تعریف دوم شما هنوز کامل نیست. تعریف درست میشود:
که ما هم به قادر مطلق یک خسته نباشید میگوییم، چراکه ما میتوانیم سنگ مذکور را درست کنیم (پس درست کردن چنین سنگی در جهان شدنی
است و در دسته کارهای شُدنی و عملی میرود) و قادر بنابگفته مطلق نمیتواند، چون برایش حتی شدنی هم نیست و با انجام آن دوچار پارادوکس میشود!
روشن است که قادر مطلق باید ابر-گردآیه همه گردآیههای دیگر باشد، اگرنه که قادر مطلق نخواهد بود،
بلکه تنها قویترین و قدرتمندترین و دارای بزرگترین گردآیه از کارهایی که به آن تواناست خواهد بود:
خوب شما هم به s2 و گردآیه آدمی نگاه کنید. ما هم قادر به انجام همه کارهای گفته شده در گردآیه خود هستیم، اکنون که چه، ما هم قادر مطلق میشویم؟