!!!!
اینکه چرا در زمان ده به توان منفی سی و پنچ ثانیه هستی ده به توان پنجاه بار گنده شده یا به قول شما آماسیده واقعا قابل قیاس با فهم چرایی جوش آمدن آب در درمای صد درجه است ؟؟؟؟؟
اگر با این قیاس قانع شده و مشکل به همین راحتی برایتان حل می شود، خوش به حالتان !!
اولا یک مثال بود برای نزدیک شدن موضوع به ذهناینجور نیست, هر نرمافزار برای روان شدن زمان میبرد و این فرایند از بیخ و بن از راهِ جنبش الکترونها (ریزگان
پیامرسان) شدنی است, بی الکترون و بی پردازشگر مادّین (= cpu, ram) نرمافزاری هم در کار نیست.
ثانیا هنگام نوشتن برنامه و نرم افزار هیچ فاصله طولی و عرضی بین نقطه آ و نقطه ب وجود ندارد و تنها چند کد این فاصله را برای نرم افزار تعریف کرده و ما آن را روی صفحه نمایش توهم می کنیم.
درون و بیرونی در هستی قابل فرض نیست هستی تنها هستی است و بس طبق فرض شما ماده تنها قابلیت چینش و دگرش های گونه گون دارد و بر اساس همین فرض است که وجود جهان دیگر و آخرت را منکرید.دریافت شما از شناختشناسی و فرایند بُندارش (axiomatizing) درست نیست, قانونهایِ درون یک سامانه هم همواره در بیرون از آن سامانه کارگر نیستند,
برای اینکه بهتر بهوشید, یک نرمافزار یک جهان مجازی است که در آن قانونهایِ دیگری فرمانروا هستند تا آنچه بیرون, درست مانند
یک بازیِ رایانهاین که بازیکن میتواند هزاربار بمیرد, ولی در جهان بیرون یکبار بیشتر نه. از دیدگاه سادهانگارانه باز هم
درسته, ما اینجا به پادستیز برخوردهایم, یکی میتواند همزمان یکجا پیوسته بمیرد و بزوید, ولی دگرجا نه!
قیاستان هم خیلی خیلی مع الفارق است، یک بازیکن رایانه ای اصلا زنده نیست که بخواهد هزاران بار بمیرد!
همانطور که اشاره شد در هستی ما دو چیز نداریم صحبت بر سر هستی و کرانه هستی است که تنها می توان یک مرز فرضی و ذهنی میان آنها کشید.
اگر قبول کنید که محیط هستی موجود با محیطی که تورم در آن رخ داده متفاوت است خوبخود خود را خلع سلاح کرده و پذیرفته اید که غیر از عالم ماده عالم دیگری (هر اسمی مایلید روی آن بگذارید) نیز موجود است.
یکبار دیگر دو عدد ده به توان منفی سی و پنج و ده به توان پنجاه را به دستگاه فکرتان بسپارید تا قدری آنها را با پیش فرض های یک انسان مادی نشخوار کند اگر چاره ای جز خود فریبی پیدا کردید بگویید تا من نیز از دست از خود فریبی بردارم.شما آزادید خودبفریبید و با پندارههایِ حوری و جویِ انگبین خودارضایی کنید, ولی فرنودسار به ما چیز دیگری میگوید.