من هم از این نیاز فرگشتیک سخن نگفتم ؛ عامل دروغ گویی پسران بر اساسِ گفتارتان نزدیکی به دختران بود که چون این نزدیک شدن از سوی دختر کمتر است ما نیازی به دروغ گفتم نداریم ؛
ولی آمار ( به نوعی تجربه) نشان می دهد که پسران بیشتر دروغ میگویند ؛
من هرچه به روی پست پیشن شما "آرایش --> دروغ" فکر کردم مقصود شما را درنیافتم ؛ یعنی اولین چیزی که به نظرم رسید همین "آرایش" یا "پیراستن سر و صورت" بود که چون خیلی نابخردانه به گمانم آمد ، فکر کردم منظور شما را در نیافتم ؛ ولی این دیگر چه مدل دروغی است که میگویید؟
شما بخواهید بیرون بروید فارغ از هرگونه لباس شیک و آرایش میروید و اگر بپرسند این دیگر چه ریختی است میگویید میخواهم دروغ نگویم اینگونه بیرون می آیم؟
اگر اینکه انسان گرایش به زیبایی دارد را دروغ بینگارید که با این روش سراسر زندگی تان دروغ است ؛ پس شما در تعریف دروغ دچار مشکل شده اید !
نمونه دیگر : فرض کنیم شما شخصیت شوخ طبعی دارید ؛ شما با دوستانتان بسیار صمیمی هستید و گاهی شوخی هایی با هم میکنید که تنها با دوستانتان اینگونه است ؛ حال اگر در بیرون با شخص دیگری در جایی که باید جدی و رسمی برخورد کنید شروع میکنید به شوخی کردن و بذله گویی سپس میگویید این شخصیت اصلی من است من نمی خواهم دروغ بگویم !
خودتان نمونه نقض هستید؟ این دیگر چه نمونه نقضی است؟
همین که برای همخوابی با دختری درباره احساستان دروغ گفتید (دستکم برای من این بسیار دروغ بزرگی است) نمایانگر است که بدنبال س* هستید نه دوستی و این حرفها !
بحث ما هم سر دروغ سپید نیست که این خود داستان دیگری دارد ؛ گفتار ما بروی دروغ گفتن پسرها ؛ از ریز گرفته تا درشت (دروغ گفتن احساستان که دوستتان نیز تایید کرد) و دروغ زننده و واقعی است