باز هم دین داریم تا دین .
یک سری ادیانی هستند مثل مسیحیت که به خاطر سفت و سخت نبودنشان به مرور زمان تعدیل شدند و امروز فقط یک بار مذهبی هستند برای کسانی که تحمل درک حقیقت را ندارند .
در اینجا دینی مانند مسیحیت با اینکه مانند تمام ادیان سامی پوچ و بی محتواست - بی ضرر تر برای جامعه هم هست و خود را میکشد کنار و کار به کار دانشمندان و سیاسیون و ... مانند گذشته ندارد و به محض دخالتش هم از طرف جامعه شوت میشود به همان کلیسا .
ولی اسلام این طوری نیست . اسلام مدعی است که همه چیز را برای رستگاری انسان در خود دارد و با همین استدلال مسلمانان آن اوایل هر کتابی غیر از کتب اسلامی را میسوزاندند . اسلام بیشتر مدعی حکومت است تا آخرت و خدا و ...
در مورد کمونیسم هم متاسفانه یا خوشبختانه هنوز هیچ سیستم کمونیستی ای ایجاد نشده که بخوایم نتیجه بگیری شکست خورده یا موفق شده . شوروی سابق و کره شمالی و ... کمونیستی نبودند و نیستند .
فقط میشود آنچه کمونیسم ادعا میکند را بررسی و نقد کرد . از آنجایی که حذف طبقات اجتماعی و عمومی کردن سرمایه و ابزار تولید در هر سطحی غیر منطقی و عملن غیر ممکن است و این امر باعث محو شدن رقابت میشود و عدم رقابت منجر به کاهش کیفیت محصولات تولیدی میشود و سطح رفاه اجتماعی و زندگی اگر کم نشود در بهترین حالت در یک حد ثابتی میمامند - از این رو کمونیسم حد اقل در این بعد پوچ و بی محتواست و بیشتر به مدینه فاضله میماند تا حقیقتی که نادیده گرفته شده و توده های زحمت کش کارگران باید خودشان را جر دهند تا آن را پیاده کنند .
البته ایرادهای دیگری هم به آن وارد است از جمله آدم حساب کردن فقط و فقط کارگران و نادیده گرفتن مابقی . حتا برخی از تفکرات کمونیستی دهقانان رو هم در کنار سرمایه دارها قرار میدند با اینکه برخی دیگر مثل مائوئیست ها دهقانان رو هم در کنار کارگران قرار میدهند . به عبارت ساده تر یک برداشت منسجم و مورد توافق همه از کمونیسم وجود ندارد - لذا n شاخه ی مختلف دارد که همه شان مابقی شان را پیرو کمونیسم بورژووایی* میدانند !
* نظام سرمای داری که به خاطر محبوبیت و دهان پر کنی کمونیسم در دورانی خاص خود را به شکل کمونیستی به جامعه تحویل میداد و میدهد - مانند حکومت شوروی سابق .