این پیام بصورت خودکار از طرف جرپاگتی [مخفف جبرئیل ِ اسپاگتی] ارسال شده است. از پاسخ به آن خودداری کنید.
سامکینگ پس از کفرگویی های گسترده، مورد غضب اسپاگتی واقع شد و هم اکنون در حالت سنگ شدگی بسر میبرد.
بعنوان حامل وحی بر خود واجب دیدم تا همینجا به به این شبهه افکنی ها پایان دهم:
اسپاگتی قهار، خود در کتاب آسمانی چنین گفته:
"و مومنان همانهایند که پس از مرگ در میان باغهایی از درخت ماکارونی که زیر آنها جوی هایی از خمیر آرد سمولینا در جریان است روزی میخورند"
(پشت بسته بندی ماکارونی رشد-پایین سمت چپ-خط سوم الی پنجم)
پس حتمنِ حتمنِ حتمن شما مومنان به بهشت میروید و از انواع پاستا+اسپاحوری/اسپاغلمان بهره مند میشوید.
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
احتمالا فردا اسپاگتی دنیا را shift+delete که میکنه با این پیغام مواجه میشه:
Error: jannati can not be delete
من عقاید همه دوستانی که اینجا زیاد نوشته اند را کم و بیش می دانم. یک جور احساس نزدیکی یک طرفه و کمی عجیب. امیر گرامی قبلا هم یک مدت طولانی غیبت داشت و من فکر کردم دیگه نمیخواد برگرده. خوشحال شدم که برگشت. ولی الان که هممون میدونیم برمیگرده پس مشکلی نیست.
اوایل اصلا از طرز نوشتن آلیس گرامی خوشم نمی آمد، اما الان با اینکه معنی بعضی از حرفهایش نمیفهمم :) ولی طرز نوشتنش را دوست دارم. شایدم دوباره نظرم عوض شه! :))
در ضمن دوستمان Hezbollah_yaAli هم پیدایش نیست. من که دلم برایش تنگ شده. جدی میگم.
این مسلمونا هر جا باشن باید دهن بقیه رو سرویس کنند. نمیتونم درکشون کنم. اومدم تو خونه یه چرت بزنم ولی مگه صدای قرآن خوندن این عوضیا گذاشت؟ تازه از خونه ما خیلی فاصله داشت دیگه نمیدونم اونایی که نزدیکتر هستند چی میکشند؟ در ایران آزاد حتما باید یک فکری هم برای این آلودگی های صوتی ای که مذهبیون هر روزه و بخصوص با پخش اذان و دعا و نوحه ایجاد میکنند کرد. در کشورهای جهان اول هم آیا مردم آزادند همچین کارهایی بکنند؟ مثلا کلیساها میتوانند همچین کاری بکنند؟ یا مثلا مراسم ازدواج مثل ایران برای بقیه مزاحمت ایجاد میکند؟ واقعا نمیدونم چی بگم. :((((
من پیشتر کانادا زندگی میکردم و از این خبرها نبود آنچنان، ولی شوربختانه چند گاهی است اروپا هستم
و اینجا کلیسا شباروز آلودگی آواییک درست میکند و کسی هم انگار نیست یا نمیتواند چیزی به ایشان بگوید.
تنها راهی که من برای خودم یافتم بهره گرفتن از پنجرههای دوشیشهای (دوجداره) بود، ولی همانهم در تابستان نشدنی است
آن اندازه که میگمانید هم کشور آزاد نیست و همینکه کلیساها میتوانند با آسودگی
هر چه بیشتر آلودگی آواییک درست کنند نشان از افسار گریختگیاشان میدهد.
جدای این، برای نمونه در آمریکا هنوز که هنوزه روی دلار مینویسند: «به خدا اعتماد داریم - In God we trust» - WiKi
این را هم باید دیر یا زود برچینند، خوشبختانه ما یک دگرگزین (alternative) بسیار خوب پولی داریم که همان BitCoin باشد و یک تیکهای هم به دلار انداختهاند :
In Cryptography We Trust
BitCoin یا پول open source چیست و چگونه کار میکند.
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
به نام آن که نامش مهرافشان عطاست و یادش بذرافشان صفاست !
سامکینگ ؛ به جان تو سوگند که دیشب در خواب جلوه ی حق را با چشم یقین نگریستم !
آنچنان که گویی 21 دسامبر بودی و جمله ی جهانیان ( همه ی عالم ) به سوی کنگره ی کبریایی
ره سپار بودندی ؛ زمانه ی جافی به سر رسیدندی و صور اسراگتی (مخفف اسرافیل اسپاگیتی)
دمیده شدندی !
دسته ای فوج فوج به دوزخ رانده می شدندی و گروهی بر حوریان بهشتی فرود می آمدندی !
در این اثنا شیخی را یافتم پخته* ؛ در بارگاه ِ اسپاگتی ، که عمری هلاک ِ خویشتن کرده بود و
در مقام وصال گم شدنده بودی ! اسپاگتی گفت یا شیخ برای ما از زندان چه آوردی ؟
شیخ بنالید و آهی برآورد و گفت : باراسپاغیتیا (بارالها) ؛ هشتاد و اندی سال نماز بکردم و خویشتن
هلاک نمودم ؛ به تمام فروزه هایت سوگند (به تمام صفاتت قسم) که هیچیک طعم لحظه ای دخول ِ
شبانگاهی را نداشت که اینکار مرا از جمله ی جسم و جانم می رهانید و سخت بیخبرم میسازید !
این را بگفت و اشک ز دیده اش جاری شد ... اسپاگتی تا این را بشنید و بدید خشنود گشت و بی درنگ
فرمان بداد شیخ را بشویند* و بر حوریانش وارد گردانند !
چاشت که برآمد و از خفتن فارغ شدیم ؛ برخود نالیدم و بلافاصله سر تعظیم را به درگاه پروردگار بزرگ فرود اوردم ؛
روی خستان* شهادتین را بر زبان جاری نمودم و از پیروان اسپاگتی گشتم :
اشهد ان لا اله الا السپاگتی ...
باری سامکینگ ؛
21 دسامبر دادار ِ من ؛ کنون که اجل درخواهد رسید و مرا از زندان تن وامی رهانی ؛
مرا بشوی و شربت وصال خوران و بر من مگیر ؛ مرا تاب دوزخ نیست...
باشد که رستگار شویم ؛
--
این پانویس هم برای کسانی که به ادبسارمان خُرده می گیرند !
زمانه ی جافی = روزگار ستمگر
زندان = دنیا
پخته = شیخ پخته در اینجا (ادبسار عرفانی) نماد عارف حقیقی ست که از کالبد تن رها شده
شستن = در ادبسار عرفانی غسل روح و زدودن گناهان است !
حوریانش = "ش" کارگیر (مفعول) است ؛
بر من مگیر = مرا بازخواست و مواخذه مکن
چاشت که برآمد = ظهر که شد ( چاشت در فربود زمانی میان بامداد و ظهر است )
به نام او که نامش مهرافشان عطاست = به نام او که مهرمندانه بخشش و موهبت را می پراکند ؛
و یادش بذر افشان صفاست = او که یادش تخم محبت و صمیمت و صفا را مهرمندانه می افشاند ؛
Anarchy (12-21-2012),mamad1 (12-20-2012),SAMKING (12-20-2012),sonixax (12-20-2012),undead_knight (12-21-2012)
چه خبر؟
خبر اینکه راسل مردم ایران رو چاقو کش و لات و بیسواد و ... معرفی کرده بود و من از این حرفش ناراحت شده بودم !
امروز که این رو دیدم نظرم برگشت :
National Aeronautics and Space Administration - NASA - Washington, DC - Regierungsinstitution | Facebook
همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
دکتر ساسی
هماکنون 45 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 45 مهمان)