Having sex with her when she doesn't want it
Refusing to have sex with her
جالب است که اگر مرد بخواهد زن نخواهد در صورت داشتن سکس خشونت علیه زنان است.
اگر زن بخواهد،مرد نخواهد در صورت نداشتن سکس باز هم خشونت علیه زنان است.
Having sex with her when she doesn't want it
Refusing to have sex with her
جالب است که اگر مرد بخواهد زن نخواهد در صورت داشتن سکس خشونت علیه زنان است.
اگر زن بخواهد،مرد نخواهد در صورت نداشتن سکس باز هم خشونت علیه زنان است.
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound
sonixax (06-28-2013)
0. اصلا بدیهی نیست!
1. این اشتباه گرفتن علت و معلول است. در جانداران زنده بدن نر و ماده به ترتیب وظایفی که دارند و آنچه برای زنده ماندن/تولید مثل لازم دارند دگرگون میشود. در جانورانی که نر و ماده «حقیقتا» برابر هستند ماده نیز از ابزار لازم برای فراهم آوردن مایحتاج خود برخوردار است. Sexual dimorphism بخاطر یک دلیلی اتفاق میافتد.
2. من مخالفتی ندارم با این استدلال، بروید به فمینیستها بگویید! این صفحه را تماما بنگرید: Sex differences in humans - Wikipedia, the free encyclopedia
فمینیستها تفاوتهای میان زن و مرد را انکار میکنند، بخاطر خدا، آنها حتی وجود زن و مرد را انکار میکنند! یکی از بنیانهای نظریه فمینیستی اینست که «جنسیت برساختهای اجتماعیست»(نه جسمانی). اینکه من پنجاه درصد بدن عضلانیتری از شما دارم را میگذارند به پای اینکه «مردها از کودکی با بازیهای جسمانی بزرگ میشوند»!
3. اگر تواناییهای ما متفاوت هستند، پس صحبت از برابری موضوعیت خود را از دست میدهد. ما اگر قادر به انجام کارهای متفاوتی هستیم، پاداش و زیان متفاوتی نیز خواهیم برد. و من با گرفتن بار سنگین از دستان شما وسط راه پله، نه نمایشی از قدرت نرینگی و تحقیر زنانگی و تثبیت اقتدار مردانه، که دارم لطفی بخاطر داشتن توانایی بیشتر میکنم و طبیعیست که انتظار پاسخی درخور برای این لطف دارم(احترام=بالاتر رفتن جایگاه اجتماعی).
4. آن تصویر به تنهایی خوب میزان «سلطهی جنسیتی» را نشان میدهد.
زنده باد زندگی!
من جای دیگر هم میدیدم که کاربران از این «مزیتهای مردان» ناله میکردند! خب مگر زنان قادرند
بالای ساختمانها بروند و کارگری کنند؟ اگر هم قادر باشند بیشک برای این کار "شایسته" نیستند،
چون توان جسمی کمتری دارند.
صحبت از برابری هم موضوعیت خود را از دست نمیدهد؛ کسی که حمالی ِ مفت نمیکند، خیلی از
مردان به واسطهی همین مزیتها معیشت خود را میگذارنند.
مردی هم که بار سنگین را از زنان بدوش خود میگیرد به نظر من در حال بازی کردن نقش ِ «مرد خوب»
با تناسب به خواست زنان است، نه الطافی بجهت نیروی جسمانی مهتر.
1. دقیقا، من چیز دیگری گفتم؟
2. برابری موضوعیت خود را به عنوان فرهشتی عادلانه از دست میدهد. وقتی من برای گرفتن حق رای، ثبت سند، خروج از کشور، ازدواج و ... وادار میشوم به سربازی رفتن « به جای شما » با این استدلال که زنان توان جسمانی کمتری دارند و نمیتوانند یا نمیباید بروند بالای برجک پست بدهند و اگر لازم شد کشته بشوند و دیگران را بکشند و ... اما شما همان حق را دو دستی روی سینی نقره برایتان میآورند میشود بیعدالتی در حق من. من بدلیل توانایی بیشتر، بهایی بیشتری پرداخت میکنم بدون آنکه سود بیشتری ببرم. در سیستم سنتی به مرد بخاطر فداکاری که میکند میزان مشخصی از احترام و اختیار بسیار محدود و بیمعنا هدیه میدهند، که زنان دیگر حاضر به پرداخت آن نیستند. اگر ما با هم متفاوتیم، پس با هم برابر نیستیم!
3. من گمان میکنم این بحثها فایدهای نداشته باشد، زنان به این نتیجه رسیدهاند که مایل به پرداخت امتیازهای سنتی به مردان نیستند، ما هم باید به این نتیجه برسیم که اشتیاق و علاقهای به برعهده گرفتن وظایف سنتی نداریم. وضع کنونی چنان است که زنان در آن قرارداد خودشان را پاره کردهاند، اما از مردان توقع دارند تا نسخهی مال خودشان را نگاه بدارند و به آن پایبند باشند(هر وقت برای زنان مفید بود). اگر برابر هستیم، بفرمایید بروید سربازی، لطفا سر قرار که رفتیم صورتحساب را شما پرداخت بکنید و بار اگر سنگین بود در آوردنش به من کمک بکنید، بجای پسرمان، بگذارید دخترمان برود جنگ و بخاطر دفاع از حریم مردان(بر وزن ناموس وطن)شهید بشود. اگر برابری در دستمزد میخواهید، برابری در آمار تلفات محل کار را هم باید به جان بخرید و ...
زنده باد زندگی!
کاملا درست است، اما رشتهی ماجرا جایی از دست رفته و اکنون دیگر نه فقط احترام و ... نصیب مرد نمیشود، این عمل او را مینویسند به پای نمایش برتری مردانه و سکسیم و سرکوب زنانگی و ... و شایستهی مجازات:
Link
اما مردان هنوز به آن اقدام میورزند بدلیل تربیت اجتماعی و ... من بارها شده یکی از این «مردان فمینیست» را دیدهام که به شدت از سوی زنان فمینیست بخاطر پاسخگویی به من در حین گفتگو به جای آن زن و این شوالیهگریها توبیخ شده، زیرا وقتی میخواهید برابر بودن را جعل بکنید باید وانمود بکنید نیازی به کمک کسی ندارید، در همان حال که دارید از آن کمک استفاده میکنید، بدون آنکه چیزی در مقابل بخاطر آن پرداخت بکنید!
زنده باد زندگی!
شما آگاهانه از این سوراخ به سوارخ دیگری میخزید تا سرانجام حرف خودتان را به کرسی بنشانید.
حال آنکه من منکر آن نیستم، بحث من چیز دیگریست؛ این پیک را هم در راستای ادعاهای خودتان
ببینید:
در اینجا ادعا شده است که زنان چون رُفتگری و کارگری نمیکنند یک "نابرابری" بوجود آمده است.از چند ماه گذشته و در پی سخنان روشنگرانهیِ امیر هر چه بیشتر بیرون هستم بیشتر مردستیزی میبینم.
با اندکی گرم شدن هوا, همهیِ مردان را میبنم که به کارهای کثیف و پستِ کارگریِ ساختمانی (construction), رفتگری,
لایروبی, تعمیرات و بسیاری کارهایِ پستِ دیگر میپردازند و من هر بامداد, هنگامیکه در یکی از کافیشاپهای شهرناشتاییمیگسارمو همزمان با چشمانی باز و جستجوگر از شیشه بیرون را مینگرم, میکوشم میان همهیِ این کارگران و رنجکشان تنها «یک زن» بیابم.
1. من اگر بخواهم کار کنم، کارگری هرگز برای من یک «گزینه» نیست؛ چراکه قادر به انجام آن نیستم.
اگر هم باشم بیهیچ گمانی مردان برای چنین مشاغلی شایستهترند.
2. فضای امن زنانه در چنین مشاغلی برقرار نیست؛ شما نمیدایند در ایران بدلیل محدودیتهای
جنسی، هایپرگمی دختران (=نامرئی شدن طیفی از مردان، که به سود زنان و زیان مردان است)
حجاب و فراجنسیتی کردن زنان و خلاصه سرکوب خواستههای جنسی مردان، شمار «مزاحمین
نوامیس» چه اندازه که رو به رشد نیست! و شما نمیدانید زنان چه اندازه در همین فضای شهری
اذیت نمیشوند و چه اندازه که امنیت جانی آنان در خطر نیست. پس به من حق بدهید که فکر کنم
انتظار شما باید انتظار نابجایی باشد.
بله، ولی هنوز هم چه بسیار زنانی هستند که به بازی مردان در ایفای نقش «مرد خوب» پاداش و افره
میدهند. و مردانی که قوانین را زیر پا میگذارند مجازات میشوند؛ شما اینک اگر در مدخلی سرتان را
پایین بگیرید و بروید و اجازهی عبور را اول به زنان ندهید بیشک مجازات میشوید : این هنوز آداب و معاشرت
بلد نیست، ببین چقدر بیادبه، و غیره!
ناتوانی احتمالی شما چون طبیعیست نابرابری محسوب نمیشود؟! اینکه شما حق همسرگزینی در انحصارتان است ناعادلانه نیست چون از طبیعت و اقتضائات آن برآمده؟ اینکه زن تمام حق و حقوق تولید مثل را در اختیار دارد برتری نیست چون طبیعیست؟ این چیزی فراتر از ارجاع به اتوریته و سرزنش طبیعت نیست. منشاء نابرابری هرچه که باشد، تغییری در وجود داشتن یا اخلاقی نبودن آن ایجاد نمیکند. توانایی بیشتر مردان هم فقط در حمالی نیست، اما وقتی به سود نیست آنهای دیگر انکار میشوند و نادیده گرفته میشوند.
بسیار ساده است: وظیفهی بیشتر، مسئولیت بیشتر، هزینهی بیشتر، توانایی بیشتر = حق بیشتر و امتیاز بیشتر. حالا یک جایی برای برابری این وسط پیدا بکنید. یک دلیلی وجود داشته که نظریهپردازان فمینیسم منکر وجود خارجی زن و مرد شدهاند!
«فضای امن» برای مردان هم وجود ندارد، با این تفاوت که بجای «امنیت روانی» و «آرامش روحی» و «شخصیت اجتماعی» جان و سلامت جسمیشان در میان است. مرد عمله از بالای ساختمان میافتد، مرد رفتگر وسط خیابان با آسفالت یکی میشود و مرد کارگر دستش میرود زیر ماشین پرس اما این چرندیات دربارهی «فضای امن مردانه» را سرهم نمیکند. همینکه توقع دارید جایی را بطور انحصاری با روانشناسی شما تطابق بدهند در همان حال که با هستی کسانی که اکنون در آن مشغول هستند تطابق ندارد یعنی زن محوری.
زنده باد زندگی!
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)