همه چیز، از آب و برق مجانى شروع شد !
ملتى كه براى مفت خورى انقلاب كنند، به گه خورى خواهند افتاد !![]()
آمد شدن تو اندرین گیتی چیست؟
آمد مگسی پدید و ناپیدا شد!
sonixax (01-23-2013),undead_knight (01-23-2013),yasy (01-23-2013)
از سوی انجمن جهانی فیزیک واحد اندازه گیری ریدن اعلام شد:محمود بر ثانیه
کل دنیا عنن ما خوبیم
خلاصه اخبار ایران:))
به بسیجیه میگن تولد خانومت چی خریدی؟
میگه شورت
میگن چرا شورت؟
میگه چون میپوشه خودش خوشحال میشه درمیاره من خوشحال میشم!
بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی مردم به سه دسته تقسیم شدند:
1-اشکانیان
انان که در مراسم عزاداری شرکت میکنندو اشک میریزند
2-سامانیان
انان که میلیاردی بردند و سر و سامان گرفتند
3-صفویان
مثل من و شما که همیشه درصف هستیم و صدامون درنمیاد
یه روزه آفتابی یه خانمه انگلیسی روی عرشه کشتی
در سواحل مکزیک به دریا نگاه میکرد که ناگهان انگشتر الماس
گرانبهایش از انگشتش سر خورد و افتاد تو آب و زن با ناراحتی
این سفر را سپری کرد ..
پس 15 سال که به شهره مکزیکو سیتی رفته بود
در یک رستوران در کنار ساحل سفارش خوراک ماهی داد
وقتی داشت ماهی رو میخورد یه جسم سفت و سخت زیر
دندانش
حس کرد .......
و وقتی در آورد دید
.
.
.
.
.
استخوان ماهیست ......
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
نکنه فکر کردی انگشتره ؟؟؟؟؟؟؟؟؟بابا تو دیگه خیلی تخیلت قویه
میخواین تو افق هم ناپدید بشه؟ مث فانتزیام :)))
آمد شدن تو اندرین گیتی چیست؟
آمد مگسی پدید و ناپیدا شد!
sonixax (01-23-2013),undead_knight (01-24-2013),yasy (01-23-2013)
موز کیلو ۴۰۰۰ تومان !!!
فقط به میمون حسودیمون نشده بود که شد …
آمد شدن تو اندرین گیتی چیست؟
آمد مگسی پدید و ناپیدا شد!
sonixax (01-23-2013)
من عاشق این جوکم :))رفته بودم فروشگاه ..
یکی از این فروشگاه بزرگا , اسمشو نمیبرم که تبلیغ نشه !
یه پیرمرد با نوه اش اومده بود خرید، پسره هی زِر زٍر می کرد. پیرمرد می گفت: آروم باش فرهاد، آروم باش عزیزم!
جلوی قفسه ی خوراکی ها، پسره خودشو زد زمین و داد و بیداد ..
پیر مرده گفت: آروم فرهاد جان، دیگه چیزی نمونده خرید تموم بشه.
... دَم صندوق پسره چرخ دستی رو کشید چندتا از بسته های خرید افتاد زمین، پیرمرده باز گفت: فرهاد آروم! تموم شد، دیگه داریم میریم بیرون!
من کف بُر شده بودم.
بیرون رفتم بهش گفتم آقا شما خیلی کارت درسته این همه اذیتت کرد فقط بهش گفتی فرهاد آروم باش!
پیرمرده با یه قیافه ای منو نگاه کرد و گفت:
عزیزم، فرهاد اسم مَنه! اون تُخم سگ اسمش سیامکه !!
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
گوشیمو تو ماشین بابام جا گذاشتم از خونه زنگ زدم بهش میگم :
من : گوشیم تو ماشینت جا مونده
+ میدونم
من : زنگ خورد جواب ندیاااا
+ اخه مگه من بیکارم جواب زنگ گوشی تورو بدم
من : خب حالا چرا عصبانی میشی ، کسی زنگ نزد ؟؟
+ نه فقط نازی اس داد گفت غروب میاد دنبالت برین بیرون گفتم وقت نداری سرت شلوغه
من :O
واسه چی اینو گفتی ؟
+ چون قبلش به نسترن قول دادم برین خرید..!
من :|
چندتا آدم گردن كلفت اجیر كردم نزدیك افق
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
كه هر کی خواست توی فانتزیش تو افق محو بشه
طوری بزننش که حافظه اش پاک شه فانتزیاش از یادش بره
یارو زن میگیره،
فردای روز ازدواجش رفیقش میبینه با اعصاب خورد نشسته یک گوشه داره سیگار میکشه.
میره جلو، میگه: بیخیال بابا!
ملت که زن میگیرن لااقل دو سه ماهی سرحالن،
تو چرا از همین روز اول حالت خرابه؟
... پسره میگه: اگه تو هم دیشب جای من بودی، الان حالت اینجوری بود.
رفیقش میپرسه: مگه چه خبر بود دیشب؟
میگه: والله من دیشب کارم که با خانوم تموم شد به عادت لعنتیِ همیشه دست کردم تو جیبم یه ایران چک پنجاهی دادم بهش!
رفیقش یک ربع میخنده، بعد به زور جلو خودشو میگیره،
میگه: بیخیال بابا، حالا خانوم که نفهمیده جریان چیه.
یارو میگه: بابا حالم که سر این جریان خراب نیست...
بدبختی اینه که وقتی پول رو دادم، خانوم هم فوری ده تومن بقیه پولم رو پس داد :D
.
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)