• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    برگ 15 از 16 نخستیننخستین 12345678910111213141516 واپسینواپسین
    نمایش پیکها: از 141 به 150 از 266

    جُستار: چرا و چگونه به باورهای امروز خود رسیدید؟

    Hybrid View

    1. #1
      دفترچه نویس
      Points: 156,618, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Community Award
      بدون وضعیت
       
      Empty
       
      Russell آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      6,147
      جُستارها
      65
      امتیازها
      156,618
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      19,613
      از ایشان 15,276 بار در 5,851 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      67 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      این سخن چیزی بیشتر از "مشکل ما نیست, مشکل دیگرانه" و همان گریز از پاسخگویی و در دست گرفتن شرایط نیست.

      شما بایست یکبار با من همراهی نموده و از فرایافت "ابرسازواره / superorganism" خودتان را آگاه بسازید.

      یک ابرسازواره پیکری‌ست که از سازوارگان (organisms) های خُردتر از خود ساخته میشود. یک آدم برای نمونه خود یک
      ابرسازواره است که از میلیارد‌ها سازواره ساخته شده است. بهمین سان, دولت نیز یک ابرسازواره دیگر است که از میلیون‌ها آدم ساخته شده است.

      بر پایه‌یِ قانون‌هایِ فیزیک, توان یک سازواره در راستادهی به ابرسازواره همواره مرزمند و محدود و مهمتر از آن, یکسویه است. درست
      همانجور که یک یاخته هرگز نمیتواند تاثیری مثبت و بسزا در کنترل ابرسازواره داشته باشد, برای نمونه یک یاخته بتنهایی نمیتواند ابرسازواره‌یِ الکلی خود
      را از اعتیاد به الکل در بیاورد, ولی همان یک یاخته همچنان میتواند نابودگر بوده و برای نمونه, از راه سرطان ابرسازواره را یکتنه از پا در آورد (= یکسویگی).
      نه به هیچ وجه منظور من نبود که چون وظیفه‌یِ دولت است پس بما چه مربوط.
      من هم از ابتدا اتفاقا دارم میگویم که برای حل مساله باید راس هرم بود، و برای
      هدایت سیستم (حداقل سیستم اجتماعی انسان) شما باید در راس هرم قرار بگیرید.
      و هر واحد نمی‌تواند به اندازه‌یِ سیستم کنترل مرکزی اثرگذار باشد که اگر باشد
      دیگر نه هرمی هست نه کنترلی.

      من از راه حل دموکراتیک سخن بمیان نیاوردم و گمان هم نمیکنم تنها با سخن گفتم
      چند نفر انسان عادی در یک گوشه می‌شود هدایت را بدست گرفت.
      سخن من این‌ست که در باقی موارد هم، مانند مثال ویروس شیوع همینطور است.
      شما میگویید نبرد نامتقارن است و سیستم شکننده، من میگویم درست است
      ولی این بمعنای مشخص بودن طرف پیروز نیست. جالب است چند خط بالاتر این
      من بودم که داشتم از معایب کار سیستماتیک و شکنندگی آن میگفتم.

      اتفاقا‌ ای کاش سیستم دموکراتیک بود و دموکراسی ممکن، مردم واحد‌هایِ خردمند
      مستقلی بودند که بر اساس خرد هر سیاست را بررسی میکردند که در آن صورت شما
      با تکیه بر درستی سخن خود وارد سیستم میشدی و سیستم را متوقف میکردی.

      ولی واقعیت این است حرکت انسان‌ها دسته‌ای و گله ای‌ست. رسانه‌ها و پروپاگاندا به آن
      دامن میزنند و پول و قدرتی که پشت مقاصد دیگر هست و خرج رسانه و اتاق فکر و...
      میشود پشت شما نیست که میخواهی مردم را نجات دهی.
      اینجاست که من میگویم شما باید به انسانی بودن پدیده دقت کنی، شما میتوانی
      کامپیوتر را با لگد خراب کنی، ولی حساب صاحب کامپیوتر را نمیکنی که در اثر مغزشویی
      به دنبال شما میافتد و پلیسی که شما را تعقیب خواهد کرد و به زندان خواهد انداخت و
      میلیون‌ها آدمی که کسخ شده باز هم به ساخت کامپیوتر دیگری خدمت خواهند کرد.

      من برای همین است که میگویم اگر سیستم درست شود هم مشکل چاقوکش را میشود حل کرد
      و هم مشکل هر سلاح دیگری را. شمشیر و چوب و سنگ هم در جای خود سلاح‌هایِ مخربی
      بوده‌اند و بی‌دفاعی یک کودک دربرابر بزرگسالان از نظر فیزیکی و تکنولوژیک جای بحث ندارد.

      با گفتن همه‌یِ این‌ها امیدوارم متوجه موضع من شده باشی.
      حالا شما با آگاهی که نسبت به ضعف‌ها و قوت‌هایِ سیستم داری به من بگو در این نبرد نامتقارن
      در برابر تکنولوژی، وضعیت چگونه است؟

      "Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound



    2. یک کاربر برای این پست سودمند از Russell گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (04-08-2015)

    3. #2
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      آغازگر جُستار
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      نه به هیچ وجه منظور من نبود که چون وظیفه‌یِ دولت است پس بما چه مربوط.
      من هم از ابتدا اتفاقا دارم میگویم که برای حل مساله باید راس هرم بود، و برای
      هدایت سیستم (حداقل سیستم اجتماعی انسان) شما باید در راس هرم قرار بگیرید.
      و هر واحد نمی‌تواند به اندازه‌یِ سیستم کنترل مرکزی اثرگذار باشد که اگر باشد
      دیگر نه هرمی هست نه کنترلی.

      من از راه حل دموکراتیک سخن بمیان نیاوردم و گمان هم نمیکنم تنها با سخن گفتم
      چند نفر انسان عادی در یک گوشه می‌شود هدایت را بدست گرفت.
      سخن من این‌ست که در باقی موارد هم، مانند مثال ویروس شیوع همینطور است.
      شما میگویید نبرد نامتقارن است و سیستم شکننده، من میگویم درست است
      ولی این بمعنای مشخص بودن طرف پیروز نیست. جالب است چند خط بالاتر این
      من بودم که داشتم از معایب کار سیستماتیک و شکنندگی آن میگفتم.

      اتفاقا‌ ای کاش سیستم دموکراتیک بود و دموکراسی ممکن، مردم واحد‌هایِ خردمند
      مستقلی بودند که بر اساس خرد هر سیاست را بررسی میکردند که در آن صورت شما
      با تکیه بر درستی سخن خود وارد سیستم میشدی و سیستم را متوقف میکردی.

      ولی واقعیت این است حرکت انسان‌ها دسته‌ای و گله ای‌ست. رسانه‌ها و پروپاگاندا به آن
      دامن میزنند و پول و قدرتی که پشت مقاصد دیگر هست و خرج رسانه و اتاق فکر و...
      میشود پشت شما نیست که میخواهی مردم را نجات دهی.
      اینجاست که من میگویم شما باید به انسانی بودن پدیده دقت کنی، شما میتوانی
      کامپیوتر را با لگد خراب کنی، ولی حساب صاحب کامپیوتر را نمیکنی که در اثر مغزشویی
      به دنبال شما میافتد و پلیسی که شما را تعقیب خواهد کرد و به زندان خواهد انداخت و
      میلیون‌ها آدمی که کسخ شده باز هم به ساخت کامپیوتر دیگری خدمت خواهند کرد.

      من برای همین است که میگویم اگر سیستم درست شود هم مشکل چاقوکش را میشود حل کرد
      و هم مشکل هر سلاح دیگری را. شمشیر و چوب و سنگ هم در جای خود سلاح‌هایِ مخربی
      بوده‌اند و بی‌دفاعی یک کودک دربرابر بزرگسالان از نظر فیزیکی و تکنولوژیک جای بحث ندارد.
      شما در راه درستی گام برمیدارید, ولی باید به این نکته که چیزها در واقعیت چگونه رخ میدهند هر چه بیشتر بنگرید.

      درست کردن سیستم یکی از همان چیزهایی‌ست که در واقعیت
      شدنی نیست, ولی در فانتزی, در تئوری, در فروم بسیار شدنی.





      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      با گفتن همه‌یِ این‌ها امیدوارم متوجه موضع من شده باشی.
      حالا شما با آگاهی که نسبت به ضعف‌ها و قوت‌هایِ سیستم داری به من بگو در این نبرد نامتقارن
      در برابر تکنولوژی، وضعیت چگونه است؟
      +

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      جالب است چند خط بالاتر این
      من بودم که داشتم از معایب کار سیستماتیک و شکنندگی آن میگفتم.

      این تقارن پیوندی به شکست یا پیروزی در چهره‌یِ کلان کارها ندارد. برای نمونه تفنگ در برابر نیزه ابزاری بسیار
      شکننده به شمار میرود, ولی این شکنندگی آن اندازه نیست که هرگز مایه‌یِ شکست تفنگ‌دار در برابر نیزه‌دار باشد.

      در جنگ نیز همینگونه است, شما درست میبینید که جنگ پارتیزانی کمابیش همیشه پیروز است, ولی باید به
      این نکته هم بنگرید که پارتیزانان در اینجا تنها زمانی پیروز‌ میدان اند که گروه کوچکتر, ناتوانتر و از بازی
      بزرگتر بیرون افتاده باشند; درست از نقطه‌ای که پارتیزان میکوشد به چیزهای پیشرفته‌تر و برتر
      دست یابد و میآغازد به "سنگین‌" شدن و "پیشرفته" شدن, همه‌یِ مزیت خود را از دست میدهد.

      پس به سخن دیگر, پارتیزان را میتوانید همچون ویروس سرماخوردگی ببینید که هیچ جوره از میان رفتنی نیست و
      تنومندترین و تندرست‌ترین آدم را نیز هر از چندی قربانی خود میکند, ولی, در سرانجام کار این یک سرماخوردگی,
      یک آزردگی کوچک بیشتر هم نیست و در برابر سیستم شکننده‌ ولی پیشرفته تن, در چهره‌یِ کلان, همواره بازنده خواهد بود.


      ---
      اکنون اگر همه‌یِ اینها کنار یکدیگر چیده و سنجیده شوند, درست کردن سیستم از راه این بی‌تقارنی شدنی
      نیست, زیرا, راستادهی سیستم نیاز به سیستمی پیشرفته‌تر از خود آن دارد; درست همانجور که پند و
      اندرز را کسی میتواند بدهد که از دیگری خردمندتر, کارآزموده‌تر و سرد و گرم روزگار چشیده‌تر
      باشد, بهمینسان نیز راستادهی سیستم تکنولوژیک را تنها سیستمی میتواند انجام دهد که
      از او بزرگتر, هوشمندتر و دوراندیشتر باشد, که همچون سیستمی در دست نیست.

      در سوی دیگر, نابودی این سیستم از راه این بی‌تقارنی شدنی‌ست, زیرا
      پیشرفتگی و بزرگ شدن پیوندی کمابیش همیشگی و همروند با شکنندگی دارد.
      گونه‌هایِ جانوری پیشرفته بآسانی انقراض‌پذیر‌ اند. پستانداران و جانداران بزرگتر و پیشرفته‌تر
      همچون فیل, شیر و اسب و هتّا خود آدمی را میتوان بسیار آسانتر ریشه‌کن و منقرض نمود, تا
      هنگامیکه با جانداران بسیار ساده‌تری مانند موش و مور و باز ریزتر, باکتری‌‌ها (عملا ناممکن) دست به سنجش زده میشود.

      ازینرو درست همانگونه که یک آدم را میتوان با یک ضربه بجا به گیجگاه (آسیبگاه) ناکار نمود, در برابر سیستم
      پیشرفته‌یِ تکنولوژیک نیز شدنی است که از این شکنندگی کژبهره جسته و با ضربه‌ای کاری و مهلک, آنرا از پا درآورد.

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    4. یک کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      kourosh_iran (04-09-2015)

    5. #3
      دفترچه نویس
      Points: 156,618, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Community Award
      بدون وضعیت
       
      Empty
       
      Russell آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      6,147
      جُستارها
      65
      امتیازها
      156,618
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      19,613
      از ایشان 15,276 بار در 5,851 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      67 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      این تقارن پیوندی به شکست یا پیروزی در چهره‌یِ کلان کارها ندارد. برای نمونه تفنگ در برابر نیزه ابزاری بسیار
      شکننده به شمار میرود, ولی این شکنندگی آن اندازه نیست که هرگز مایه‌یِ شکست تفنگ‌دار در برابر نیزه‌دار باشد.

      در جنگ نیز همینگونه است, شما درست میبینید که جنگ پارتیزانی کمابیش همیشه پیروز است, ولی باید به
      این نکته هم بنگرید که پارتیزانان در اینجا تنها زمانی پیروز‌ میدان اند که گروه کوچکتر, ناتوانتر و از بازی
      بزرگتر بیرون افتاده باشند; درست از نقطه‌ای که پارتیزان میکوشد به چیزهای پیشرفته‌تر و برتر
      دست یابد و میآغازد به "سنگین‌" شدن و "پیشرفته" شدن, همه‌یِ مزیت خود را از دست میدهد.

      پس به سخن دیگر, پارتیزان را میتوانید همچون ویروس سرماخوردگی ببینید که هیچ جوره از میان رفتنی نیست و
      تنومندترین و تندرست‌ترین آدم را نیز هر از چندی قربانی خود میکند, ولی, در سرانجام کار این یک سرماخوردگی,
      یک آزردگی کوچک بیشتر هم نیست و در برابر سیستم شکننده‌ ولی پیشرفته تن, در چهره‌یِ کلان, همواره بازنده خواهد بود.
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      در سوی دیگر, نابودی این سیستم از راه این بی‌تقارنی شدنی‌ست, زیرا
      پیشرفتگی و بزرگ شدن پیوندی کمابیش همیشگی و همروند با شکنندگی دارد.
      گونه‌هایِ جانوری پیشرفته بآسانی انقراض‌پذیر‌ اند. پستانداران و جانداران بزرگتر و پیشرفته‌تر
      همچون فیل, شیر و اسب و هتّا خود آدمی را میتوان بسیار آسانتر ریشه‌کن و منقرض نمود, تا
      هنگامیکه با جانداران بسیار ساده‌تری مانند موش و مور و باز ریزتر, باکتری‌‌ها (عملا ناممکن) دست به سنجش زده میشود.

      ازینرو درست همانگونه که یک آدم را میتوان با یک ضربه بجا به گیجگاه (آسیبگاه) ناکار نمود, در برابر سیستم
      پیشرفته‌یِ تکنولوژیک نیز شدنی است که از این شکنندگی کژبهره جسته و با ضربه‌ای کاری و مهلک, آنرا از پا درآورد.
      در مورد قضاوت درباره‌یِ «آزردگی کوچک» بودن ویروس سرماخوردگی بنظرم
      هنوز برای قضاوت زود باشد ولی، بنظر من می‌رسد که اینجا هم شما این تقابل
      سیستم‌ها را بصورت چرخه‌ای دائمی میبینی و این اتفاقا بسیار منطبق است
      با دیدن تاریخ انسان بصورت یک چرخه.
      البته بنظرم میرسد که این شکنندگی سیستم‌هایِ پیچیده تا حد زیادی هم وابستگی
      به متمرکز بودنشان دارد. در فیلمی مثل ترمیناتور هم همین عدم تمرکز است که بعنوان
      مشکل اصلی نشان داده می‌شود.
      بنظر میرسد «سیستمی» که از آن صحبت میکنیم بیشتر از اینکه شبیه به یک انسان
      با سیستم عصبی متمرکز باشد، شبیه به نوعی حشره است که بصورت یک ابرارگانیسم
      درآمده.


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      اکنون اگر همه‌یِ اینها کنار یکدیگر چیده و سنجیده شوند, درست کردن سیستم از راه این بی‌تقارنی شدنی
      نیست, زیرا, راستادهی سیستم نیاز به سیستمی پیشرفته‌تر از خود آن دارد; درست همانجور که پند و
      اندرز را کسی میتواند بدهد که از دیگری خردمندتر, کارآزموده‌تر و سرد و گرم روزگار چشیده‌تر
      باشد, بهمینسان نیز راستادهی سیستم تکنولوژیک را تنها سیستمی میتواند انجام دهد که
      از او بزرگتر, هوشمندتر و دوراندیشتر باشد, که همچون سیستمی در دست نیست.
      این البته درست است ولی اینرا هم باید در نظر داشت که این چند و اندرز
      فقط به پیچیدگی فرد سخنگو مربوط نمیشود. تمدن بشری یعنی انتقال دانش.
      این‌ست که توصیه یک پزشک یا مهندس را هم اگر در نظر بگیریم تنها تجربیات
      خود او نیست که تجربیات نسل‌ها تجربه و آزمایش است.
      ولی این هم درست است که کنترل نیاز به پیشبینی دارد من هم اینرا با فرض
      نوعی محدودیت تکنولوژیک گفتن و ما اگر به عصر حجر هم برگردیم باز تکنولوژی را
      محدود کرده‌ایم و به عقب رانده‌ایم نه اینکه از آن رها شده باشیم.

      "Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound



    6. یک کاربر برای این پست سودمند از Russell گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      undead_knight (04-12-2015)

    7. #4
      بازداشت همیشگی
      Points: 7,801, Level: 59
      Level completed: 26%, Points required for next Level: 149
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      kourosh_iran آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jul 2014
      نوشته ها
      675
      جُستارها
      39
      امتیازها
      7,801
      رنک
      59
      Post Thanks / Like
      سپاس
      537
      از ایشان 546 بار در 365 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      ولی sonixax جان من فکر میکنم احتمال وقوع یک جنگ جهانی و استفاده گسترده از سلاح های کشتار جمعی بیشتر از این حرفها باشه. یعنی از یک در میلیون خیلی بیشتره. هر آن ممکنه اتفاقی بیفته در کوتاه مدت و نهایت میان مدت شرایط چنان پیچیده بشه که جنگ جهانی و تهاجم اتمی (بهش میکروبی و شیمیایی رو هم اضافه کن) رخ بده.
      چرا اینو میگم؟ چون واقعیته
      یعنی خودتون دیدید هر از گاهی که تنش های جهانی بالا میگیره، همه احساس تهدید و خطر میکنن در این زمینه. همین مسائل ایران و اسرائیل و روسیه و آمریکا و این حرفا خودش چیز کمی نیست. و وقتی این تنش ها رخ میدن اون اطمینان و آرامشی که تا قبلش داشتیم تا حد زیادی مخدوش میشه. این نشون میده این درجه از اطمینان و برآوردها، روی هوا هستن و ما خودمون هم نمیتونیم چندان مطمئن باشیم! حداقل نه یک در میلیون! بنظر من از این عدد خیلی فاصله داره احتمالات واقعی. همین دانشمندان آمریکایی چند وقت پیش محاسبه کرده بودن گفته بودن احتمال یک حملهء تروریستی اتمی در آمریکا در نمیدونم تا چند سال آینده حدود 50% است!! حالا خیلی احتیاطها رو تشدید بکنن و تمهیداتی بکنن این احتمال رو میشه کاهش داد ولی به حدی اونقدر ناچیز فکر نمیکنم برسه به این آسونی.
      بنظر من تنها راه برای جلوگیری از جنگ اتمی گسترده اینه که سلاحهای اتمی به شدت محدود بشن (همینطور البته بقیهء سلاحهای کشتار جمعی هم بهتره جمع بشن). یعنی کشورها زرادخانه های اتمی خودشون رو تقریبا نابود کنن. یه معدودی از این سلاح ها حالا نگه داشته بشه برای مواقع مبادا و ضرورت و احتمالا تحت نظارت و کنترل شدید سازمانهای بین المللی. مثلا یوقت شاید یک سنگ آسمانی عظیم داشت میامد سمت زمین، بتونیم با این سلاحها نابود یا منحرفش کنیم، یا یوقت یک حکومت بسیار جنایتکار و خشن و خطرناکی سر کار بیاد گروهی چیزی مثل همین داعش، اونوقت با تصمیم جوامع بین المللی و اکثریت کشورهای جهان بشه از این سلاحها استفاده کرد بر علیه دشمنان بشریت مثل امثال نازی ها و هیتلر! البته شایدم این ایدهء چندان خوبی نباشه!! (چون اون موقع قدرتهای جهانی با خیال راحت و توجیه شده میتونن ازش استفاده کنن).

      اصلا چرا همه این سلاحها رو دو دستی چسبیدن و ول نمیکنن؟ اگر در عمل امکان استفاده از اونا ناچیزه پس چرا اینقدر هزینه و آپگرید و ریسک مسائل دیگر مثل تروریسم؟ چرا نمیان با هم توافق و همکاری کنن در این زمینه؟ اینکه اونایی که دارن میخوان حفظ کنن و بقیه هم دنبالش هستن نشون میده که امکان استفاده از این سلاحها رو در عمل بقدر کافی میبینن و این اجازه رو برای خودشون تحت شرایط مختلفی متصور میدونن.

      همین پدیده هایی امثال داعش و 11 سپتامبر خودشون تا قبل از اینکه رخ بدن تا حد زیادی بعید بنظر میان، ولی میبینیم که رخ میدن.

    8. یک کاربر برای این پست سودمند از kourosh_iran گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (04-08-2015)

    9. #5
      مدیر تالار
      Points: 424,596, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      گاز نگیر!
       
      متعجب
       
      sonixax آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      کره ی زمین
      نوشته ها
      9,105
      جُستارها
      110
      امتیازها
      424,596
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      47,087
      از ایشان 15,109 بار در 7,094 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      89 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی kourosh_iran نمایش پست ها
      ولی sonixax جان من فکر میکنم احتمال وقوع یک جنگ جهانی و استفاده گسترده از سلاح های کشتار جمعی بیشتر از این حرفها باشه. یعنی از یک در میلیون خیلی بیشتره. هر آن ممکنه اتفاقی بیفته در کوتاه مدت و نهایت میان مدت شرایط چنان پیچیده بشه که جنگ جهانی و تهاجم اتمی (بهش میکروبی و شیمیایی رو هم اضافه کن) رخ بده.
      ابرقدرتهای اتمی دنیا چند تا هستند ؟!
      آره اگر ایران و طالبان و داعش و ... هم دسترسی به بمب اتمی داشته باشند ممکنه. ولی شرایط فعلی خیلی پایدار تر از اونی هست که بخواد یک جنگ هسته ای درش راه بیوفته.
      کره شمالی هم درسته که بمب اتمی داره، ولی بمبهاش به قدری گندست که فقط به درد آزمایش وسط بیابون میخوره نه سوار کردن روی موشک و هواپیما و ...

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی kourosh_iran نمایش پست ها
      اصلا چرا همه این سلاحها رو دو دستی چسبیدن و ول نمیکنن؟ اگر در عمل امکان استفاده از اونا ناچیزه پس چرا اینقدر هزینه و آپگرید و ریسک مسائل دیگر مثل تروریسم؟ چرا نمیان با هم توافق و همکاری کنن در این زمینه؟ اینکه اونایی که دارن میخوان حفظ کنن و بقیه هم دنبالش هستن نشون میده که امکان استفاده از این سلاحها رو در عمل بقدر کافی میبینن و این اجازه رو برای خودشون تحت شرایط مختلفی متصور میدونن.
      قدرت بازدارندگی!!!
      وقتی فرانسه بمب اتمی داره خیالش از بابت حمله اتمی یک کشور اتمی دیگه راحته چون اون کشور میدونه که پاسخ اتمی دریافت خواهد کرد. برای همین هیچ وقت دو تا کشور اتمی با سلاح اتمی به جون هم نمیوفتند مگر اینکه مثل داعش باشند.
      دلیل اینکه همین کشورها انقدر زور میزنند که بقیه اتمی نشند هم همینه! وقتی سلاح هسته ای همه جا فق و فراوون بشه احتمال اینکه به دست امثال داعش هم بیوفته بیشتر میشه و در نتیجه احتمال استفاده ازش.
      البته این رو هم نباید فراموش کرد که قدرتهای هسته ای حتا اگر خطر گروه های تندرو و دیوانگان هم نبود دوست ندارند که برتری نظامی خودشون رو از دست بدند.

      بعد بمب اتمی در مقابل سلاح هایی که میشه با دانش فعلی درست کرد مثل بمبهای نتورونی اسباب بازی بیش نیست.
      همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
      دکتر ساسی

    10. #6
      بازداشت همیشگی
      Points: 7,801, Level: 59
      Level completed: 26%, Points required for next Level: 149
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      kourosh_iran آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jul 2014
      نوشته ها
      675
      جُستارها
      39
      امتیازها
      7,801
      رنک
      59
      Post Thanks / Like
      سپاس
      537
      از ایشان 546 بار در 365 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی sonixax نمایش پست ها
      کره شمالی هم درسته که بمب اتمی داره، ولی بمبهاش به قدری گندست که فقط به درد آزمایش وسط بیابون میخوره نه سوار کردن روی موشک و هواپیما و ...
      خب این وضعیت چطور میشه تضمین کرد تا چند سال دیگه همینطور بمونه؟
      بعد اون مواد اتمی و فناوریش ممکن نیست از طریق کرهء شمالی دست دیگر کشورها یا تروریست ها بیفته؟

      بعد بمب اتمی در مقابل سلاح هایی که میشه با دانش فعلی درست کرد مثل بمبهای نتورونی اسباب بازی بیش نیست.
      باز از اون حرفا زدیا!
      من ویکیپدیا و مقالات علمی و فناوری درمورد همه چیز زیاد میخونم.
      بمب نوترونی هم چیزی نیست جز یک نوع خاص از بمب اتمی! مزایا و معایب و محدودیت های خودش رو داره. تاجاییکه میدونم و یادم میاد نوشته بود که در بمب نوترونی به بخش بزرگی از نوترون هایی که در فرایند واکنش زنجیره ای تولید میشن بجای اینکه اونا رو در محیط واکنش محدود و متمرکز و منعکس بکنن (که باعث تشدید واکنش میشن در اون حالت) اجازه داده میشه که فرار کنن، و خب این نوترون ها در حجم و شدت بالایی که یک انفجار اتمی تولید میکنه تا یک فاصله ای (مثلا چند صد متر یا شاید بیشتر بسته به قدرت بمب) کاملا کشنده هستن. ولی از اون طرف فرار این نوترون ها باعث کاهش شدت انفجار و خسارت فیزیکی اون میشه. پس بمب نوترونی شدت انفجار و تخریب فیزیکی کمتری داره، اما در مقابل موجودات زنده رو تا یک فاصله ای براحتی میکشه. البته احتمالا این مسئله در خیلی جاها یه مزیته چون هدف خیلی وقتا همون کشتار انسانها و موجودات زنده است نه تخریب فیزیکی مثلا ساختمانها و غیره. اصلا ممکنه برای همون مقدار کشتار توسط تخریب فیزیکی، نیاز به قدرت انفجاری خیلی بیشتری باشه، چون ساختمانهای محکم و موانع فیزیکی میتونن تا حد زیادی جلوی اثر فیزیکی انفجار رو بگیرن (بخصوص در فواصلی که بقدر کافی دور از مرکز انفجار باشن).
      ولی بهرحال اینکه شما اینقدر گندش کردی نمیدونم تعریفت از بمب نوترونی چی بوده از کجا آوردی!!

      بمب هیدروژنی هم که میدونی یک نوع بمب اتمی است که از بمب های شکافت هسته ای قدرت به مراتب بیشتری داره و از همجوشی هسته ای اتم های هیدروژن استفاده میکنه. بمب های اتمی شکافتی معمولی که نسل اول بودن از شکافت هسته ای اورانیوم یا پلوتونیوم و این حرفا استفاده میکنن. در بمب هیدروژنی هم البته درواقع یک بمب شکافت هسته ای هست اول که مرحلهء اول رو شروع میکنه و فشار و دمای بسیار بالایی که برای اتفاق افتادن همجوشی هسته ای نیازه توسط انفجار اولیهء شکافت هسته ای ایجاد میشه (این چاشنی از نوع شکافت هسته ای میتونه خیلی کم قدرت تر از قدرت کلی بمب و همجوشی هسته ای باشه). حالا البته یکسری فرعیات و جزییات و داستانهای دیگه هم داره که بگذریم ازش (اگر خواستی بگو بگم).

      تاحالا هم هیچ سلاحی قویتر و مخوف تر از بمب اتمی نیامده. قوی ترین نوعش هم بمب هیدروژنیه (بمب همجوشی که از نوع thermonuclear هستن).
      ویرایش از سوی kourosh_iran : 04-14-2015 در ساعت 07:16 AM

    11. #7
      مدیر تالار
      Points: 424,596, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      گاز نگیر!
       
      متعجب
       
      sonixax آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      کره ی زمین
      نوشته ها
      9,105
      جُستارها
      110
      امتیازها
      424,596
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      47,087
      از ایشان 15,109 بار در 7,094 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      89 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی kourosh_iran نمایش پست ها
      خب این وضعیت چطور میشه تضمین کرد تا چند سال دیگه همینطور بمونه؟
      بعد اون مواد اتمی و فناوریش ممکن نیست از طریق کرهء شمالی دست دیگر کشورها یا تروریست ها بیفته؟
      دست کشور دیگه بیوفته که اصولن خطری نداره مگر اینکه یه جایی باشه مثل افغانستان!
      دست تروریستها هم به این راحتی ها نیست.
      بعد هیچ تضمینی برای هیچی هیچ وقت نیست!!! (این نظر همیشگی منه) چه تضمینی وجود داره بلایی که سر دایناسورها اومد سر انسانها نیاد ؟! برای همین هیچ وقت نباید به فکر تضمین کردن چیزی بود باید به فکر استفاده از امکانات موجود بود.


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی kourosh_iran نمایش پست ها
      باز از اون حرفا زدیا!
      من ویکیپدیا و مقالات علمی و فناوری درمورد همه چیز زیاد میخونم.
      بمب نوترونی هم چیزی نیست جز یک نوع خاص از بمب اتمی! مزایا و معایب و محدودیت های خودش رو داره. تاجاییکه میدونم و یادم میاد نوشته بود که در بمب نوترونی به بخش بزرگی از نوترون هایی که در فرایند واکنش زنجیره ای تولید میشن بجای اینکه اونا رو در محیط واکنش محدود و متمرکز و منعکس بکنن (که باعث تشدید واکنش میشن در اون حالت) اجازه داده میشه که فرار کنن، و خب این نوترون ها در حجم و شدت بالایی که یک انفجار اتمی تولید میکنه تا یک فاصله ای (مثلا چند صد متر یا شاید بیشتر بسته به قدرت بمب) کاملا کشنده هستن. ولی از اون طرف فرار این نوترون ها باعث کاهش شدت انفجار و خسارت فیزیکی اون میشه. پس بمب نوترونی شدت انفجار و تخریب فیزیکی کمتری داره، اما در مقابل موجودات زنده رو تا یک فاصله ای براحتی میکشه. البته احتمالا این مسئله در خیلی جاها یه مزیته چون هدف خیلی وقتا همون کشتار انسانها و موجودات زنده است نه تخریب فیزیکی مثلا ساختمانها و غیره. اصلا ممکنه برای همون مقدار کشتار توسط تخریب فیزیکی، نیاز به قدرت انفجاری خیلی بیشتری باشه، چون ساختمانهای محکم و موانع فیزیکی میتونن تا حد زیادی جلوی اثر فیزیکی انفجار رو بگیرن (بخصوص در فواصلی که بقدر کافی دور از مرکز انفجار باشن).
      ولی بهرحال اینکه شما اینقدر گندش کردی نمیدونم تعریفت از بمب نوترونی چی بوده از کجا آوردی!!

      بمب هیدروژنی هم که میدونی یک نوع بمب اتمی است که از بمب های شکافت هسته ای قدرت به مراتب بیشتری داره و از همجوشی هسته ای اتم های هیدروژن استفاده میکنه. بمب های اتمی شکافتی معمولی که نسل اول بودن از شکافت هسته ای اورانیوم یا پلوتونیوم و این حرفا استفاده میکنن. در بمب هیدروژنی هم البته درواقع یک بمب شکافت هسته ای هست اول که مرحلهء اول رو شروع میکنه و فشار و دمای بسیار بالایی که برای اتفاق افتادن همجوشی هسته ای نیازه توسط انفجار اولیهء شکافت هسته ای ایجاد میشه (این چاشنی از نوع شکافت هسته ای میتونه خیلی کم قدرت تر از قدرت کلی بمب و همجوشی هسته ای باشه). حالا البته یکسری فرعیات و جزییات و داستانهای دیگه هم داره که بگذریم ازش (اگر خواستی بگو بگم).

      تاحالا هم هیچ سلاحی قویتر و مخوف تر از بمب اتمی نیامده. قوی ترین نوعش هم بمب هیدروژنیه (بمب همجوشی که از نوع thermonuclear هستن).
      بمب نوترونی فقط یک مثال بود!!! انواع سلاح های وحشتناک دیگه ای هم هست مثل هارپ! (که البته کاربرد نظامی هم میتونه داشته باشه)
      بمب اتمی مخوف ترین سلاح ساخت بشر بود دیگه نیست ولی قطعن یکی از مخوف ترینهاست! در این شکی نیست. الان سلاحهای بیولوژیکی میتونند اثر مخرب تری داشته باشند! قابل حمل تر هستند. هزینه نگهداری کمتری دارند، قابل کنترل هستند و البته مخرب تر!!!! فرض کنی کشوری مثل آمریکا با دانش فوق العاده خودش با تغییرات ژنتیکی یک سلاح بیولوژیکی از ابولا درست کنه!!! میتونه توی چند ماه کل جمعیت یک کشور رو از زمین محو کنه بدون اینکه کسی بفمه کار کی بوده!!!!
      خلاصه اینکه سلاح اتمی آنچنان هم چیز مخوفی در مقابل سلاح های غیر متعارف مدرن امروزی نیست به خصوص که رسوندن سلاح هسته ای به نقطه انفجار و برخورد خودش کلی داستان داره!!!
      همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
      دکتر ساسی

    12. #8
      بازداشت همیشگی
      Points: 7,801, Level: 59
      Level completed: 26%, Points required for next Level: 149
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      kourosh_iran آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jul 2014
      نوشته ها
      675
      جُستارها
      39
      امتیازها
      7,801
      رنک
      59
      Post Thanks / Like
      سپاس
      537
      از ایشان 546 بار در 365 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی sonixax نمایش پست ها
      انواع سلاح های وحشتناک دیگه ای هم هست مثل هارپ! (که البته کاربرد نظامی هم میتونه داشته باشه)
      هارپ تاحالا تئوری توطئه بود حالا شد سلاح وحشتناک؟

    13. یک کاربر برای این پست سودمند از kourosh_iran گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      undead_knight (04-15-2015)

    14. #9
      سخنور یکم
      Points: 6,082, Level: 50
      Level completed: 66%, Points required for next Level: 68
      Overall activity: 99.4%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      mbk آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jun 2014
      نوشته ها
      637
      جُستارها
      2
      امتیازها
      6,082
      رنک
      50
      Post Thanks / Like
      سپاس
      0
      از ایشان 76 بار در 73 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      4 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
      "«فکبکبوا فیها هم و الغاوون و جنود ابلیس اجمعون»""باز درون درون شوند درش آنها هم گمراهان هم سربازان ابلیس گردآمده هایی"
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی sonixax نمایش پست ها
      بمب نوترونی فقط یک مثال بود!!! انواع سلاح های وحشتناک دیگه ای هم هست مثل هارپ! (که البته کاربرد نظامی هم میتونه داشته باشه)
      بمب اتمی مخوف ترین سلاح ساخت بشر بود دیگه نیست ولی قطعن یکی از مخوف ترینهاست! در این شکی نیست. الان سلاحهای بیولوژیکی میتونند اثر مخرب تری داشته باشند! قابل حمل تر هستند. هزینه نگهداری کمتری دارند، قابل کنترل هستند و البته مخرب تر!!!! فرض کنی کشوری مثل آمریکا با دانش فوق العاده خودش با تغییرات ژنتیکی یک سلاح بیولوژیکی از ابولا درست کنه!!! میتونه توی چند ماه کل جمعیت یک کشور رو از زمین محو کنه بدون اینکه کسی بفمه کار کی بوده!!!!
      خلاصه اینکه سلاح اتمی آنچنان هم چیز مخوفی در مقابل سلاح های غیر متعارف مدرن امروزی نیست به خصوص که رسوندن سلاح هسته ای به نقطه انفجار و برخورد خودش کلی داستان داره!!!
      آره سلاحی گمراهی که پِیِشانید هم می ترسانید دیگرانُ چه بهتره که بی هزینه ای روی مخ دیگران راه بروند هم افسارشان را بدست بگیرند
      خداوندا دلگرمی هم دلترسی از تو می خواهم نه دیگران
      اعوذبالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین الرحمن الرحیم مالک یوم الدین ایاک نعبدوایاک نستعین اهدناالصراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم غیرالمغضوب علیهم ولاالضالین پناه می برم به خداوندازسرکش خیلی رانده به نام خداوندمهرگسترخیلی مهربان پسندیده گفتن براخداوندپرورنده جهانیان مهرگسترخیلی مهربان دارای روزی آییندار آره ای تورا بنده ایم هم آره ای تورایاوری می خواهیم نشان بده مان راستراه خیلی پابرجاشده راستراه کسانی سراسر بخشانيشان دیگری خشمهاشده برشان هم نه گمراهان

    15. #10
      بازداشت همیشگی
      Points: 7,801, Level: 59
      Level completed: 26%, Points required for next Level: 149
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      kourosh_iran آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jul 2014
      نوشته ها
      675
      جُستارها
      39
      امتیازها
      7,801
      رنک
      59
      Post Thanks / Like
      سپاس
      537
      از ایشان 546 بار در 365 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      فرضا ما روبات های هوشمند رو هم درست نکردیم، ممکنه بیگانگان فضایی مهاجم به زمین بیان و ما رو به خطر بندازن.
      همونطور که فناوری ما با این نرخ پیشرفت ممکنه تا چند ده سال دیگه به حدی برسه که بتونیم از مرز سیارات و منظومهء شمسی خودمون عبور کنیم و جاهای دیگری هم بریم، میتونیم فرض کنیم موجودات دیگری هم در این کائنات عظیم در این وضعیت وجود دارن و دارن سیر کم و بیش مشابهی رو طی میکنن یا کردن! چه بسا الان در فضا در راه باشن!!
      مگر اینکه فکر کنیم که اونا هم مثل ما بر اثر پیشرفت علم و فناوری و تمدن خودشون نابود میشن یا قبلش جلوش رو میگیرن!
      بنابراین اینکه علم و فناوری و بالطبع قدرت دفاعی ما افزایش پیدا کنه، میتونه در آینده سرنوشت ما رو تعیین کنه.

      البته شاید این سناریو بیش از حد تخیلی باشه، و اینم بنظر درست میاد که در حال حاضر احتمال نابودی ما توسط دستاوردهای علم و فناوری خودمون به مراتب بیشتره! ولی من بهرحال هیچوقت نمیخوام در زمین برای همیشه حبس بشم. روح من فراتر از این رو میخواد. در عین اینکه نمیخوام مثلا طبیعت کرهء زمین نابود بشه. زمین سیارهء بسیار ذی قیمتی است و باید تلاش کرد که حفظش کرد، حتی اگر به حدی برسیم که بتونیم در سیارات دیگه سکونت کنیم. زمین یک گوهر گرانبهاست!

      بهرحال نمیتونیم جلوی پیشرفت علم و فناوری رو بگیریم، پس باید سعی کنیم تاحدی که میتونیم به سمت و سوی بهتر و کم خطرتری هدایتش کنیم.

      ببین احساست قلبت بهت چی میگه. روحت چی میخواد.
      ذات انسان درجا زدن رو نمیپذیره! حداقل این تجربهء زندگی و درون من نیست.

      من نمیدونم مهربد چرا اینقدر این حرفا رو میزنه و براش اهمیت داره، در عین اینکه کار چندانی هم از کسی برنمیاد به اون شکل رادیکال که مثلا جلوی پیشرفت علم و فناوری رو بگیریم. برام عجیبه و جای سوال داره!
      مهربد عزیز آیا هراسی از این مسئله داری؟ چرا اینقدر نگرانی؟ تجربهء خاصی داشتی؟ شرایط خاصی داری؟ یا صرفا به این بحث علاقهء خاص داری شاید!؟
      یک وقت هم هست شاید به اصطلاح میگن که طرف احساس overwhelm شدن میکنه در این دنیای پرشتاب و پرتغییر و پر از چیزهایی برای یاد گرفتن، فهمیدن، مسلط شدن، و آدمهایی که خیلی ایدئالیست هستن شاید این شرایط براشون خوشایند نباشه چون میبینن انتهایی نداره و هرچی تلاش کنن هنوزم در مقابل چیزها و رشته ها و دانش و پیچیدگی های زیادی که هست به حد کمال نمیرسن و تنها مهره ای خواهند بود در میان مهره های بیشمار در این جهان عظیم و لجام گسیخته. بهرحال همینطوریش به یک گستره و عمق و قدرتی در علم و فناوری و مسائل دیگر اساسی در این دنیا رسیدن کار سخت و طولانی هست. مثلا منو بگی خودم اینو از سالها قبل فهمیدم و اینکه اگر این راه رو انتخاب کنم باید از خیر یکسری مسائل دیگه مثل ازدواج و تشکیل خانواده بگذرم، که البته چون شرایط و دلایل خاص دیگری هم داشتم تصمیمگیری درمورد این امر برام چندان سخت نبود و انتخاب دیگری نداشتم.
      و اینکه کمال رو من فهمیدم که در این نیست که لزوما به پایان همه چیز برسی، بلکه در حل شدن و شناور شدن و تطبیق یافتن سریع با همه چیز هم هست. و اینکه حس میکنم راه کمال مورد نظر من حتی با پایان یافتن عمر فعلی من هم تموم نمیشه! هرچند خودم رو زیاد هم ازش دور احساس نمیکنم. یکسری چیزها، بارها، درواقع اضافه است، کم ارزش و کم بازده است، فقط معدودی چیزهای بسیار مهم و پایه و اساسی و کامل و قدرتمند وجود دارند. یکیش علم و فناوری که خودش دنیای گسترده ای است، دیگری خرد و منطق، دیگری قدرت جسمانی و جنگندگی که در هنرهای رزمی مثل کنگفو به عالی ترین شکل خودش متجلی میشه، قدرتهای اصیل و درونی. که البته هرکدام از اینها میبینید که دنیای گسترده و عظیمی است و اینه که آدم ابتدا فکر میکنه هیچوقت نمیتونه به کمال حتی نزدیک هم بشه، اما من امروز تا این حد چنین احساسی ندارم. فکر میکنم همونقدر هم که تلاش میکنم و نسبت به آدمهای دیگه متفاوت هستم بهرحال دیر یا زود تاثیر خودش رو میذاره و گذاشته و اونقدری بازدهی داشته و داره که ازش راضی بشم و خودم رو موفق ارزیابی کنم و فکر کنم نسبت به بقیهء مردم به سطح عالی تری رسیدم. اینکه بتونی واقعیت دست نیافتنی بودن کمال رو بپذیری، خودش نوعی از کمال فکری و روحانی رو میرسونه و درجه و قدمی است، و تازه بعدش انگار درهای جدیدی به روت باز میشه و به خیلی درجات و مراحل میرسی، هرچند در زمان طولانی با جدیت و زحمت، که بنوعی احساس کمال خیلی بیشتری میکنی و از اون چیزی که فکر میکردی میتونی برسی احساس میکنی به میزان قابل توجهی بیشتره و بازهم بیشتر و سریعتر حتی امکانش هست که در این راه پیش بری.

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. پاسخ: 24
      واپسین پیک: 01-22-2018, 09:46 PM

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •