sonixax (12-19-2013)
خب هدف از چنین کاری از سوی خدا چی هست ؟ آزمایش انسان به چه منظور ؟ آزمایش زمانی که از نتیجه آگاهی به چه منظور ؟
تمام آنچه ادعا دارید جز مغلطه توسل به احتمالات چی هست ؟
شما با اعتراف به توجیه وجود شر در دنیا با آویزون شدن به وجود بهشت موعود ، خود به خود برهان شر رو اثبات میکنید.
sonixax (12-19-2013)
Confusion will be my epitaph
As I crawl a cracked and broken path
If we make it we can all sit back
And laugh
But I fear tomorrow I'll be crying,
Yes I fear tomorrow I'll be crying
.Yes I fear tomorrow I'll be crying
ابتدا بگذارید یک موضوع را مشخص کنم:
یک موقع ما می خواهیم ثابت کنیم "خدا وجود ندارد"، یک موقع می خواهیم ثابت کنیم "وجود خدا بلادلیل است"، این دو تا با هم خیلی فرق می کنند. در حالت دوم کافی است نشان دهیم دلیلی برای وجود خدا وجود ندارد. در این صورت اگر تمام هنر برهان شر این است که نشان دهد "اعتقاد به وجود خدا ممکن است نادرست باشد" (همان ایرادی که راسل به مسلمانان به عنوان مثال گرفت) این برهان زاید است، چون ما از قبل می دانستیم که وجود خدا تا به حال اثبات نشده است.
اما برای اثبات عدم وجود خدا مقدمات باید با قدرت اثبات شوند و ایجاب منطقی داشته باشند. نقد کننده لازم نیست نقیض مقدمه ها یا نتیجه اثباتِ عدم را ثابت کند، کافی است در درستی آنها شبهه وارد کند.
مثلا این استدلال که:
خدا نمی توانسته جهان بهتری بسازد.
پس خدا توانای مطلق نیست.
می تواند با این شبهه مواجه شود که چون توانای مطلق بودن به معنی قادر بودن به انجام همه کارهای "ممکن" است، و چون ما نمی دانیم که "امکان" آفریدن جهان بهتری بوده یا نه، نمی توانیم به نتیجه مورد نظر برسیم. در اینجا مدعی اثباتِ عدم باید ثابت کند که چنین امکانی وجود داشته.
(این پاسخ همان پرسشی که من پرسیدم هم هست!)
Russell (12-18-2013)
این موضوع هیچ رابطی به این بحث ندارد.
هیچ احتمالی در بین نیست وجود معاد و زندگی آخرت لازمه قطعی خدایی است که مورد نقد است.تمام آنچه ادعا دارید جز مغلطه توسل به احتمالات چی هست ؟
اگر یک میلیارد بار تکرار کنید که وجود شر نسبی منافات با وجود خدا دارد برای بار یک میلیارد و یکم جواب خواهی شنید که اینگونه نیست و چنین شری تضادی با وجود خدای علیم و قدیر و حکیم ندارد.شما با اعتراف به توجیه وجود شر در دنیا با آویزون شدن به وجود بهشت موعود ، خود به خود برهان شر رو اثبات میکنید.
آری درست است، آنچه من گفتم در واقع ایرادی ست که به استدلال در جهت تبیین صفت خیرخواه برای خدا توسط خداباوران تا برهانی برای نفی وجود خدا ولی توجه داشته باشید که گزارهیِ شمارهیِ 2:
خداباور را در اثبات وجود خدایی خیر خواه در محدودیت قرار میدهد چراکه اگر 2 را قبول داشته باشد باید همانرا بزای خیر هم بپذیرد.بعبارت دیگر این فرار از برهان شر بی هزینه نخواهد بود.2. برای اینکه بدانیم پدیده ای شر است، باید علم کامل داشته باشیم، چون باید از همه علل و آثار آن پدیده در کل جهان با خبر باشیم.
سخنی که دربارهیِ اخلاق و اخلاق سودگرایانه هم گفتی درست است، جدا از موفقیت در اثبات نادرستی اخلاق سودگرایانه در بعد اخلاق، این بحث جنبهیِ سیاسی هم دارد چرا که اتفاقا فایدهگرایی و مخالفت با اخلاق سنتی اسلامی و مسیحی اتهامی ست که خداباوران به ما وارد میکنند ("اگر خدا نیست پس همه چیز مجاز است") در حالی خودشان دقیقا در اینجا چنین موضع فایدهگرایانهای اتخاذ کردهاند.
یک نکتهیِ دیگر، من متوجه نشدم چرا شیطان شر محسوب نمیشود.استدالال در ربط نداشتن شر شیطان بواسطهیِ اختیار او بیش از حد مضحک بنظر میرسد چرا که اساسا واژهیِ شر و شیطان جداناپذیر هستند و بدون شرارت شیطان کل پروژهیِ خلقت لنگ میماند.
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound
sonixax (12-19-2013)
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)