• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 65

    جُستار: آیا وجود خدا لازم هست؟

    Hybrid View

    1. #1
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Kaveh نمایش پست ها
      یک سئوال.

      تصور کنید ما در یک کامپیوتر دنیایی خلق کنیم و با یکسری فرمولهای مشخص که خودمان تنظیم کرده ایم به موجوداتی هوشمند در این دنیای مجازی حیات دهیم و برای آنهایی محیطی درست کنیم که طبق همان فرمولها ایجاد شده و رشد کند و در نهایت از بین رود. این موجودات هوشمند چگونه می توانند از وجود ما و حتی کامپیوتر (رابط) مطلع شوند؟

      خوب چند تا نکته در اینجا هست، نخست اینکه اگر روی قانون‌های جهان مادی خودمان بنگریم، این دو مهاد همیشه پابرجا هستند:

      • همه سیستم‌های مادی خطا می‌کنند.
      • توان پردازشیک هر سیستمی مرزمند و محدود است.




      اکنون ما با دو رویکرد روبرو هستیم:

      1. پس از ساختن جهان ما هیچگونه اندرکشی با آن نکرده و می‌گذاریم با قانون‌ و فرمول‌های از پیش داده شده ما به پردازش و هستی خود ادامه دهد.
      2. پس از ساختن جهان، ما در نقش خدا آن اندرکنش کرده و سیستم را دست‌کاری (manipulate) می‌کنیم.



      در ریخت یکم، موجودات ساختگی ما بنا به دو مهاد بالا، نگرنده شکسته شدن گاه و بیگاه قانون‌های مادی و bugهای سیستم خواهند بود. رخ دادن
      پدیده‌هایی که بر پاد قانون‌های جهانشان است: درخت خودبه‌خود سبز می‌شود، نیروی گرانش از کار می‌افتد. قد یک آدم 100 متر می‌شود و ...

      برای آنها دیدن تنها یکی از این شکستگی‌های قانونمندی ماده، در جایگاه مثال نقض ثابت می‌کند که جهانشان مجازی و ساختگی است (هوده 1)


      در ریخت دوم و در اندرکنش ما با جهان ساختگی، نخست شانس رویدادن باگ‌های سیستم را افزایش می‌دهیم (هوده 1 در بالا). اما از سوی دیگر برای آنکه
      برای نمونه یک درخت را ناپدید کنیم دو راه داریم: آنرا با شکستن قانونمندی جهان ساختگی انجام دهیم: درخت خود به خود ناپدید می‌شود (که باز هم به هوده 1 می‌رسد)

      آنرا از راه نامستقیم و "ظاهرا" قانونمند انجام دهیم: به یک آدم مجازی این انگیزه را بدهیم که هوس کند برود درخت را قطع کند و سپس آن را آتش بزند و سپس
      ما خاکستر آتش را از سیستم پاک کنیم که اینگونه کارمان پنهان می‌ماند، و تنها راه فهمیدن بودن ما برای موجودات همان رویدادن خطاهای پادقانونیک سیستم می‌شود.


      مهاد دوم یا مرزمندی سیستم در پردازش اصل پیچیده‌تری است و نیاز به فکر کردن دارد که چگونه موجودات
      ساختگی ما بتوانند با انجام آزمایش‌هایی، شکنندگی سیستم را افزایش داده و به آستانه پردازشیکی آن نزدیک شوند.

      چنین چیزی در بازی‌های کامپیوتری خودمان زیاد دیده می‌شود. قانون‌های گیتیکال (physical) بازی‌های کامپیوتری به اندازه بسنده دقیق کار نمی‌کنند چرا که
      از توان پردازشیکی کامپیوتر فراتر می‌رود.

      در واقع اگر بخواهیم در یک بازی بخوبی مرز تماس دو شیء را از هم بازشناسی و جدا کنیم، نیاز به
      پردازش داده‌های بسیار بیشتری خواهد بود و همه اشیاء سیستم بایستی همواره و در هر دم، مرز‌های خودشان
      را پردازش کرده و مراقب باشند که درون مرز یک شیء دیگر نشوند و نبود این سیستم مایه دیدن چنین چیزهایی است:


      برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید

نام: g1ZYh.jpg
دیدن: 66
حجم: 79.4 کیلو بایت
      ویرایش از سوی Mehrbod : 05-15-2012 در ساعت 01:12 PM

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    2. 5 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Agnostic (09-26-2012),Anarchy (05-03-2012),D@mneD (05-03-2012),Kaveh (05-04-2012),sonixax (05-03-2012)

    3. #2
      سخنور سوم
      Points: 6,715, Level: 53
      Level completed: 83%, Points required for next Level: 35
      Overall activity: 20.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      Sapientiam Discenti
       
      خالی
       
      Kaveh آواتار ها
      تاریخ هموندی
      May 2012
      نوشته ها
      446
      جُستارها
      20
      امتیازها
      6,715
      رنک
      53
      Post Thanks / Like
      سپاس
      339
      از ایشان 1,475 بار در 409 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      2 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی مهربد نمایش پست ها
      خوب چند تا نکته در اینجا هست، نخست اینکه اگر روی قانون‌های جهان مادی خودمان بنگریم، این دو مهاد همیشه پابرجا هستند:



      • همه سیستم‌های مادی خطا می‌کنند.
      • توان پردازشیک هر سیستمی مرزمند و محدود است.




      اکنون ما با دو رویکرد روبرو هستیم:

      1. پس از ساختن جهان ما هیچگونه اندرکشی با آن نکرده و می‌گذاریم با قانون‌ و فرمول‌های از پیش داده شده ما به پردازش و هستی خود ادامه دهد.
      2. پس از ساختن جهان، ما در نقش خدا آن اندرکنش کرده و سیستم را دست‌کاری (manipulate) می‌کنیم.



      در ریخت یکم، موجودات ساختگی ما بنا به دو مهاد بالا، نگرنده شکسته شدن گاه و بیگاه قانون‌های مادی و bugهای سیستم خواهند بود. رخ دادن
      پدیده‌هایی که بر پاد قانون‌های جهانشان است: درخت خودبه‌خود سبز می‌شود، نیروی گرانش از کار می‌افتد. قد یک آدم 100 متر می‌شود و ...

      برای آنها دیدن تنها یکی از این شکستگی‌های قانونمندی ماده، در جایگاه مثال نقض ثابت می‌کند که جهانشان مجازی و ساختگی است (هوده 1)


      در ریخت دوم و در اندرکنش ما با جهان ساختگی، نخست شانس رویدادن باگ‌های سیستم را افزایش می‌دهیم (هوده 1 در بالا). اما از سوی دیگر برای آنکه
      برای نمونه یک درخت را ناپدید کنیم دو راه داریم: آنرا با شکستن قانونمندی جهان ساختگی انجام دهیم: درخت خود به خود ناپدید می‌شود (که باز هم به هوده 1 می‌رسد)

      آنرا از راه نامستقیم و "ظاهرا" قانونمند انجام دهیم: به یک آدم مجازی این انگیزه را بدهیم که هوس کند برود درخت را قطع کند و سپس آن را آتش بزند و سپس
      ما خاکستر آتش را از سیستم پاک کنیم که اینگونه کارمان پنهان می‌ماند، و تنها راه فهمیدن بودن ما برای موجودات همان رویدادن خطاهای پادقانونیک سیستم می‌شود.


      مهاد دوم یا مرزمندی سیستم در پردازش اصل پیچیده‌تری است و نیاز به فکر کردن دارد که چگونه موجودات
      ساختگی ما بتوانند با انجام آزمایش‌هایی، شکنندگی سیستم را افزایش داده و به آستانه پردازشیکی آن نزدیک شوند.

      چنین چیزی در بازی‌های کامپیوتری خودمان زیاد دیده می‌شود. قانون‌های گیتیکی (فیزیکی) بازی‌های کامپیوتری به اندازه بسنده دقیق کار نمی‌کنند چرا که
      از توان پردازشیکی کامپیوتر فراتر می‌رود.

      در واقع اگر بخواهیم در یک بازی بخوبی مرز تماس دو شیء را از هم بازشناسی و جدا کنیم، نیاز به
      پردازش داده‌های بسیار بیشتری خواهد بود و همه اشیاء سیستم بایستی همواره و در هر دم، مرز‌های خودشان
      را پردازش کرده و مراقب باشند که درون مرز یک شیء دیگر نشوند و نبود این سیستم مایه دیدن چنین چیزهایی است:


      برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید

نام: g1ZYh.jpg
دیدن: 66
حجم: 79.4 کیلو بایت
      متشکرم از مهربد عزیز برای پاسخ فکر شده.


      +پاسخ شما مرا به یاد ترومن شو انداخت. رسیدن به مرزهای استودیو و خطاها هر دو منجر به آگاه شدن موجود هوشمند تحت برنامه شدند.

      حال با قبول دو مورد فوق دنیای خودمان را داخل چنین سیستمی ولی با سطح پردازش بالاتر و مرزهای بسیار بزرگتر از کامپیوترهایی که امروز می شناسیم تصور کنیم.
      ما در حال حاضر و با دانش و زمانی که از بودن ما در این سیستم گذشته نتوانسته ایم خطایی در سیستم کشف کنیم که خلاف قوانین حاکم بر آن (علم = کدهای برنامه) باشد و از طرفی مرزهای دنیایمان را هم نتوانسته ایم مشخص کنیم. هنوز حتی پا از مدار سیاره خود فراتر نگذاشته ایم. با این حال می توانیم ادعا کنیم که این نمی تواند یک نوع شبیه سازی باشد؟ به عبارتی مساله احتمال وجود یا عدم وجود هوش برتر به وجود آورنده وجود دارد.
      Qui Tacet Consentire

    4. 5 کاربر برای این پست سودمند از Kaveh گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Agnostic (09-26-2012),Anarchy (05-04-2012),D@mneD (05-16-2012),Mehrbod (05-14-2012),sonixax (05-04-2012)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. ریشه مشکلات فرهنگی ایرانیان در کجاست؟
      از سوی Anarchy در تالار تاریخ، فرهنگ، همبود
      پاسخ: 31
      واپسین پیک: 12-19-2013, 07:32 PM
    2. آیا منشا تمامی مفاهیم از ماده است؟
      از سوی Anarchy در تالار فلسفه و منطق
      پاسخ: 49
      واپسین پیک: 08-02-2013, 11:35 AM
    3. آیا قانون چند همسری در اسلام، ظلم بر زنان است؟
      از سوی سید ابوبکر در تالار زنامرد
      پاسخ: 39
      واپسین پیک: 04-11-2013, 09:31 PM
    4. طراحی هوشمند و برهان نظم یکی است؟
      از سوی بهمنیار در تالار فلسفه و منطق
      پاسخ: 12
      واپسین پیک: 01-13-2013, 10:21 PM
    5. ايا خدا شرور است؟
      از سوی Nigel در تالار فلسفه و منطق
      پاسخ: 3
      واپسین پیک: 11-21-2010, 08:31 PM

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •