To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
اگر نمیشد که امروز "فارسی" نداشتیم!
سخن درباره هوتاد (کیفیت) آن است، نه شایندگی (امکان) آن.
زبان پارسی چند بُرزرایهای (order of magnitude) پیشرفتهتر از تازی است و ساختار فرنودین و آمایشیک (combinational) آن اندیشه را پر و بال میدهد.
آمیختن عربی با آن مانند این است که شما موتور ژیان را روی لامبورگینی گالاردو سوار کنید، ماشین همچنان راه میرود، ولی بیگمان به پای گالاردو دیگر نمیرسد، میرسد؟
در اینجا نیز کمی به آن پرداختهایم: کارکرد زبان در اندیشه
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
Anarchy (11-13-2012),Russell (11-12-2012),sonixax (11-12-2012),undead_knight (11-12-2012)
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
خیل کم پیش میاد ولی خب در این زمینه اقناع شدم.
هرچند بعضی نوشته ها کلمات کهن و ناآشنا زیادی دارند و برای فهمیدنشون باید یک دیکشنری کنار دستم باز باشه:))
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
مادهی تاریک به زبان ساده
مادهی تاریک از یک نگره برآمده که کیهانشناسان بیرون دادهاند. آنها با نِپـاهش کهکشانها دریافتند که چرخش کنارهها و بازوان آنها، آن تُـندایی را که قانون گرانش میگوید، ندارد. آنها گفتند که گویا ریزگان دیگری هم که شــیدشان به ما نمیرسد و یا شیدی از خود برون نمیتابند، در کار میباشند که نیروی گرانششان، روی
چرخش این کهکشان ها کارگر است، زیرا این چرخش با چَنـتای تکههای پدیدار ِ مادهی آن کهکشانها جور در نمیآید، ولی چون نمیدانستند که این مادهی نادیدنی (= فوتون نمیدهد) چیست و در این باره داده 'روشنی' در دست نداشتند، این پدیده را مادهی 'تاریک' نامیده و کار را به کارشناسان ریزگان بُـنیادین پاس داده و گفتند: اینک شما بیابید این چه می تواند باشد!؟
پاسخ کارشناسان این بود که اینها میتوانند «نوترینوها» باشند که تَنمایه دارند، ولی شید نمیتابند، پس گرانش دارند، ولی با تلسکوپ نمیتوان دید و ...
یک رشته از دانشمندان هم نگرهی دیگری دارند و آن این است که شاید «پایای گرانش (G)» آنگونه که نیوتن با آروین در زمین و راژمـان خورشیدی بدست آورد، در همه جا یکسان نیست و "پایا" نمیباشد.
در آینده روشن خواهد شد که کـارساز این ناجوریها چه بوده، شاید پیشرفت ابزار نـِپاهِش و شمارگری، گرهی برخی ازین پرسمانها را بگشاید.
نگره = نظریه
تُندا = سرعت
قانون گرانش = قانون جاذبه ی اجرام
ریزک = ذره
ریزگان = ذرات
بازتاب = انعکاس
چـَنتا = مقدار، کمیت
پدیدار = (به + دیدار ) مرئی، دیده شدنی
ناپدیدار = نامرئی، دیده ناشدنی- نادیدنی
آروین = تجربه
راژمان خورشیدی = منظومه ی شمسی
کارساز = عامل
تَـنمایه = جرم
ماندمایه = جرم سکون
پـایـا = ثبات = constant
نـِپاهش (نِپاهستن/نپاهیدن) = مشاهده، to observe
Chronik-Fotos | Facebook
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
در کل زبان برای من ابزاری هست برای انتقال مفاهیم . تعصب ملی میهنی نسبت بهش ندارم. :D
ولی کارکرد زبان در اندیشه - صفحه 2 چه پیوندی به میهندوستی دارد!؟
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
sonixax (11-19-2012)
یعنی منظور این هست که نوع زبان گویش روی نوع تفکر تاثیر داره؟ فرضا کسی که زبانش انگلیسی هست بهتر از یه عرب زبان فکر میکنه؟ یا کسی که پارسی حرف میزنه بهتر از یه عرب زبان می اندیشد؟
sonixax (11-19-2012)
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
نمیدونم. شاید. ولی به نظرم منطقی نمیاد. چون اگر اندیشه پارسی زبانان بهتر بود طبیعتا هیچوقت نباید مغلوب عرب زبانان میشدند.
sonixax (11-19-2012)
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)