ببخشید چندتاش جاماند!
شما فرمودید واژه ی طور از بیخ تازی نیست.
چرا؟
ببخشید چندتاش جاماند!
شما فرمودید واژه ی طور از بیخ تازی نیست.
چرا؟
زمانی که مردم نادان برای اُستوانش خدایانشان همدیگر را تکه پاره می کردند من با چهار سیم و یک تکه چوب اوای خدا را روی کاغذ می نگاشتم!
انتونیو ویوالدی
آغازگر جُستار
یادم نمی آید کجا گفتم ولی:نوشته اصلی از سوی homayoun
Akk.= Akkadian language
تا جاییکه یادم است، از واژه ی طرز سخن گفتم.
•
خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد
نِشان‌ها:
اکنون که اینجا گرم است, نزدیکترین برابرهای انگلیسی/آلمانی این چند واژه را هم بمهر بدهید بیافزایم:
همچنین:
سپیلیدن (صفیر زدن {آوای مرغان؟}) - سپیلیدن | لغت نامه دهخدا
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
Spehr (12-15-2013)
آغازگر جُستار
راد =
رادوار (سخاوتمند)
freigiebig/ bountiful
خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد
نِشان‌ها:
—مزدک بامداد
پس تور و ترز هردو پارسی یا هند و اروپایی هستند؟
زمانی که مردم نادان برای اُستوانش خدایانشان همدیگر را تکه پاره می کردند من با چهار سیم و یک تکه چوب اوای خدا را روی کاغذ می نگاشتم!
انتونیو ویوالدی
Mehrbod (12-15-2013)
آغازگر جُستار
ترز پارسی یا هند و اروپایی هست
خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد
homayoun (12-15-2013)
آغازگر جُستار
گَبز - گبز | لغت نامه دهخدا = gewaltig-enormous
سُتُرگ = huge - riesig
زاو - زاو | لغت نامه دهخدا = mächtig-mighty
زور = Gewalt - (violent) force
خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد
Mehrbod (12-15-2013)
درود دوستان
جایی می خواندم برای واژه آقا و خانم در پارسی می توان پان و پانو(بانو) را به کار برد. آیا درست است به نظر شما؟؟؟؟؟؟؟؟
پان مثل بان در باغبان و...
+
بنظرم برای واژه تحمیل کردن می توانیم از سپوختن بهره ببریم . چون سپوختن یعنی چیزی رابه چیزی فرو کردن!!!
و همینطور این واژه به چم به آینده موکول کردن هم هست. وام را سپوختن.
sonixax (12-15-2013)
نِشان‌ها:
ویرایش از سوی Mehrbod : 12-16-2013 در ساعت 06:10 PM
—مزدک بامداد
Spehr (12-16-2013)
هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)
مجوز های پیک و ویرایش
پاسخ با گفت‌آورد