، نادان، حیوان، چهارپا، بوزینه، خوک، سگ، نجس، حرامزاده، فاسق، بی شعور و … برای بهتر آشنا شدن با آیه های توهین آمیز در قرآن و همچنین فرهنگ، تربیت و ادب اسلامی ناب محمدی، نمونه هایی از فحاشی در قرآن که حاوی توهین و فحاشی های رکیک می باشد نقل می شود:
سوره بقره – آیه 10:
فی قلوبهم مرض فزادهم اللّه مرضا و لهم عذاب ألیم بما كانوا یكذبون
در دلهایشان مرضى است و الله بر مرضشان افزود و به [سزاى] آنچه به دروغ مى گفتند، عذابى دردناک [در پیش] خواهند داشت.
سوره بقره – آیه 13:
و إذا قیل لهم آمنوا كما آمن النّاس قالوا أ نؤمن كما آمن السّفهاء ألا إنّهم هم السّفهاء و لكن لا یعلمون
و هنگامی که به آنان گفته شود: همانند (سایر) مردم ایمان بیاورید، می گویند: آیا همچون ابلهان ایمان بیاوریم؟! بدانید اینها همان ابلهانند ولی نمی دانند.
سوره بقره – آیه 15:
اللّه یستهزئ بهم و یمدّهم فی طغیانهم یعمهون
الله تمسخرشان مى کند و آنان را سرگردان در ستمکاری شان سوق مى دهد.
سوره بقره – آیه 65:
و لقد علمتم الّذین اعتدوا منكم فی السّبت فقلنا لهم كونوا قردة خاسئین
به طور قطع از حال کسانی از شما، که در روز شنبه نافرمانی و گناه کردند، آگاه شده اید. ما به آنها گفتیم: به صورت بوزینه هایی طرد شده درآیید.
سوره بقره – آیه 118:
و قال الّذین لا یعلمون لو لا یكلّمنا اللّه أو تأتینا آیة كذلك قال الّذین من قبلهم مثل قولهم تشابهت قلوبهم قد بیّنّا الآیات لقوم یوقنون
و نادانان گفتند: چرا الله [بی واسطه] با ما سخن نمی گوید یا [چرا] برایمان معجزه اى نمی آید؟ همچنین پیشینیان شان [هم سخنى] مانند سخن آنان گفتند. دلهایشان همانندى دارد. به یقین نشانه ها [ى خود را] براى گروهى كه یقین می كنند، [به روشنى] بیان كردیم.
سوره بقره – آیه 171:
و مثل الّذین كفروا كمثل الّذی ینعق بما لا یسمع إلاّ دعاء و نداء صمّ بكم عمی فهم لا یعقلون
مثل کافران، مثل حیوانی است که کسی در گوش او آواز کند و او جز بانگی و آوازی نشنود اینان کرانند ، لالانند ، کورانند و هیچ در نمی یابند.
سوره مائده – آیه 60:
قل هل أنبّئكم بشرّ من ذلك مثوبة عند اللّه من لعنه اللّه و غضب علیه و جعل منهم القردة و الخنازیر و عبد الطّاغوت أولئك شرّ مكانا و أضلّ عن سواء السّبیل
بگو : آیا شما را از کسانی که در نزد الله کیفری بدتر از این دارند خبر بدهم: کسانی که خدایشان لعنت کرده و بر آنها خشم گرفته و بعضی را بوزینه و خوک گردانیده است و خود بت پرستیده اند؟ اینان را بدترین جایگاه است و از راه راست گمگشته ترند.
سوره اعراف – آیه 166:
فلمّا عتوا عن ما نهوا عنه قلنا لهم كونوا قردة خاسئین
آری، هنگامی که در برابر آنچه از آن نهی شده بودند سرکشی کردند، به آنها گفتیم: به شکل میمون هایی طرد شده در آیید.
سوره اعراف – آیه 176:
و لو شئنا لرفعناه بها و لكنّه أخلد إلى الأرض و اتّبع هواه فمثله كمثل الكلب إن تحمل علیه یلهث أو تتركه یلهث ذلك مثل القوم الّذین كذّبوا بآیاتنا فاقصص القصص لعلّهم یتفكّرون
و اگر میخواستیم به آن آیات او را رفعت مقام می بخشیدیم، لیکن او به زمین (تن) فروماند و پیرو هوای نفس گردید، و در این صورت مثل و حکایت حال او به سگی ماند که اگر بر او حمله کنی و یا او را به حال خود واگذاری به عوعو زبان کشد. این است مثل مردمی که آیات ما را بعد از علم به آن تکذیب کردند. پس این حکایت بگو، باشد که به فکر آیند.
سوره اعراف – آیه 179:
و لقد ذرأنا لجهنّم كثیرا من الجنّ و الإنس لهم قلوب لا یفقهون بها و لهم أعین لا یبصرون بها و لهم آذان لا یسمعون بها أولئك كالأنعام بل هم أضلّ أولئك هم الغافلون
و به راستى بسیارى از جن و انس را براى جهنم آفریده ایم، دلهایى دارند كه با آن در نمى یابند و چشم هایى دارند كه با آن نمی بینند و گوش هایى دارند كه با آن نمی شنوند، آنان چون چهارپایانند، بلكه اینان گمراهترند، ایشان بى خبرند.
سوره توبه – آیه 28:
یا أیّها الّذین آمنوا إنّما المشركون نجس فلا یقربوا المسجد الحرام بعد عامهم هذا و إن خفتم عیلة فسوف یغنیكم اللّه من فضله إن شاء إنّ اللّه علیم حكیم
ای کسانی که ایمان آورده اید، مشرکان نجسند و از سال بعد نباید به مسجدالحرام نزدیک شوند و اگر از بینوایی می ترسید، الله اگر بخواهد به فضل خویش بی نیازتان خواهد کرد زیرا الله دانا و حکیم است.
سوره فرقان – آیه 44:
أم تحسب أنّ أكثرهم یسمعون أو یعقلون إن هم إلاّ كالأنعام بل هم أضلّ سبیلا
آیا گمان میبری بیشتر آنها میشنوند یا میفهمند؟ آنها فقط همچون چهارپایانند بلکه گمراه تر.
سوره مدثر – آیه های 49، 50 ، 51:
فما لهم عن التّذكرة معرضین كأنّهم حمر مستنفرة فرّت من قسورة
چه شده که است از این پند اعراض می کنند؟ مانند خران وحشی که از شیر می گریزند.
سوره جمعه – آیه 5:
مثل الّذین حمّلوا التّوراة ثمّ لم یحملوها كمثل الحمار یحمل أسفارا بئس مثل القوم الّذین كذّبوا بآیات اللّه و اللّه لا یهدی القوم الظّالمین
مثل کسانى که به تورات مکلف شدند ولى به آن عمل نکردند همچون خرى است که کتاب هایى را حمل کند، چقدر بد است مثل قومى که آیات الله را تکذیب کردند. الله ستمکاران را هدایت نمی کند.
سوره القلم – آیه 13:
عتلّ بعد ذلك زنیم
گستاخ [و] گذشته از آن زنازاده (حرامزاده) است.
سوره انبیاء – آیه 67:
أفّ لكم و لما تعبدون من دون اللّه أ فلا تعقلون
ننگ (اف) بر شما و بر آنچه غیر از الله مى پرستید مگر نمى اندیشید.
سوره انفال – آیه 22:
إنّ شرّ الدّوابّ عند اللّه الصّمّ البكم الّذین لا یعقلون
بدترین جانوران در نزد الله این کران و لالان هستند که در نمی یابند.
سوره انفال – آیه 55:
إنّ شرّ الدّوابّ عند اللّه الّذین كفروا فهم لا یؤمنون
به یقین، بدترین جنبندگان نزد الله، کسانی هستند که کافر شدند و ایمان نمی آورند.
سوره انعام – آیه 35:
و إن كان كبر علیك إعراضهم فإن استطعت أن تبتغی نفقا فی الأرض أو سلّما فی السّماء فتأتیهم بآیة و لو شاء اللّه لجمعهم على الهدى فلا تكوننّ من الجاهلین
و چنانچه انکار و اعتراض آنها تو را سخت و گران می آید اگر توانی نقبی در زمین بساز یا نردبانی بر آسمان برافراز تا آیتی بر آنها آوری و اگر الله میخواست همه را مجتمع بر هدایت میکرد؛ پس تو البته از جاهلان مباش.
سوره محمد – آیه 12:
إنّ اللّه یدخل الّذین آمنوا و عملوا الصّالحات جنّات تجری من تحتها الأنهار و الّذین كفروا یتمتّعون و یأكلون كما تأكل الأنعام و النّار مثوى لهم
الله کسانی را که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند وارد باغ هایی از بهشت می کند که نهرها از زیر (درختانش) جاری است؛ در حالی که کافران از متاع زودگذر دنیا بهره می گیرند و همچون چهارپایان می خورند و سرانجام آتش دوزخ جایگاه آنهاست.
اما مسلمانان تاو و تحمل شنیدن کوچک ترین انتقادی درباره اسلام، تناقضات قرآن، حقایق تاریخی درباره محمد و امامان شیعه گری، آیات قرآن و احادیث ندارند و با سفسته های گوناگون از پاسخ دادن به این حقایق درباره دین شان فرار می کنند.