بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
تایید می کنم. یکی از مسایل پیش روی تفکر در ایران حتی تفکر دینی و اسلامی متاسفانه خود اسلام است. آنهم ناشی از دو عنصر در این دین است یکی اینکه قرآن کلام خود خداست و دیری اینکه تحریف نشده چون خدا نخواسته! این یعنی راه بر تفکر کردن و روشنگری دینی و تمام اینها بسته شود! من نمی دانم در اروپا چگونه این مسیر طی شد و جامعه به پختگی رسید که تحمل نقد دینی و زیر سئوال بودن ادعاهای دینی را داشته باشد. در ایران بلایی که سر کسروی آوردند را فراموش نکرده ایم. بنده متنی را می خواندم در یکی از مجلات به سالهای 1340 فکر کنم. نویسنده با نهایت نفرت نسبت به حمله اعراب داشت سخن می گفت و بزرگی ایران باستان، در آن میان خشونت اعراب را ناشی از خوی جاهلیت آنها که حتی اسلام هم نتوانسته درست کند نسبت داده بود. به نظر من این جمله را فقط به عنوان یک سوپاپ اطمینان گذاشته بود تا یکوقت کسی فکر نکند با اینهمه بدی که از حمله اعراب گفته نا مسلمان است و خدای نکرده دارد از اسلام بد می گوید.
این روند فکری کمابیش قبل انقلاب به عنوان یک دیوار دور روشنفکران ما بود. بعد انقلاب دیگر به طور سیستماتیک الزامی شد. یعنی تمامی رشته های دانش و آگاهی و فلسفه باید به نوعی از این دریچه اسلام رد شود. حتی بزرگترین روشنفکران ما هم جرات نمی کنند آزاد فکر کنند و آزاد از اسلام بنویستند. حتی کوچکترین کج روی بی پاسخ نمی ماند و نهایتا برخی راهی تبعید شدند و در تبعید خارج هم اکثرا یا خاموش شدند یا امثال اصلاح طلبان به خارج رفته ذوق زده شدند و تمامی رشته های اندیشه از کفشان خارج شد.
---------- ارسال جدید اضافه شده در 04:37 am ---------- ارسال قبلی در 04:34 am ----------
شاید این از نتایج کهنسالی تمدن ما باشد! گویا دچار زوال عقل شده ایم!![]()
یک کلمه
اسلام
داشتم توی یک فاروم یک تاپیکی رو میخوندم
عنوان فاروم این بود:موارد و موانع ایرانی ظهور
به عنوان مثال شما فقط این تیکه رو بخونید از پست اول
یا در جای دیگه میگه:ین دردها را باید به کدام مسئول گفت؟ مسئولینی که هر چندسال یک بار میآیندو میخورند و میروند؟ نقش ولایت فقیه کجاست؟ چرا ما رهبری ولایت فقیه را خانه نشین کرده ایم ؟ مگر ایشان را نایب امام زمان نمیدانیم؟ چرا اختیارات ایشان را به نصیحت و پند محدود کرده ایم؟ چرا به بهانه دموکراسی خود را درگیر و دراختیار رهبری افراد غیر فقیه قرار داده ایم؟ چرا به بهانه دموکراسی ولی فقیه را خانه نشین کرده ایم؟ اگر امت اسلام یک صاحب داشته باشد بهتر است یا آنقدر صاحب و رئیس داشته باشد که مسلمین ندانند دردشان را کجا بگویند؟ اگر حکومت مستقیم ولی فقیه را دیکتاتوری بنامیم ، حکومت مستقیم پیامبرمان و حضرت علی را چه مینامیم؟ حکومت مستقیم یا همان به قول امروزی ها دیکتاتوری زمانی بد و ناپسند است که توسط افراد غیر عادل انجام شود نه افرادی که به عدالت و سنت پیامبر عمل میکنند. به راستی تا کی نوشدارو در دستمان باشد و پی درمان بگردیم. زمان عملی کردن قرآن کی فرا میرسد؟با این مطالب ذکر شده آیا نمیتوان گفت که امام زمان چرا ظهور نمیکند؟ امام زمان کجا بیاید؟ بین این امت که مالشان با حرام آمیخته شده و خود را تحت ولایت غیر فقیه قرار داده و از آن هم حمایت میکنند؟ مگر امام حسین را امتی غیر از این شهید کردند؟
اگر حضرتش بیاید ما هم مانند دیگر فرق نمیگوییم که دین جدید آورده است؟
ما ایرانیها تو تاریخمون به وجود کورش مینازیم
به عدالت و انساندوستیش
به قوانین عادلانه اش
یه سوال؟:
رهبر ما چیش از کورش کمتره که کنار گذاشته شده؟
عدالتش؟
کمبود قانون های انسانی ( با علم فراوان از قرآن و احادیث )
اقتدار و سیاستش؟
چی؟
بعد می بینیم که مخالفت انچنان جدیی نمیشه و چه بسا تایید هم میشه
بعضیا چرا انقدر مسخ شدن و نفهم بار اومدن؟
خب خواستگاه تمام مشکلات آلمان نازی را هم نمیشد فاشیسم بدانیم، این بدان معنی نیست که فاشیسم مشکل نیست یا مشکلی بزرگی نیست بلکه تنها بدان معناست که جامعهیِ انسانی و مشکلات آن چند لایه و پیچیده است و علتهایِ فراوان دارد.در جامعهیِ ایران دین زدگی و اسلام زدگی یک مشکل بسیار اساسیست که به وضوح میشود تفاوت آنرا، با وجود دیکتاتوری رژیم پیش از آن، در تغییرات پس از انقلاب 57 ایران دید. همچنین از نظر من مشکل دین زدگی مشکلیست فرهنگی که نیازمند (شرط لازم و نه الزاما کافی) نقد دین است، آلمان هم اگر مشکل کمتری در دین زدگی دارد بخاطر این است که نسلهایِ پیشتر آنرا به نقد کشیدهاند (آلمان هم که نه نفت و گاز دارد و چیز دیگر و تا همین صد سال پیش دست و پا میزد تا یک کشور شود، من مزیتی به صورتی که مطرح کردید برای آنها نمیبینم).
بنگر من سنت و در زیر مجموعهیِ آن دین و بطور خاص اسلام همواره یک مشکل بر سر راه برای آنچه من و شما میخواهیم، بوده، هست و خواهد بود.
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound
ویرایش از سوی Mehrbod : 12-19-2013 در ساعت 07:41 PM
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
Anarchy (12-20-2013)
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)