sonixax (12-31-2013)
حوصله خوندن چرندیات رو ندارم، لب مطلب رو تو چند خط بگو تا جوابش رو بدم.
رضایت ما؟؟؟اول اینکه درد و رنج بسیار و احتمال خطا هم بسیار آن هم در یک باری که با رضایت ما طراحی نشده منطیقه ؟ دوم چه چیزی نصیب خدا میشه و هدف خدا از این گل بازی و حیرت افکنی به روح و جان ما چی بوده ؟
ببخشید ما کیلو چنده؟
در مورد هدف خدا هم مایل بودی می تونی به لینک هایی که دادم مراجعه کنی، در یک کلام هدف در فعل است نه در فاعل.
عاقلان دانند.از کی تا حالا حزعبلات شما اسمش شده برهان !! برهان کوشا لابد...
شما هرگز توانایی این کار را نخواهید داشتشما هنوز نتونستید جز مشتی توهمات بی سر و ته دلیلی برای این خلقت خدا و این رنج و عذاب و آزمایش و بعد هم حیرت ابدی خودتون پیدا کنید !! من ابتدا میخوام خزعبل بودن هدف شما از زندگی رو نشون بدم ، بعد در مورد اینکه به راستی زندگی به خودی خود معنا و هدفی داره یا نه بحث میکنیم !!
دست شما به هیچ چیز و هیچ جایی بند نیست؛ محصور بین دو عدم !
خب این چه چیزی رو ثابت می کنه؟
این تطابق با عقل من چه نوع استدلال و برهانی است؟البته من با همین نوع عرفان حال میکنم! چون با عقل من بیشتر تطابق داره.
چه دلیلی بر صحت و درستی این راهها وجود دارد؟بنظر من راههای زیادی برای پیشرفت در بعد معنوی و وارد شدن به سطوح برتر هست.
عموم استدلال مخصوص به خودشون رو دارن، شما چی؟ولی نزد عموم تصور اینه که فقط دین و مذهب باید داشته باشی و اگر نداشته باشی وضعت اونور خرابه.
اما من اینطور فکر نمیکنم.
چرا؟همه چیز پیچیده و قابل تردید است.
دلیلتان بر این مدعا چیست؟
به چه دلیل؟اما من فکر میکنم بهرحال گریزی از این نیست که هرکس بر اساس خود واقعیش پیش بره.
برای من این راه و زندگی اجتناب ناپذیر بود. این تفکر.
چرا باید به سرعت حداکثری رسید؟و فکر میکنم اینطوری سرعت پیشرفتم حداکثری شده. حداکثر ممکن برای من در حال حاضر!
چرا مهم نیست؟بهرحال مهم نیست.
به چه دلیلی؟باید مثل خدامراد بود.
باز هم چرا؟زیاد سخت نگرفت به خود.
در کدام جهت و تا چه حد و مقدار، چرا کمتر نه و چرا بیشتر نه؟ما تلاش خودمون رو میکنیم در جهتی و تاحدی که براش انگیزه و دلیل و توان کافی داریم.
شکنجه یعنی چه و چرا نباید خود را شکنجه دهیم؟دیگه نباید که خودمون رو بخاطر چیزهای نامعلوم شکنجه کنیم و آزار بدیم.
پایه این استدلال چیست؟آدم باید اول در حق خودش مروت و مهربانی و عدالت رو روا بکنه.
نخواستید قانع شوید و یا واقعا قانع کننده نبودند؟و برای این من به حرف این و اون و منابع دینی مراجعه یا اکتفا نمیکنم، چون بهرصورت قانعم نکردن.
<br>
خلاصه حرفهای شما:
من چون یقین به معارف بیان شده از طرف دین ندارم حق دارم بر اساس شک و ظنی که دارم هر نوع توهین و تمسخر و اتهامی که مایل باشم نثار مذهبی ها کنم !
چرا؟
چون مذهب و دین آن چیزی که من انتظار دارم نیست ! خصوصا که گاهی جلوی خواسته های من می ایستد !
اگر هم کسی به من اشکال وارد کنه که این چیزهایی که سر هم کردی یک سری اراجیف مفت و بی پایه و اساس است
جواب خواهم داد که
اصلا مهم نیست، دلیل و برهان کیلویی چنده؟
مهم این است که من اینطور می خواهم.
ویرایش از سوی کوشا : 12-30-2013 در ساعت 08:42 PM
البته این گشاد شدگی عمدی شما برای پاسخ ندادن ، قابل پیشبینی بود ، اما لب مطلب در این پست هست :
«قُمار پاسکال» Pascal's Wager
برادر کوشا ، بخش مورد نظر شما که دقیقا بیان هدف خدا از خلقت هست رو بذار ببینیم چی تو چنته داری !! ضمنا وقتی قرار هست امتحانی گرفته بشه کسی رو به زور و بدون اعلام قبلی برنمیدارن بیارن سر امتحان...
عاقلان میدانند !!
عدمی در کار نبوده و نیست و دقیقا به همین دلیل سخن از خدا و خلقت بی معنی هست !! چون خدای شما یک سرش باید به عدم وصل شه تا داستان خلقت جور در بیاد... ما هم به کوری چشم شما بدون پیروی از باور های رایج در حال زندگی و به گوشه راندن خدا هستیم...
حالا جواب پرسش رو بدید :
هدف خدا از خلقت چی بوده ؟
بله که هستیم !! خدای شما هم زیر ضربات ما در حال جان دادن هست...
sonixax (12-31-2013)
از این نمد کلاهی برای بیخدا دوخته نمی شود
این که عدمی در کار نبوده هر چند حرف درست و حقی است اما هیچ ربطی به اینکه طبق باور بیخدایی
"تو" زمانی نبودی و بزودی نیز نیست خواهی شد ندارد
گفته شد که هدف در فعل است نه در فاعلحالا جواب پرسش رو بدید :
هدف خدا از خلقت چی بوده ؟
آروز بر جوانان عیب نیستبله که هستیم !! خدای شما هم زیر ضربات ما در حال جان دادن هست...
و البته
شتر در خواب بیند پنبه دانه
اینکه عدمی در کار نبوده خود به خود خدای خالق رو به نابودی خواهد کشاند !! کلیت هستی ، همیشه هست فقط اجزا در حال جا به جایی هستن...
پرسش این بود که "هدف خدا" از "خلقت" چی بوده... مگر اینکه بگویید خدا در خلقت نقشی نداشته یا خدا بی هدف بوده !! پس دردسر خودتون رو بیشتر نکنید. یا مزخرف نگید یا بگید نمیدونم یا در حد دانش انسان نیست و این گونه خزعبلات پا منبری که یاد گرفتید همیشه در وقت کم آوردن بگید !!
همین که زحمت دقاع از خدا بر دوش شما افتاده و خودش ناتوانه ظاهرا ، گویای همه چیز هست !!
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)