درود بر مزدک فرزانه
- برای ساماندهی اندیشار و رفتار و گفتار در زندگی چه روشی را بهتر می دانید؟
-اینکه گذشته ی مان یک نیستی است که گذشته و آینده هم یک نیستی است که نیامده، هر چه هستیم در این "دَم" هستیم، کدام اندیشه ورزی خردمندانه تر است؟
درود بر مزدک فرزانه
- برای ساماندهی اندیشار و رفتار و گفتار در زندگی چه روشی را بهتر می دانید؟
-اینکه گذشته ی مان یک نیستی است که گذشته و آینده هم یک نیستی است که نیامده، هر چه هستیم در این "دَم" هستیم، کدام اندیشه ورزی خردمندانه تر است؟
کارهای امروز را باید بر سنگِ آزمون زد، تا سَره از نا سَره پیدا آید.
ویرایش از سوی مزدك بامداد : 01-06-2014 در ساعت 11:19 PM
خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد
Alice(01-07-2014),Anarchy (01-07-2014),Aria Farbud (01-08-2014),Mehrbod (01-07-2014)
شما عجب نگاه دانشیک و گیتیکی دارید!
مقصود دوستمان این بود:
«گذشته و نیستی دو عدم است و ایام عمر به این دو عدم محدود است و دمی بیش نیست، باید آن را به خوشی گذرانید و در خوشگذرانی باید شتاب کرد که زندگی لاله ای را ماند که چون پژمرد دیگر نخواهد شکفت...»
ترجمهی منثور رباعیات خیام، مچتبی مینوی
«گذشته و آینده دو عدم است و ما بین دو نیستی که سرحد دو دنیاست، دمی را که زندهایم، دریابیم استفاده کنیم و در استفاده شتاب کنیم امروز را خوش باشیم.»
ترانههای خیام، صادق هدایت
--
اگرنه خیام هم فیلسوف دهری بود و به «چینشهای مادی» باور داشت.
این کوزه چو من عاشق زاری بوده است
در بند سر زلف نگاری بوده است
این دسته که بر گردن او می بینی
دستی است که بر گردن یازی بوده است
Aria Farbud (01-08-2014),مزدك بامداد (01-07-2014)
خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد
Anarchy (01-07-2014),Aria Farbud (01-08-2014),manooch (01-17-2014),Mehrbod (01-07-2014),sonixax (01-07-2014)
دراماتیزه کردن به خودی خود بد نیست؛ درد خیام هم بیشتر از همین
جهان هستی و "جبر" زندگی بوده است. به قول غلامحسین یوسفی
اندیشهی مرگ و نیستی چیزی نیست که به این سادگیها از کنار آن
بگذریم؛ اندیشهوران بزرگی مانند خیام و هدایت و... بوده اند که از این
دردها نالیده اند و چامهها سرودند و رفته اند...!
ویرایش از سوی Alice : 01-07-2014 در ساعت 01:39 AM
Anarchy (01-07-2014),Aria Farbud (01-08-2014)
سپاس مزدگ گرامی
درشت بینانه اگر بنگیریم از چینش کنونی مادی ام یک "من" پدید آمده، که با نابودی این چینش مادی، این "من" به نیستی می پیوندد هتا چیزی که از گذشته یمان دریاد داریم همسو با آن چیزی است که اکنون سازگاریده ایم و هستیم. دمان میگذرند و زندگی روان است بی آنکه ما که هستیم و چه می اندیشیم، اکنون پرسش این است برای "بهره ی بهینه" از زندگی چه باید کرد؟
کارهای امروز را باید بر سنگِ آزمون زد، تا سَره از نا سَره پیدا آید.
خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد
Aria Farbud (01-09-2014),manooch (01-17-2014),Mehrbod (01-10-2014),pulsar (01-11-2014),sonixax (01-09-2014)
زمانی که مردم نادان برای اُستوانش خدایانشان همدیگر را تکه پاره می کردند من با چهار سیم و یک تکه چوب اوای خدا را روی کاغذ می نگاشتم!
انتونیو ویوالدی
هماکنون 2 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 2 مهمان)