kourosh_bikhoda (10-13-2013),Philo (10-12-2013),sonixax (10-13-2013)
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
sonixax (10-13-2013)
ببینید تنها راه از بین رفتن سرمایه داری به زور اسلحه دولتی است که نمونه آن سیستم پلیسی و امنیتی شوروی بود ، ما میتونیم در مورد ایجادکارخانههای جدید که ابزار تولید اشتراکی هست صحبت کنیم و آنها را ایجاد کنیم ، در این میان کارگرها میبینند که از این طریق سود بسیار بیشتری نسیب آنها خواهد شد ، از کار کردن برای برای سرمایه دارها باز میزنند و اشتراکی کارخانه خود را ایجاد میکنند ، آن زمان سرمایه دارها میبینند که تمام بیزینس آنها خوابیده ، مجبور میشوند که سود بیشتری را با کارگران تقسیم کنند. این همان بازار آزاد کاپیتالیسم است ، اما یک بازار آزاد بسیار fair تر..
"A Land without a People for a People without a Land"
sonixax (10-13-2013)
خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد
ما سرمایه دار ناب نداریم. سرمایه دار هم یک انسان هست. کمونیست اینچنین دید مکانیکی و 0 و 1 دارد و انسان رو همچون ماشین میبیند.
----------------
در مورد ریشه ی بیمه در آمریکا, تا جایی که من اطلاع دارم داستان بیمه اولین بار در آمریکا از زمان معدن داران طلا شروع شد که بانک ها برای جلوگیری از غارت طلاهای استخراجی از معادن در هنگام حمل آن ها به شهر, سیستم بیمه را از طرف دولت فدرال ابداع کردند.
بعد از مدتی که این سیستم جواب میدهد و سودده میشود, افرادی در رقابت با دولت فدرال, مجوز تاسیس شرکت های بیمه ی خصوصی را میگیرند. بعد از گذشت زمانی مشتری های زیادی پیدا میکند و در طی زمان, رقابتی بین این ها و شرکت های نوظهور شکل میگیرد و خدمات رو متنوع میکنند و به افراد عادی هم گسترش میدهد.
میبینید که سیستم بیمه ی آمریکا از کمونیست به سرقت نرفته و کاملا برمبنای عرضه و تقاضا و بر مبنای نیاز بازار و زیرمجموعه ای از سرمایه داری ابداع شده.
انسان پیشرو با جامعه همخوانی ندارد هم آهنگی دارد
kourosh_bikhoda (10-13-2013),sonixax (10-13-2013)
همانطور که قبلا هم به شما گفتم دیکتاتوری پرولتاریا در واقع دیکتاتوری نیست. در دیکتاتوری پرولتاریا اشیای خطرناکی به نام "ابزارهای تولید" از چنگ اقلیتی به نام سرمایه داران خارج می شوند، و هر کس هم که بخواهد دوباره سیستم به حالت قبل برگردد تا بهره کشی آزاد شود و علنا هم در این راه تلاش کند سرکوب می شود.
الان هم اگر شما بخواهید برای آزاد شدن "دزدی" یا "قتل نفس" کار تشکیلاتی انجام دهید، یا در تحویل دادن بمبی که در حیاط خانه دارید مقاومت به خرج دهید، در دموکرات ترین کشور دنیا هم که باشید سرکوب می شوید، و هیچ کس به خاطر سرکوب شما چنین حکومتی را سرزنش نمی کند و به آن دیکتاتوری نمی گوید.
Mehrbod (10-13-2013),sonixax (10-13-2013),مزدك بامداد (10-13-2013)
sonixax (10-13-2013)
من leaning سوسیالیستی دارم خودم ، ولی Marxism-Leninism را احمقانهترین سیستم حکومتی میدانم ، آمریکا هرچه باشد از سیستم تک حزبی vanguardism که اختراع لنین بود بهتر است ، من اکنون از خدمات بیمه دولتی دفاع میکنم چون زورم میآید ماهی ۳۰۰-۴۰۰ دلار بدهم برای بیمه خصوصی! یک روزی مثلا ماهی ۲۰ هزار دلار درامد داشتم میروم بیمه خصوصی میخرم ، دولت باید تا جایی که میشود از زندگی مردم بکشد بیرون! من فکر میکنم خدمات basic دولتی مثل بیمه یا حقوق سوسیال باید به عنوان آخرین انتخاب باشد که بهر حال شاید آتش سوزی شد تمام زندگی من از بین رفت ، آن زمان میروم از دولت پول میگیرم
"A Land without a People for a People without a Land"
sonixax (10-13-2013)
خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)