ویرایش از سوی Anarchy : 12-02-2013 در ساعت 12:14 PM
خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد
Alice(12-02-2013),Aria Farbud (12-02-2013),homayoun (12-02-2013),kourosh_bikhoda (12-02-2013),Mehrbod (12-02-2013)
زمانی که مردم نادان برای اُستوانش خدایانشان همدیگر را تکه پاره می کردند من با چهار سیم و یک تکه چوب اوای خدا را روی کاغذ می نگاشتم!
انتونیو ویوالدی
Alice(12-03-2013),Aria Farbud (12-04-2013),sonixax (12-03-2013),مزدك بامداد (12-03-2013),هایکا آدان (12-03-2013)
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
Anarchy (12-03-2013),sonixax (12-03-2013),مزدك بامداد (12-03-2013)
sonixax (12-03-2013)
میشود بمهر برابر نزدیک و درست اینها را بیاورید؟
حقه
حیله
مکر
خدعه
و اگر شد, List و Listiger را نیز بگویید.
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
حقه همان جعبه/قوطی است و حقه باز ها کسانی بودند با جعبه ها چشم بندی میکردند، مانند اینکه لوبیا زیر کدام جعبه است.
این است که حقه زدن و حقه بازی همان چشم بندی است که اکنون برای نمونه در لاس وگاس هم یارو انجام میدهد.
حقه زدن = چشم بندی کردن/ ولی امروزه بهترین برابر آن = ترفند ( چون این کار با یک فند همراه است) = Kunststueck=trick (crafty)
آرنگ و تردستی هم میشود گفت.
این فرایافت ،بار نایسته ی چندانی ندارد.
---------------------------------------------
حیلة = در تازی همان چاره سازی و زرنگی است ولی باز در فارسی دگرگون شده و بهترین برابر آن زیرکی است
حیله گر = زیرک. این همان است که درآلمانی List / Listig میشود = cunning
این یک زاب نایسته نیست چون در گاه نیاز و سختی ناچار، چاره و زرنگی بکار بسته میشود.
----------------------------------------------
مکر =گول ، گول زدن- ( با درویی و بد سگالی) یک واژه خوب دیگر پارسی برای این هست: ریو [ riiv ] = betruegen
= insidiousness . این یک زاب نایسته است، چرا که از دوستی و نیک گمانی کسی کژ بهره میبرد.
در اینجا نمیشود بجای مکر چندان " فریب" را گفت چون فریب چندان بد نیست، مانند زنان فریبا ( verfuehren/seduce )
چرا که فریب همواره برای کار بد کردن نیست
واژه ی عربی که فریب میتوان جانشین آن باشد، برای نمونه "اغواء/اغفال/عشوه" میباشد.
-----------------------------------------
خدعه =نیرنگ Taeuschung/deception
این فرایافت، اندکی بار نایسته دارد چون در جنگ ها و ایستار های هماوردی بکار بسته میشود.
----------
شور بختانه از انجاییکه عربی در زبان ما بیشتر ندانسته بکار میرود.
اکنون همه ی این فرایافت ها در نزد مردم یکسان بکار میروند و زبان
را از باریکی و نازکی و پرمایگی انداخته اند!
•
خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد
Anarchy (12-05-2013),Aria Farbud (12-05-2013),homayoun (12-05-2013),Mehrbod (12-05-2013),sonixax (12-05-2013)
برابر پارسی "کلاس" چه می شود؟
کارهای امروز را باید بر سنگِ آزمون زد، تا سَره از نا سَره پیدا آید.
Anarchy (12-05-2013)
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
Anarchy (12-05-2013),Aria Farbud (12-05-2013),sonixax (12-05-2013)
کلاسِ درسی چه می شود؟
با سپاس
کارهای امروز را باید بر سنگِ آزمون زد، تا سَره از نا سَره پیدا آید.
Anarchy (12-05-2013)
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)