• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    برگ 2 از 14 نخستیننخستین 1234567891011121314 واپسینواپسین
    نمایش پیکها: از 11 به 20 از 401

    جُستار: بی خدا بودن چه حسی دارد؟

    Hybrid View

    1. #1
      سخنور یکم
      Points: 18,513, Level: 86
      Level completed: 33%, Points required for next Level: 337
      Overall activity: 6.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      کنجکاو
       
      سارا آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jun 2015
      ماندگاه
      زیر آسمان خدا
      نوشته ها
      695
      جُستارها
      19
      امتیازها
      18,513
      رنک
      86
      Post Thanks / Like
      سپاس
      288
      از ایشان 325 بار در 277 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      14 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Anarchy نمایش پست ها
      شادی که حس کنم کار خدا بوده واقعا ندیدم . مثلا وقتی میرفتم شهر بازی یاد خدا بیوفتم ؟!
      منظورم موفقیت ها بود اتفاقات خوب بود!


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Anarchy نمایش پست ها
      اگه سوال از شخص من هست چنین نیازی نداشتم و اصلا به نظرم چنین نیازی بی معنا هست .
      به هرحال فکر کنم همه آدمها در یک دوره ای طعم عشق را چشیده باشند عاشق معشوق را می پرستد! پس حس پرستش در ذات انسان وجود دارد! من فکر نمی کنم این حس در دنیای مادی کارایی لازم را داشته باشد چون عشق های زمینی هر چقدر هم که زیبا باشند بالاخره تابع زمان هستند دیر یا زود جذابیت خود را از دست می دهند. در دنیای بی خدایی هم فکر کنم این حس به خودپرستی شخص منجر شود !

      دل هوشمند باید که به دلبری سپاری
      که چو قبله ایت باشد به از آن که خودپرستی
      ویرایش از سوی سارا : 08-08-2015 در ساعت 05:22 PM






    2. یک کاربر برای این پست سودمند از سارا گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      meaning (08-09-2015)

    3. #2
      شناس
      Points: 3,297, Level: 35
      Level completed: 65%, Points required for next Level: 53
      Overall activity: 51.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      شاد و سر حال
       
      Parastesh آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2013
      ماندگاه
      Iran
      نوشته ها
      49
      جُستارها
      0
      امتیازها
      3,297
      رنک
      35
      Post Thanks / Like
      سپاس
      181
      از ایشان 85 بار در 43 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      1 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      بی خدا بودن چه حسی دارد؟
      تا آنجا که من به یاد دارم همه آنها چند حس مشترک داشتند و دارند.

      1 - آدم هایی فوق تکامل یافته هستند.
      2 - جامعه آنها را درک نمیکند.
      3 - بسیار کمتر از آنچه حقشان است به آنها داده شده.
      4- همه خداباوران باید حذف شوند زیرا به اندازه کافی حکومت کرده اند.
      5 - ماده ازلی است _ ( این مخصوص ِ ایرانیان بیخدا است )


    4. یک کاربر برای این پست سودمند از Parastesh گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      سارا (11-23-2015)

    5. #3
      نویسنده دوم
      Points: 7,750, Level: 58
      Level completed: 50%, Points required for next Level: 200
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      xammâr
       
      Empty
       
      meaning آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2012
      نوشته ها
      235
      جُستارها
      3
      امتیازها
      7,750
      رنک
      58
      Post Thanks / Like
      سپاس
      173
      از ایشان 716 بار در 227 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      2 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      @سارا

      بی خدایی چه حسی دارد. یا اعتقاد نداشتن به خدا چه حسی دارد. جدای از اینکه ما مطمئن باشیم آفریدگاری فوق قدرت ما قائم به ذات خود با اراده ای مستقل زنده است و امورات زندگی ما را کنترل می کند و در بین مردم حضور دارد یا خیر چنین کسی اصلا حضور ندارد این خود می تواند نتایج این حرف ها را بکلی دگرگون کند که می خواهید برای آن پاسخی بیابید؛ افراد خودشان که کمک زیادی نمی توانند بکنند چون غالباً در بسیاری از نتایج فکری و حسی و به طور کل تجربی خود - که فارغ از باور داشتن به خداوند یا نداشتن بیشترین تاثیر را بر افکار ما نوع بشر میگذارد و قدری و تنها قدری از استدلال محض(در افرادی خاص) استفاده میکنیم- جای ایراد بسیاری دارد. برای مثال دو دوست آموختن زبانی را شروع تجربه میکنند چون تجربه میکنند و از اصولی ثابت ورای از تجربه بهره نمی گیرند هرکدام نتایجی بدست می آورند مقداری بر دوست الف آشکار است و از دوست ب پوشیده و مقداری از دوست الف پوشیده و بر دوست ب آشکار و با بر هم نهی آنها زاویای بزرگ تر و جدیدتری را از آن تجربه پیش روی هم می گذارند؛ اما معمولا چگونه دو تجربه برهمنهی می شوند؟!

      برای کارهای کوچکی که دو نفر هم دل و هم فکر برای به نتیجه رسیدن آن هستند که خوب معلوم است. اما برای احساسات تجربی بزرگ تری مانند آنچه که برای sonixax پیش آمده است دشوار و تا قدری محال است. چون موضوع بسیار پیچیده تر است و باز کردن چرایی آن در این مجال نمیگنجد. ولی به طور کل اگر همزادشان با ایشان در یک نقطه زمانی و مکانی چنین اتفاقی را تجربه کنند می توانند تجربیات خود را روی هم بگذارند و در نهایت احساس خود را نسبت به وجود یا عدم وجود آفریدگارشان بگویند. این در حال تجربی ست اما در حالت محض و نه تجربی شما یک تعداد اصول خرد و محدود دارید که سخنان دیگران را در آن می ریزید و سپس ارزش سنجی میکنید که طرف شما تا چه حد حرفش بر حقیقت منطبق است. اینکه کسی که به خداوند اعتقاد ندارد در تجربیات روزمره زندگی اش دقیقا چی حسی دارد؟ درست مانند این است که به یک خداباور بگویید از وجود و اعتقاد به چنین خدایی در زندگیت چه احساسی داری؟

      در معتقدان به خدای یگانه محققا درکی که یک مهندس کامپیوتر فارغ التحصیل دانشگاه صنعتی اصفهان دارد با آیت الله خامنه ای و محمد العریفی و یک رفتگر و یک آرایشگر و آشپز و یک استاد فلسفه دانشگاه تهران و الخ متفاوت و در نتیجه احساس متفاوتی هم دارند این بسته به معرفتی ست که از این وجود در زندگی شان دارند؛ و هکذا خداناباوران محققاً درک یک آرایشکر و برتراند راسل و هیچنز و یک دانشجوی مشروطی دانشگاه آزاد و یک فعال سیاسی و یک روزنامه نگار زندانی متفاوت و در نتیجه حس متفاوتی هم از عدم وجود چنین وجودی در زندگی خود دارند. باز این بستگی دارد به معرفت آنان که عدم وجود چنین موجودی تا چقدر زندگیشان را تحت الشعاع قرار داده است.چون همه انسان های عالم هستی مسیر های یگانه و متمایزی را از بدو و حتی پیش از تولد تا مرگ و حتی پس از مرگ طی می کنند بی شک تجربیات یگانه و متمایزی هم از وجود و عدوم وجود این موجود در زندگی خود به شما خواهند گفت؛ لذا اگر شما خواهان آن هستید که ارزیابی کنید وجود و/یا عدم وجود چنین موجودی در زندگی یک بشر سالم/ناسالم عاقل/غیر عاقل بالغ/نابالغ چه تاثیراتی دارد نه از راه شنیدن تجربیات بشر بلکه از طریق برنامه و اصول بنیادین و مهادین ورای آن که ثابت و غیر قابل تغییر و ابدی و ازلی هستند و تحت تاثیر مرگ و میر و تجربیات انسان ها نیستند باید این حقیقت برسید.
      سارا این را پسندید.


    6. یک کاربر برای این پست سودمند از meaning گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      سارا (08-09-2015)

    7. #4
      سخنور یکم
      Points: 18,513, Level: 86
      Level completed: 33%, Points required for next Level: 337
      Overall activity: 6.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      کنجکاو
       
      سارا آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jun 2015
      ماندگاه
      زیر آسمان خدا
      نوشته ها
      695
      جُستارها
      19
      امتیازها
      18,513
      رنک
      86
      Post Thanks / Like
      سپاس
      288
      از ایشان 325 بار در 277 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      14 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی meaning نمایش پست ها
      @سارا

      بی خدایی چه حسی دارد. یا اعتقاد نداشتن به خدا چه حسی دارد. جدای از اینکه ما مطمئن باشیم آفریدگاری فوق قدرت ما قائم به ذات خود با اراده ای مستقل زنده است و امورات زندگی ما را کنترل می کند و در بین مردم حضور دارد یا خیر چنین کسی اصلا حضور ندارد این خود می تواند نتایج این حرف ها را بکلی دگرگون کند که می خواهید برای آن پاسخی بیابید؛ افراد خودشان که کمک زیادی نمی توانند بکنند چون غالباً در بسیاری از نتایج فکری و حسی و به طور کل تجربی خود - که فارغ از باور داشتن به خداوند یا نداشتن بیشترین تاثیر را بر افکار ما نوع بشر میگذارد و قدری و تنها قدری از استدلال محض(در افرادی خاص) استفاده میکنیم- جای ایراد بسیاری دارد. برای مثال دو دوست آموختن زبانی را شروع تجربه میکنند چون تجربه میکنند و از اصولی ثابت ورای از تجربه بهره نمی گیرند هرکدام نتایجی بدست می آورند مقداری بر دوست الف آشکار است و از دوست ب پوشیده و مقداری از دوست الف پوشیده و بر دوست ب آشکار و با بر هم نهی آنها زاویای بزرگ تر و جدیدتری را از آن تجربه پیش روی هم می گذارند؛ اما معمولا چگونه دو تجربه برهمنهی می شوند؟!
      دورود دوست گرامی و ممنون از پاسختان. راستش اگر بخواهیم یک مقاله بنویسیم در مورد موضوع این جستار، پاسخ شما را باید در بخش "conclusion" مقاله آورد!

      همین! بی خدایی ، خداباوری ، مسلمانی ، یهودیت و.. همه و همه بر شخص استوار می شوند. شما هیچ دو مسلمان یا دو مسیحی را نمی بینید که یک برداشت را عینا از دینشان داشته باشند و یا حتی حسی که در مورد خدا دارند خیلی با هم فرق می کند! انگار به تعداد افراد خدا باور ، خدا وجود دارد! اما در مورد خدا نا باورها خب پارامتر خدا حذف می شود! و ظاهراً با معادله ساده تری طرف هستیم ! هر چند وقتی به این معادله عمیق می شویم پیچیدگی هایش بیشتر است!

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی meaning نمایش پست ها
      در معتقدان به خدای یگانه محققا درکی که یک مهندس کامپیوتر فارغ التحصیل دانشگاه صنعتی اصفهان دارد با آیت الله خامنه ای و محمد العریفی و یک رفتگر و یک آرایشگر و آشپز و یک استاد فلسفه دانشگاه تهران و الخ متفاوت و در نتیجه احساس متفاوتی هم دارند این بسته به معرفتی ست که از این وجود در زندگی شان دارند؛ و هکذا خداناباوران محققاً درک یک آرایشکر و برتراند راسل و هیچنز و یک دانشجوی مشروطی دانشگاه آزاد و یک فعال سیاسی و یک روزنامه نگار زندانی متفاوت و در نتیجه حس متفاوتی هم از عدم وجود چنین وجودی در زندگی خود دارند. باز این بستگی دارد به معرفت آنان که عدم وجود چنین موجودی تا چقدر زندگیشان را تحت الشعاع قرار داده است.چون همه انسان های عالم هستی مسیر های یگانه و متمایزی را از بدو و حتی پیش از تولد تا مرگ و حتی پس از مرگ طی می کنند بی شک تجربیات یگانه و متمایزی هم از وجود و عدوم وجود این موجود در زندگی خود به شما خواهند گفت؛ لذا اگر شما خواهان آن هستید که ارزیابی کنید وجود و/یا عدم وجود چنین موجودی در زندگی یک بشر سالم/ناسالم عاقل/غیر عاقل بالغ/نابالغ چه تاثیراتی دارد نه از راه شنیدن تجربیات بشر بلکه از طریق برنامه و اصول بنیادین و مهادین ورای آن که ثابت و غیر قابل تغییر و ابدی و ازلی هستند و تحت تاثیر مرگ و میر و تجربیات انسان ها نیستند باید این حقیقت برسید.
      هر کدام از خدا باوران تعریف خاص خودشان را از خدا دارند و بعبارتی هرکدامشان خدای خاص خودشان رادارند! و حال اینکه تعریف کدامشان جامعتر است و چه مسیری را برای رسیدن به این درک طی کرده اند.. بحث ما نیست هر چند ذکر این نکته هم ضروری است که اکثر خدا باورها اصلا به خدا فکر نکرده اند و وجودش را مانند وجود موجودات دیدنی پذیرفته اند. اما خدا ناباورها، حتما قبول دارید که به هرحال هر خدا ناباوری یک روزی خدا باور بوده است. خب پس در اینجا یک بک گراند برای خدا ناباور مطرح می شود یک سابقه ی خداباوری . و اینکه چگونه خداباوری بوده است؟ متعصب ، معمولی و یا لاقید. قاعدتاً بسته به درجه ی ایمان بخدا مسیری هم که به سمت خدا ناباوری می رود خیلی باید تفاوت کند! پس حس ها و تجربیات هم خیلی باید تفاوت کند. و جرقه ای هم که منجر به خدا ناباوری می شود هم فرد به فرد باید فرق کند. مثلا قاعدتا آنچه که موجب خداناباوری راسل شده است با آنچه که در یک فرد ی با سواد و خردی اندک رخ داده است خیلی خیلی با هم فرق می کنند. خداناباوری راسل یا هر فیلسوف ملحد دیگری در نتیجه تفکر و استدلال و چالش کشیدن حقیقت و ماهیت وجود و.. و خداناباوری یک فرد عادی در اثر یک اتفاق ناگوار و البته پیش پا افتاده. مثلا افرادی هستند که می گویند چون نماز می خواندم و قرآن می خواندم و روزه می گرفتم ولی خدا جوابم را نداد و آنچه از او طلب کرده ام را به من نداد پس وجود ندارد!!! یک استدلال کاملا غیر منطقی و البته مضحک!

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی meaning نمایش پست ها
      لذا اگر شما خواهان آن هستید که ارزیابی کنید وجود و/یا عدم وجود چنین موجودی در زندگی یک بشر سالم/ناسالم عاقل/غیر عاقل بالغ/نابالغ چه تاثیراتی دارد نه از راه شنیدن تجربیات بشر بلکه از طریق برنامه و اصول بنیادین و مهادین ورای آن که ثابت و غیر قابل تغییر و ابدی و ازلی هستند و تحت تاثیر مرگ و میر و تجربیات انسان ها نیستند باید این حقیقت برسید.
      خب این برنامه و اصول بنیادین که ثابت هستند و ازلی چه هستند؟ در دنیای خدا باورها شما با موجودی بنامِ "خدا" طرف می شوید که ثابت است و ازلی است و قدیم! اما در دنیای نا خداباورها چه؟






    8. یک کاربر برای این پست سودمند از سارا گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      meaning (08-14-2015)

    9. #5
      سخنور یکم
      Points: 6,082, Level: 50
      Level completed: 66%, Points required for next Level: 68
      Overall activity: 99.4%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      mbk آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jun 2014
      نوشته ها
      637
      جُستارها
      2
      امتیازها
      6,082
      رنک
      50
      Post Thanks / Like
      سپاس
      0
      از ایشان 76 بار در 73 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      4 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان "قل من رب السماوات والارض قل الله قل افاتخذتم من دونه اولیاء لا یملكون لانفسهم نفعا ولا ضرا قل هل یستوی الاعمی و البصیر ام هل تستوی الظلمات و النور ام جعلوا لله شركاء خلقوا كخلقه فتشابه الخلق علیهم قل الله خالق كل شی و هو الواحد القهار""بگو کیست پروردگارِ آسمانها هم زمین بگو خداوندِ بگو آیا باز گیرید از جدایش سرپرستانی نه دارایند برای خودهاشان سودی هم نه آسیبی بگو اینجا برابرند؟ خیلی کور هم خیلی بینا یا اینجا برابرند؟ تاریک ها هم روشن یا گذاشتند برای خداوند همبازانی؟ آفریدند جور آفرینشش باز جورشست آفرینش برِشان بگو خداوندست آفرینندهء هر چیزی هم اوست یگانهء خیلی چیره" خوب خداوندُ بایست بندگی کنیم که گفت کوری با بینایی یکسان نیست بدانیم دیدن بخششیست که خداوند بهمان داده گوش هم اینگونه بایستی ازشان بهره برداری درست کنیم هم گمان پردازی را کنار بگذاریم دنبال آدمهای کوچیده همانند خودمان نگردیم، جز او کسی را آفریننده ندانیم همبازِ کارش ندانیم همه چیز را آفریده خداوند بدانیم هر چند گوشی پیچیده امروزی که خداوند روزی هم توشه ء خداوندست که به برخی داده باز اینها شادی ندارد چون اینها در برابر واپسین آخرت چیزی نیست جز بهره ای از بهره مندی ها، خداوندا تویی که گمراه می گذاری هر که را بخواهی هم راه می نمایانی کسیُ پیوسته برمی گردد سویت
      اعوذبالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین الرحمن الرحیم مالک یوم الدین ایاک نعبدوایاک نستعین اهدناالصراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم غیرالمغضوب علیهم ولاالضالین پناه می برم به خداوندازسرکش خیلی رانده به نام خداوندمهرگسترخیلی مهربان پسندیده گفتن براخداوندپرورنده جهانیان مهرگسترخیلی مهربان دارای روزی آییندار آره ای تورا بنده ایم هم آره ای تورایاوری می خواهیم نشان بده مان راستراه خیلی پابرجاشده راستراه کسانی سراسر بخشانيشان دیگری خشمهاشده برشان هم نه گمراهان

    10. #6
      سخنور یکم
      Points: 18,513, Level: 86
      Level completed: 33%, Points required for next Level: 337
      Overall activity: 6.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      کنجکاو
       
      سارا آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jun 2015
      ماندگاه
      زیر آسمان خدا
      نوشته ها
      695
      جُستارها
      19
      امتیازها
      18,513
      رنک
      86
      Post Thanks / Like
      سپاس
      288
      از ایشان 325 بار در 277 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      14 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی mbk نمایش پست ها
      خوب خداوندُ بایست بندگی کنیم که گفت کوری با بینایی یکسان نیست بدانیم دیدن بخششیست که خداوند بهمان داده گوش هم اینگونه بایستی ازشان بهره برداری درست کنیم هم گمان پردازی را کنار بگذاریم دنبال آدمهای کوچیده همانند خودمان نگردیم، جز او کسی را آفریننده ندانیم همبازِ کارش ندانیم همه چیز را آفریده خداوند بدانیم هر چند گوشی پیچیده امروزی که خداوند روزی هم توشه ء خداوندست که به برخی داده باز اینها شادی ندارد چون اینها در برابر واپسین آخرت چیزی نیست جز بهره ای از بهره مندی ها، خداوندا تویی که گمراه می گذاری هر که را بخواهی هم راه می نمایانی کسیُ پیوسته برمی گردد سویت
      همانطور که می دانید اکثر دوستان در این فروم ناخدا باور هستند پس دلیلی برای بندگی نمی بینند! در همین جستار هم که شاهد هستید می گویند بود و نبود خدا برایشان مهم نیست . مدعی هستند که در هنگام سختی ها به تنها چیزی که نمی اندیشند خداست و تنها به علم تکیه کرده اند و از زندگیشان بسیار راضیند! شما یک خدا باور هستید اگر از احوالاتتان و از احساسی که وجود و حضور خدا در شما ایجاد کرده است سخن بگویید سپاسگزار خواهیم بود.






    11. #7
      سخنور یکم
      Points: 6,082, Level: 50
      Level completed: 66%, Points required for next Level: 68
      Overall activity: 99.4%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      mbk آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jun 2014
      نوشته ها
      637
      جُستارها
      2
      امتیازها
      6,082
      رنک
      50
      Post Thanks / Like
      سپاس
      0
      از ایشان 76 بار در 73 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      4 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان "الم ذالك الكتاب لا ریب فیه هدی للمتقین الذین یوءمنون بالغیب و یقیمون الصلاة و مما رزقناهم ینفقون و الذین یومنون بما انزل الیك و ما انزل من قبلك و بالآخرة هم یوقنون اولئك علی هدی من ربهم و اولئك هم المفلحون ..""الف لام میم آنست نوشتار نه کج پنداریست درش نمایانگری برای بیمناکان کسانی باور می کنند به پنهان هم برپا می دارند نمازُ هم از چه توشه دادیمشان پرداخت می کنند هم کسانی باور می کنند به چه فرود آمده سویت هم چه فرود آمده از پیشترت هم به واپسین آنها یکدلند آندسته اند بر نمایانی از پروردگارشان هم آندسته آنانند پیروزشوندگان.. " بایستی از خداوند بیم بداریم که فراموش نکنیم خداوندُ باز فراموش کنیم خودمانُ،این سرا را نبایستی سرای خوردن خوابیدن بدانیم هم بس بایستی به اندیشهء روز واپسین باشیم پاکست خداوند از چه همبازش می گیرند اوست خداوندی که نیست خداوندی جز او پروردگار خیلی پاکیزه از هر کمبودی برخی آدمیان دوست دارند آدم پرستی کنند پیامبران رفته را صدا می زنند میانجی می گیرند که کاریست ناشایسته که همه چیز نابود می شود جز روی خداوند،اگر همه روی گردانند از خداوند درخور آتشند همانند زمان موسی هم نوح هم لوط هم زمان دیگر پیامبران که درودی از خداوند برشان باد ، خداوندا همه ء آفریده ها در آسمان ها هم زمین به پاکی گویی ات می گردند مرا نیز هم در شمارشان آور
      اعوذبالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین الرحمن الرحیم مالک یوم الدین ایاک نعبدوایاک نستعین اهدناالصراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم غیرالمغضوب علیهم ولاالضالین پناه می برم به خداوندازسرکش خیلی رانده به نام خداوندمهرگسترخیلی مهربان پسندیده گفتن براخداوندپرورنده جهانیان مهرگسترخیلی مهربان دارای روزی آییندار آره ای تورا بنده ایم هم آره ای تورایاوری می خواهیم نشان بده مان راستراه خیلی پابرجاشده راستراه کسانی سراسر بخشانيشان دیگری خشمهاشده برشان هم نه گمراهان

    12. #8
      نویسنده سوم
      Points: 5,572, Level: 48
      Level completed: 11%, Points required for next Level: 178
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خونسرد
       
      Rustin آواتار ها
      تاریخ هموندی
      May 2015
      نوشته ها
      123
      جُستارها
      12
      امتیازها
      5,572
      رنک
      48
      Post Thanks / Like
      سپاس
      13
      از ایشان 83 بار در 51 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      1 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سارا نمایش پست ها
      آرامش درونی چگونه بدست می آید؟
      برای هر کسی متفاوته، بعضی ها با عشق انشانی بعضی ها با کتاب، شعر، فلسفه بعضی ها مثه من با علم.


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سارا نمایش پست ها
      پوچی و عدم چگونه باید سر کرد؟
      مسلمن وقتی که اعتقاد به خدا از بین میره در ابتدا دچار پوچی میشیم (دسته کم برای من و تمام کسانی که از نزدیک باهاشون آشنا بودم اینطور بوده) اما پوچ شدن در اثر خداناباوری دلیل بر حق بودن دین نیست، بی خدا شدن هم تنها دلیل پوچ گرایی نست و مهم تر اینکه تمام مکاتب بیخدایی دچار پوچی نمیشن (مثلن کمونیست ها)
      این قضیه به من نشون میده که دلیل پوچ شدن بدلیل از دست دادن اعتقادات دینی نسیست بلکه بیشتر محتمله که بدلیل از دست دادن یک "سیستم ارزش گذاری" باشه.
      یک سیستم ارزش گذاری هر چقدر جهان شمول تر باشه (انسان های بیشتری پیروش باشن) و به پرسش های بیشتری پاسخ بده و ارزش گذاری هایش متناسب با پیروانش باشه بیشتر برای افراد تسکین دهندس. بنطرم این بدلیل سازوکارهای تکاملیه، توی یک قبیله ی ابتدایی اگه افراد یک عقیده ی مشترک داشت باشن بهتر از اینه که هر کی ساز خودشو بزنه در نتیجه باورها حفظ شدن و جایزه ی مغز برای فردی که به باورهای جمعی اعتقاد داشته باشه، تسکینه.


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سارا نمایش پست ها
      در موقع غم هایتان چه می کنید؟
      آهنگ گوش میدم و اگه حسش باشه دوستامو جمع میکنم و مست میکنیم (ماری یا عرق)


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سارا نمایش پست ها
      وقتی همه شما را تنها گذاشته اند با که حرف می زنید؟
      آدم یوبسی نیستم، برا همین تنها نمیشم کلن فکر میکنم به شخصیت هر فردی متفاوته، آدمای وابسته نمیتونن غم و اندوه رو تحمل کنن و برای آرامش دنبال چیزای بزرگتر از خودشون میگردن که بهش بچسبن حالا یک باور مذهبی یا یک شخص قدرتمند ولی آدمای مستقل که از قضا اغلبشونم منطقین (مثه من) سعی میکنن دلیل غمشون رو بفهمن و اگه نتونن بفهمن بهش فکر نمیکنن (مستی )

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سارا نمایش پست ها
      چگونه آرزو می کنید؟
      بیشتر اهل تلاش و یادگیری هستیم نه خیال پردازی، چون منطقی هستیم سعی میکنیم راه رسیدن به هر چی رو که میخایم با تفکر منطقی، پرسیدن و خوندن یاد بگیریم (آلترناتیو آرزو کردن عمل کردنه)



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سارا نمایش پست ها
      اخلاقیات در عوالم بی خدایی چگونه تعریف می شود؟
      قدمت باورهای اخلاقی بسیار بیشتر از قدمت باورهای دینیه، اخلاق ریشه ی زیستی-تکاملی داره. (روانشاسی تکاملی، فلسفه‎ی اخلاق)

    13. #9
      سخنور یکم
      Points: 18,513, Level: 86
      Level completed: 33%, Points required for next Level: 337
      Overall activity: 6.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      کنجکاو
       
      سارا آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jun 2015
      ماندگاه
      زیر آسمان خدا
      نوشته ها
      695
      جُستارها
      19
      امتیازها
      18,513
      رنک
      86
      Post Thanks / Like
      سپاس
      288
      از ایشان 325 بار در 277 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      14 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Rustin نمایش پست ها
      برای هر کسی متفاوته، بعضی ها با عشق انشانی بعضی ها با کتاب، شعر، فلسفه بعضی ها مثه من با علم.
      خب گاهی خود همین چیزها هم بجای آرامش سبب اضطراب می شوند .
      از قضا سر کنگبین صفرا فزود
      روغن بادام تلخی می نمود

      در دنیای بی خدایی ، مرگ پایانِ همه چیز هست و همه چیز باهاش تمام می شود عشق و علم و فلسفه... خب خودِ وجود همین مرگ، خیلی یاس آور و استرس زا است. با همچین واقعه هولناکی (مرگ) در زندگی باید تا کرد؟ چطور حضورش را به عنوان یک حقیقت در زندگی بپذیریم؟همین علم ، همین فلسفه از مباحث اصلیشان نیستی و مرگه .
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Rustin نمایش پست ها
      یک سیستم ارزش گذاری هر چقدر جهان شمول تر باشه (انسان های بیشتری پیروش باشن) و به پرسش های بیشتری پاسخ بده و ارزش گذاری هایش متناسب با پیروانش باشه بیشتر برای افراد تسکین دهندس. بنطرم این بدلیل سازوکارهای تکاملیه، توی یک قبیله ی ابتدایی اگه افراد یک عقیده ی مشترک داشت باشن بهتر از اینه که هر کی ساز خودشو بزنه در نتیجه باورها حفظ شدن و جایزه ی مغز برای فردی که به باورهای جمعی اعتقاد داشته باشه، تسکینه.
      همین!
      شما الان در دنیایی زندگی می کنید که اکثریت آدمهای آن خدا باور هستند حال با مذاهب گوناگون و فرقه های متفاوت تازه بعضی از آنها هم بجای یک خدا، چند خدا دارند!!!! خب پس افراد بی خدا ، به باور جمعی اعتقاد ندارند، آیا همین قضیه باعث نا آرامی نیست. خودِ شما که در یک جایی فرمودید که که جامعه روی "باور از خود" در افراد اثر می گذارد. خب افراد بی خدا باید در یک برزخی باشند و مدام وجود یا عدم وجود خدا برایشان بعنوان یک سوال در ذهن باشد و بخشی از ذهنشان هر روز در گیر این موضوع باشد. خب این آیا سخت نیست؟ افراد خدا باور خب خدا را قبول دارند و چون اکثر افراد جامعه هم خدا باور هستند پس می توان گفت بیشتر افراد خدا باور اصلا برایشان این قضیه دغدغه نیست که بخواهند ذهنش را درگیر کنند. معادله ساده است "خدا ما را آفریده است تمام!" آنها حتی این را هم نمی گویند که "خدا وجود دارد" بلکه می گویند هستی ما از اوست . خب در چنین جامعه ای زیستن برای شخص خدا ناباور باید خیلی چالش ها و تضادها و.. رخ دهد.



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Rustin نمایش پست ها
      بیشتر اهل تلاش و یادگیری هستیم نه خیال پردازی، چون منطقی هستیم سعی میکنیم راه رسیدن به هر چی رو که میخایم با تفکر منطقی، پرسیدن و خوندن یاد بگیریم (آلترناتیو آرزو کردن عمل کردنه)
      الان بله ! آدمی تا جوان است و سرزنده سرش گرم کار و بار است و پر مشغله . ولی در دوران پیری چه؟؟ دیگر افراد به اندازه دوران جوانیشان پر مشغله نیستند!!! و در ضمن به مرگ هم نزدیکتر هستند. آنموقع را باید چگونه سر کرد؟ اکثر بی خدا ها در پیری خدا باور شدند. بزرگترینشان آنتونی فلو بود که حال برخی از بی خدا ها مدعی شدند که زوالِ عقل گرفته است .... البته بستگی دارد که عقل را چگونه تعریف کنیم چون همه خدا باورها هم گفتند که تازه انتونی فلو سر عقل آمده است!!






    14. #10
      مدیر تالار
      Points: 220,665, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 5.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      سر گیجه !!
       
      مهربون
       
      Anarchy آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      نا کجا آباد
      نوشته ها
      5,234
      جُستارها
      57
      امتیازها
      220,665
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      32,457
      از ایشان 11,792 بار در 4,917 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      86 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سارا نمایش پست ها
      اکثر بی خدا ها در پیری خدا باور شدند. بزرگترینشان آنتونی فلو بود
      از این اکثرشون یه 30-40 تایی برای ما نام ببرید لطفا !! در مورد deist شدن آنتونی فلو هم خب حرف و حدیث زیاده و به اون شکلی که شما فکر کنید به آغوش خدای ادیان اومده نیست . اینجا رو بخونید در این مورد !! اما باز اگه تمام حرف ها در مورد آنتی فلو درست هم باشه ، نمیشه بگیم پس خداباوری مزیت خاصی داره یا منطقی تره ... اعتقاد میتونه ورای همه استدلال ها شکل بگیره !!

      راستی آنتونی فلو هیچ وقت طرفدار اسلام نبود حتی بعد از deist شدنش ...

      Flew was particularly hostile to Islam, and said it is "best described in a Marxian way as the uniting and justifying ideology of Arab imperialism."[25] In a December 2004 interview he said: "I'm thinking of a God very different from the God of the Christian and far and away from the God of Islam, because both are depicted as omnipotent Oriental despots, cosmic Saddam Husseins".[26]



      The Terrors of Islam (1994) (Off Site)
      Flew argues that Islam is one of the "Great and terrible systems of divinity and philosophy that lie round about us, which, if true, might drive a wise man mad." He demonstrates the Koranic basis for Islamic hatred of infidels and then points out why this religion is not credible.

    15. 2 کاربر برای این پست سودمند از Anarchy گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Moshref (08-13-2015),sonixax (08-14-2015)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. پاسخ: 5
      واپسین پیک: 11-11-2013, 07:50 PM
    2. پاسخ: 72
      واپسین پیک: 10-26-2013, 02:02 PM

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •