طنز و جوک امام نقی

[Agnostic]

زوج جوان و زیبایی همراه با فرزند دلبندشان در پارک جمشیدیه سامرا در حال تفرج و تبرج بودند كه ناگهان امام نقی همچون بختک آل عبا بر آنان فرود آمد و گفت: ای زن! هم‌ اكنون از خبرگزاری لدنی به من خبر رسيد كه اين كودک تو در آينده از دشمنان علی خواهد شد؛ و همانطور كه می‌دانی دشمن علی حرامزاده است. لذا عقد پدر و مادرش باطل است و سرکار علیه بر شوهر خود حرام می‌باشید. سپس با یک دست آن بانوی وجیهه را زير بغل زد و لی‌لی كنان به سوی آلاچيق امامت و ولايت رهسپار شد.



********************************


روزی امام در جلسه‌ی مناظره علمی با دانشمندان یهود و نصارا ناگهان فرمودند:
آیا می‌شود لینک این مطلبی رو که فرمودید ذکر بفرمایید یا رفرنس مطلب رو ارائه بدهید؟
دانشمندان که معنی این اصطلاحات را نمی‌فهمیدند و مثل بز یکدیگر را می نگریستند در جا به اسلام وارد شده و به کاردرستی و معصومیت اهل بیت علیهم السلام ایمان آوردند.

امام و باز گذاشتن اتو آپدیت علم لدن و سوء استفاده از جهل عالمان آن زمان



*****************************


خدایا! برایم خـــــــــط و نشانِ جهنمت را نکش!
جــــــــــهنم تر از «بی خردی»، جایی را ســـــــــراغ ندارم.

از سری مناجات های عفیر در طویله



*****************************



خدايا تو كه اين همه بنده سر به زير می‌خواستی، خُب گوسفند را می‌كردی اشرف مخلوقات!
اصول ناقی جلد ۱۲۴۵ فصل اعتراضات نقی صفحه‌ی یکی به آخر



*****************************


امام نقی چنان سخنرانی آتشینی بر علیه خلیفه‌ی عباسی ایراد کردند که خود در بالای منبر به «نقـی سُوخاری» تبدیل شدند.
امام نقی و مازوخیسم

[Agnostic]

*****************************


روزی عده‌ای از صحابه از امام نقی پرسیدند: یا ابن رسولولا چرا در شهر قم، گنبد معصومه، طلایی است اما بقیه گنبدها سبز و آبی؟
امام نقی کمی فکر کرد و پاسخ داد: به این علت که گنبد معصومه رسیده است اما بقیه گنبدها نارس هستند.
صحابه که از این پاسخ خلاقانه شگفت زده شده بودند، خشتک امام را جر داده و به بیابان گریختند.

مزخرفات نقوی | جلد ۳۵



امام نقی‌ (ع): ابو لاشی، ابو لاشی !

ابو لاشی: ای مولای من علیه السّلام چه می خواهی؟

امام نقی‌ (ع): ابو لاشی دوست داشتی که یک دست و یک پا نداشتی اما در عوض امامِ معصوم بودی… ؟

<<امام و تحقیر غیرِ معصومین >>



***************************



نقل است که برای مدتی رابطه ی امام نقی (ع) و خدا به تیرگی گرائید. امام برای قدرتنمایی و روکم کنی، عازم معراج شده و در تمام ظروف تهیه «شربت شهادت» نمک ریختند.



***************************



قال نقی (ع): در عجبم که چرا جدم رضا با این همه طلا هشتم شده است!

امام نقی و قاطی کردن مسائل ورزشی با رنکینگ امامت


***************************


ذاکر اهل برق از امام نقی سوال کرد:
اماما! مگر جز این است که بیشتر عمر مبارکتان را در زندانهای عباسیون سپری کرده اید، پس این صد و چند فرزند را چه زمانی تولید کردید؟
امامنا نقی فرمود: بروید از مفسران دین بپرسید که قطعا دلیلی پیدا خواهند کرد.

[Agnostic]

پس از آنکه رژیم صهیونیستی به سامرا حمله کرد، امام نقی (ع) و یاران ایشان در حمایت از مردم مظلوم فلسطین از رویارویی با آن رژیم منحوس خودداری کردند.
امام و احترام به ارزش ها



****************************


نقل است روزی امام نقی (ع) از صحرا می گذشتند که دیدند مردی به شدت به پشت برده خود تازیانه می زند. امام با دیدن این صحنه متاثر شده و به آن فرمود :»مگر تو نمیدانی در اسلام همه با هم برابرند؟». آن مرد نیز از رفتار خود شرمنده شده و آن برده را به امام بخشید. امام آن برده را در راه خدا آزاد نکرد بلکه به بازار برده فروشان سامرا برده و با یک کنیز زن تعویض نمودند.

اقتصاد و اخلاق در نگاه امام نقی



***************************


جابر سالوسی از امام نقل میکند که فرمود: ای جابر، من اگر میخواستم پرده از دیدگان تو برمی‌داشتم تا حقایق را تمام و کمال ببینی، آنچه در هوا و زمین هست بدانی، سرزمین‌های نامکشوف، ستاره‌های ناپیدا، علوم درون ذرات، روابط بین اشیاء و تمام اسرار هستی را به تو می‌آموختم، ولی الان واقعاً حسش نیست. تو هم اینقدر خنگی، هرچی من بگم نمیفهمی.

از آرش بیخدا

[Agnostic]

[Agnostic]

معتصم:نقی جون یه امشب این عصمتو بی خیال شو دور همیم بفرما(گیلاس آب انگوری به امام تعارف میکند!)
نقی:حیف که مشی مبارزات بی خشونتو در پیش گرفتم، نمیتونم دستتو پس بزنم!

آحرین دیالوگ های نقی و معتصم



****************************


روزی نقی(ع) در مسجد مشغول شامورتی بازی برای صحابه بود که یک علوی بر ایشان وارد شده و پرسید: یا نقی! تصوّر شما از اسلام درست نیست.
چرا این همه انسان خوب و بی آزار که در کشورهای اسلامی زندگی می کنند، یا این همه مسلمان که در غرب زندگی می کنند و آزارشان به کسی نمی رسد را نمی بینید؟
حضرت(ع) پوزخندی زده و رو به اصحاب فرمودند: یاران من! هرکجا که دیدید مسلمانی مثل آدم زندگی می کند و آزارش به کسی نمی رسد، بدانید که یا چیزی از اسلام نمی داند، یا قدرتی ندارد!

سیره نقوی، سیرت و صورت اسلام ناب مملی

[Agnostic]

در کتاب جامع الروایات شیخ مفید آمده است که روزی امام نقی (ع) قصد نمودند برای اولین بار سوار اسب شوند. اسب از ایشان فرمان نبرده و ایشان با شدت تمام به زمین افتادند. حضرت برخاسته و پس از تمیز کردن عبای مبارک فرمودند: "به خدا سوگند سواری گرفتن از یک ملت نادان بسی آسان تر از سواری گرفتن از این حیوان چهارپاست."



******************************




حدیث نقوی: امام نقی در ایام عاشورا یادی از بانوی بزرگ کربلا ( عمه زین الجاکشین بیمار) میکرد و بر مرکب خود نام ایشان را مینوشت.

[Agnostic]

در عجبم از مردمانی که کفار را لعنت می کنندو بیمارستان های خود را با علم کفار و دستگاه های آن ها تجهیز می کنند و بر سردرش می نویسند :هوالشافی
امام و پارادکس ها



******************************



امام نقی: مسلمین عاشق شهادت و جماع و خوراک هستند فلذا بعد از شهادت خدای متعال آنان را به شکل گوسفند خلق نموده جماع و خوراک مکفی در اختیارشان قرار گرفته سپس سلاخی شده و شهید میشوند این است چرخه جماع و خوراک و شهادت در اسلام ناب محمدی.

(خدمات متقابل فلسفه اسلام و هند- نقتضی نقطهری)

به علت علاقه مسلمین به ریش و پشم پس از تناسخ در گوسفند خدا پشم مکفی تقدیم شهدای اسلام ناب محمدی می کند.



**************************



شخصی به نزد امام نقی رفت و پرسید: اگر فردی با زن همسایه جماع کن و نفهمد که آن زن، زنِ همسایه بوده و بعدا بفهمد که آلت مال خودش نبوده و آن زن هم زن همسایه نبوده و یک الاغ بوده، تکلیفش چیست؟
پس از این پرسش برای اولین بار در تاریخ ثبت گردید که امام خشتک بر سر کشیده و راهی بیابان های سامرا شدند

اندر کم آوردن های امام جلوی مسلمانان خفن

[Agnostic]

http://www.asriran.com/fa/news/20895...A8%D9%88%DA%A9
امام هادی = امام نقی
تمجيد پناهيان از راه اندازي صفحه ويژه امام هادی (ع) در فيس بوک


حجت الاسلام عليرضا پناهيان به تمام كساني كه به تبليغ شخصيت گرانقدر امام هادي(ع) با برپايي دهه ‏اي به نام ايشان در فيسبوك پرداخته‏ اند، اين كار را بسيار زيبا و مطلوب عنوان كرد و از مؤسسان آن تمجيد كرد.

به گزارش مهر، حجت الاسلام علیرضا پناهیان درباره مسائل مطرح شده درباب کمرنگ بودن امامت امام هادی(ع) در تاریخ شیعه در سلسله مطالبی در فیس بوک در جواب به این شبهات گفتند: یکی از امامان مظلوم ما که در میان شیعیان هم از غربت خاصی برخوردار هستند امام هادی(ع) هستند. ایشان یکی ازامامان جوان ما بوده که 34 سال امامت کردند آن هم در آن خفقان شدید مقاومت کردند و انجام دادن رسالت در این مدت نقش بسیار کلیدی را در تاریخ اسلام تا زمان نزدیک شدن به تولد آقا امام زمان(عج) ایفا کردند.

وی گفت: طول مدت امامت ایشان در بلوغ شیعه و نزدیک شدن به دوران غیبت امام زمان(ع) بوده است. بلوغی که شیعه آماده روی پای ایستادن خود در زمان غیبت و تکیه بر علم و اندیشه و فقه فقها تا این زمان که آماده سازی مقدمات ظهور آن حضرت فراهم می‎شود بوده است.

پناهیان تصریح کرد: در 40-50 سالی که امام هادی(ع) عمر کردند(روایات مختلفی وجود دارد) یکی از یادگاریهای گرانبها و منحصر به فرد ایشان که از اهل بیت (ع) به ما رسیده است "زیارت جامعه کبیر" ایشان است که مهمترین منبع اعتقادی و عرفانی شیعه در ارتباط با مسائل معنوی مربوط به شیعه به ویژه ولایت عصمت و طهارت است. روایت "زیارت جامعه کبیر" روایت خوب و بسیار محکمی است و اگرهیچ اثری از زندگی ایشان جز این روایت شریف نبود باید گفت تمام تشیع را در تمام طول تاریخ با همین یک اثر مدیون خود قرار دادند.

این کارشناس علوم دینی و مذهبی ادامه داد: از نظر شخصیتی امام هادی(ع) ویژگیهای منحصر به فردی داشتند و حتی از نظر چهره و وضع ظاهر، ایشان وضعیت بسیار دلگشا و مطلوبی داشتند. شمایل زیبای ایشان بسیار بر اطرافیان تأثیرگذار بود و علاوه بر نورانیت و صفای باطنی که اثر امامت ایشان بود از یک جذابیت ظاهری جالبی برخوردار بودند.

این محقق و پژوهشگر علوم اسلامی اذعان کرد: دشمنان ایشان را خیلی محدود می‎کردند و مدام تحت مراقبت زندگی می‎کردند زیرا از نفوذ کلام و اثر معنوی امام بر مردم هراس داشتند.

زیارت جامعه در مقایسه با ادعیه دیگر اسلامی از آهنگ و وزن و تعابیر و مضامین محکم و عارفانه‎تری برخوردار است.در عین حال سرشار از عاطفه معنوی است واگر بخواهیم به گفته امیرالمومنین توجه کنیم که" انسان پشت سر زبانش پنهان است و اگرخواستید شخصیت کسی را ارزیابی کنید ببینید که چه می‎گوید و چگونه می‎گوید" اگر بخواهیم به شخصیت والای امام هادی(ع) پی ببریم حتما بایستی که با زیارت جامعه انس داشته باشیم.

پناهیان یادآورشد: حضرت امام خمینی(ره) زیارت جامعه امام هادی(ع) را در زمانی که در نجف بودند هر روز در بارگاه حضرت علی(ع) می‏خواندند. اینکه جمعی از دوستان همت کردند و دهه‏ای برای بزرگداشت و نام و یاد این امام غریب و عزیز در نظر گرفتند و درفضای سایبری قرار دادند طبیعتا مورد رضایت و خشنودی آقا امام زمان(عج) قرار خواهد گرفت وکار بسیارشایسته‏ای است. خصوصا اینکه این دهه در مناسبت خاصی قرار ندارد و ارادت جوانان ما را به ائمه و اهل بیت(ع) بویژه امام هادی (ع) نشان می‏دهد که ارادتی فراتر از زمان و مکان است.

وی درپایان به تمام جوانانی که در این مجاهدت عارفانه به تبلیغ شخصیت این امام با راه اندازی این سایت مشارکت دارند تبریک گفت.

[Agnostic]

روزی حسنین از بیت الخلا مسجد می گذشتند دیدند پیرمردی اشتباه طهارت می کند. نزد او رفتند و گفتند ما طهارت می کنیم ببین کدام درست طهارت می کند و آن دو مشغول شدند و پیرمرد ...



****************************


به خداوند دو عالم سوگند که اگر ولایت نقیه تخم چپم را بکشد و اصلاحاتچی ها تخم راستم را، حتی ذوالنعوذم را نیز به سر مجاهدین نخواهم گذاشت.
برگرفته از دیالوگ فیلم پست فطرت های کصافط



****************************



در عجبم از مردمیکه به پیشینۀ چند هزار سالۀ خود به جهت فرهنگ و آئین برتر میبالند ؛ اکنون اسلام را به عنوان دین حقیقت برگزیده اند و مسلمانان را برترین افراد روی زمین میشمارند
, خود را از نزاد برتر و نوادگان کوروش کبیر میدانند ولی اتومبیل خود را جهت تعمیر به مکانیکی ارامنه میبرند چرا که ارامنه را درستکارترین افراد جامعه میپندارند.

از سری تعجبات امام



*******************************


آیا می دانستید که سید پیاز از سکس گروپ بین امام نقی، شمقدر و اولین بادمجانی که اسلام آورد، به وجود آمده است؟!
اسم واقعی او سید پیاز ابن سید بادمجان است!
سیره النقی، نوشته ابن قنبل، بخش شجره نوچه نقی...!

[Agnostic]

روزی یکی از اصحاب خدمت نقی(ع) رسیده و پرسید: یابن رسولولا! چگونه است که شما معصومین علم لدنی دارید، ولی دریغ از یک ناخنگیر که برای آسایش خلق ابداع کرده باشید!؟
حضرت(ع) ذوالنقار برکشیده و فرمودند: چنان است که اکنون می توانم درز ماتحتت را به فرق سرت برسانم، ولی چنین نمی کنم!
اصحاب آنقدر نعره زدند تا گلویشان جر خورد و مردند.

سیره نقوی، در باب حاضرجوابی حضرت(ع)