پدیده خودکشی چه از جهت فردی و چه از جهت اجتماعی اخلاقی ست یا غیراخلاقی؟ ابتدا توصیه میکنم مقالات زیر را مطالعه نمایید: خ...B3فه - WiKi صفحه پیدا نشد | ساز مخالف خودکشی جدیترین مسأله فلسفه «خودکشی» است! 400 Bad Request مصاحبه اختصاصی صدانت با دکتر حسین دباغ، بخش نخست (خودکشی) صدانت به نظر من خودکشی غیر اخلاقی است چرا که هر رفتار و عمل شما زمانی اخلاقی ست که منجر به اذیت و ازار و اسیب به دیگران نشود این در حالیه که وقتی شما خودکشی می کنید اطرافیان و نزدیکان شما (مادر پدر همسر فرزند خواهر برادر دوست صمیمی) دچار اسیب روحی فراوان و دائمی می شوند بطوریکه این فقدان تا پایان عمر زندگی انها را تحت تاثیر قرار میدهد در حالتی فراتر و بدتر و طبق امار و داده ها خودکشیِ فرد می تواند منجر به خودکشی های بعدی در نزدیکان وی شود و بدین سان عمق فاجعه برای بازماندگان آن خانواده دوچندان خواهد شد ممکن است فرد خودکش با در نظر گرفتن این موضوع تصمیم بگیرد همزمان با کشتن خود نزدیکان و عزیزان خود را نیز بکشد تا آنها را با عذاب فقدان خود تنها نگذارد و حتی از نظر خود انها را از شر این زندگی تلخ و بیهوده رهایی بخشد. این نیز تصمیمی غیراخلاقی است هم از آن جهت که خود را در مقام تصمیم گیر درباره مهمترین حق انسانی (حق حیات) درباره دیگران قرار داده است و بجای انها رای به مرگ و نیستی داده است! و هم از این جهت که کشتن هریک از اطرافیانش نیز منجر به اسیب روحی فراوان و دائمی در کسانی خواهد شد که آن افراد برایشان عزیز و مهم بوده اند. بعنوان مثال وقتی فرد تصمیم می گیرد علاوه بر خود، پدر و مادرش را نیز بکشد همین پدر و مادر نیز برای کسان دیگری (همچون خواهران و برادران خودشان) عزیز و مهم هستند و مرگ این دو آن افراد را در بهت و غم دائمی فرو خواهد برد. شاید از این نظر تنها خودکشیِ فردی که کسی را ندارد که بود و نبودش برای او مهم باشد (هیچ فرد نزدیکی در زندگی خود ندارد نه اینکه صرفا خودش فکر میکند برای اطرافیانش مهم نیست!) و خودکشی او برای هیچ کس تالم و ناراحتی روحی و روانی دائمی ایجاد نمیکند غیراخلاقی نباشد. هرچند وجود چنین فردی در دنیا بعید است چرا که حتی کسی که در پرورشگاه بزرگ شده و پدر و مادر و خواهر و برادری ندارد بهرحال دوستان صمیمی و نزدیکی دارد که فقدان او باعث ناراحتی عمیق و دائمی در انها شود وقتی فرد به این اگاهی رسیده که طبق امار و شواهد تجربی خودکشی فرد میتواند دومینو وار به خودکشی های بعدی در اطرافیان و نزدیکان وی منجر شود پس اقدام به خودکشی بدون در نظر گرفتن این احتمال واقعی، اقدامی به غایت غیراخلاقی و غیرموجه خواهد بود. در واقع باید در نظر بگیرد که عملِ به ظاهر شخصیِ او می تواند اغازگر یک رشته اقدامات ویرانگر بعدی نزد اطرافیانش باشد که بکلی بازماندگان را تحت تاثیر شدیدترین تکانه های روحی و روانی قرار دهد. در واقع ممکن است او در حال گشودن دری به روی جهنم برای نزدیکان دوست داشتنی خود باشد. وقتی شما تصور کنید که خودکشی شما ممکن است منجر به خودکشی های بعدی (و یا حداقل افسردگی های شدید و ویران کننده) در اطرافیان شما شود یقینا اقدام به خودکشی را نه تصمیمی فردی که تصمیمی با پیامدهای فراتر از خود خواهید دید و در این حالت است که خودکشی را غیراخلاقی خواهید یافت چرا که برای راحتی و رهایی خود عده زیادی از نزدیکان و عزیزان خود را در رنج و عذابی دائمی و چه بسا با چالش اندیشیدن هر روزه به خودکشی فرو خواهید برد! در این حالت است که ممکن است در یک تصمیم اخلاقی ترجیح دهید تمام سعی خود را بکنید که مشکلات را حل نموده و یا حداقل آنها را تحمل نمایید، بجای انکه با اقدام خودخواهانه به خودکشی نزدیکان و عزیزانتان را با غم و اندوه فراوان و احتمال بروز مصیبت های سلسله وار بعدی تنها بگذارید. برخی در تایید اخلاقی بودن خودکشی اینطور استدلال و استنتاج می کنند که حالا که امدنمان (تولدمان) با رای و نظر خودمان نبوده است بگذار لااقل رفتنمان (مرگمان) با تصمیم و اراده خودمان باشد در پاسخ باید گفت درست است که امدنمان با رای و نظر خودمان نبوده است اما این به خودی خود باعث نمی شود که رفتنمان با اراده و تصمیم خودمان (خودکشی) را توجیه و اخلاقی نماید هرچند چنین حقی را برای ما ایجاد می نماید اما صرف ایجاد حق به ما جواز اخلاقی استفاده از آن را نمی دهد