Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958

Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958

Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958

Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958

Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958

Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958

Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958

Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958

Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958
پرسش و پاسخ‌های فلسفی/دانشیک با مزدک بامداد
  • Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 226

    جُستار: پرسش و پاسخ‌های فلسفی/دانشیک با مزدک بامداد

    Threaded View

    1. #33
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      آغازگر جُستار
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      Archive: andishehaa.com - Q&A - #6

      ***

      مزدك بامداد
      07-04-12
      پیک 46


      نگارنده ی نخستین : alijohar
      http://www.andishehaa.com/forums/sho...2360#post12360



      از دید دانش همه حركات انسان از طریق "آنچه كه در داخل جمجمه " قرار دارد انجام می شود !
      دانش به ما گفته داخل هندوانه آبی است منتها تا قبل از باز كردن به شرط
      چاقو ! به محض باز كردن رنگش قرمز می شود شما بفرما ثابت كن اینطور نیست !

      بدیهی است كه دیدن توسط مغز انجام میشود ، ملای روم بار ها در مثنوی گفته "پسر جان پی
      نمی بیند عقل می بیند "، حالا شما كشفیات جدید را به ما اطلاع میدهید !؟
      بر اساس نظر ملا صدرا روح هم در بستر فیزیكی خود ایجاد میشود .
      ملا صدرا در ضمن میگفت كه دیدن
      به این سبب است كه نور از چشم ساطع
      شده و به شیئی میخورد!




      دانش به ما گفته داخل هندوانه آبی است منتها تا قبل از باز كردن به شرط
      چاقو ! به محض باز كردن رنگش قرمز می شود شما بفرما ثابت كن اینطور نیست !
      دانش ملاصدرایی به شما گفته!
      نه دانش ما !
      گویا افكت های كوانتومی را
      هم بد فهم كرده اید!


      ***

      مزدك بامداد
      07-04-12
      پیک 47


      نگارنده ی نخستین : ایراندوست
      http://www.andishehaa.com/forums/sho...2342#post12342



      مزدک جان نظرت در مورد وجود کیهانهای دیگر چیست؟
      نظری مطرح شده در مورد اینکه کیهان ما در میان
      انتهای یک گستره وسیع از یک مرکز گرانشی قرار دارد.یعنی یک مرکز اصلی
      گرانشی کیهانی هست که به دور ان کیهانهای مختلف قرار دارد و کیهان ما در
      فاصله دوری از این مرکز قرار گرفته است.

      (واقعا تصور بزرگی همین کیهان ما را مبهوت کرده چه برسد به وجود کیهانهای دیگر!)
      كیهان های دگیر هم ممكن است باشد و یا خیر.
      امكان وجود آن منتفی نشده است ولی باز هم
      پیوندی با خدا و اجنه و سهم امام ندارد!


      ***

      مزدك بامداد
      07-04-14
      پیک 48


      نگارنده ی نخستین : منظومه
      http://www.andishehaa.com/forums/sho...2679#post12679



      جناب مزدک دوتا سوال تک محتوا را لایی رد کردید ، این دوستان هم دیگر اصراری بر پرسیدن نداشتند لطفا جوابشان را بدهید ؟؟




      نگارنده ی نخستین : unfaithful
      http://www.andishehaa.com/forums/sho...2776#post12776



      من از پست های 104 و 111 دیدگاه ایشان را دانستم .


      ***

      مزدك بامداد
      07-04-14
      پیک 49


      نگارنده ی نخستین : ایراندوست
      http://www.andishehaa.com/forums/sho...2665#post12665



      مزدک جان میشه به زبان ساده کمی در مورد اصل عدم قطعیت در فیزیک کوانتوم توضیح بدی؟ممنون میشم.فقط لطفا کمی ساده بگو
      [size=4]از اینجا آغاز میكنیم كه برای یافتن آگاهی در باره ی چیزی،
      باید در این جهان ما، ذرات آگاهی دهنده به شما برسند
      .
      برای نمونه، برای اینكه به وجود یك سیب در یك اتاق آگاه شوید
      باید اتاق روشن باشد و نور ( فوتون ها=ذرات آگاهی دهنده) از سیب
      به شما برسد تا سیب را " ببینید". یا اگر كسی پشت در است، شما
      باید آوای زنگ درب را بشنوید ( ذرات هوا كه امواج مكانیكی
      صوتی را منتقل میكنند) تا به وجود این كس آگاه شوید. اگر زنگ كار
      نكند، آگاه نمیشوید.
      حال برای اینكه شما جا و یا سرعت یك سیب متحرك در اتاقی تاریك
      را ببینید، باید یك لامپ روشن كنید. با روشن كردن این لامپ، فوتون های
      بیشماری به ان سیب میخورند و سپس به چشم شما رسیده و شما از جا
      و سرعت ان سیب در این لحظه آگاه میشوید، ولی آگاهی شما به بهای
      خوردن میلیارد ها فوتون به سیب است كه در نتیجه ئ ان، سیب از جای
      اصلی و سرعت اصلی خود، اندكی منحرف شده است! البته در سیب این
      دیده نمیشود، چون جرم ان در برابر این فوتون ها به اندازه ای بزرگ است
      و اثر فوتون ها به اندازه ای پراكنده است كه این انحراف جزئی است.
      امّا اگر همین را در باره ی یك الكترون انجام بدهیم، چون جرم الكترون
      با انرژی فوتون در یك اسكالا و یك سنگ است، هر اندازه كه فوتون
      های پر انرژی تر بكار ببریم، امكان انحراف سرعت ان بیشتر میشود
      ( ولی جایش را دقیقتر پیدا مكنیم چون فوتون های پر انرژی طول موج كمتری
      دارند و امكان ردخور و بازه ی مكانی سان كمتر است). بوارونه اگر
      فوتون های كم انرژی را بكار ببریم كه الكترون از سرعت خود منحرف نشود،
      آنگاه سرعت الكترون را دقیقتر پیدا میكنیم، ولی جایش نا دقیق میشود، چرا كه فوتون
      كم انرژی، فركانس كمتری دارد، یعنی طول موجش درازتر است و بازه ی
      مكانی و ردخور جای التكرون مبهم تر میشود.
      بر این پایه، دقت جا و دقت سرعت (در حقیقت تكانه=سرعت ضربدر جرم)
      با هم پیوند وارونه ( رابطه ی معكوس ) دارند و دقت در یكی به
      بهای بیدقتی در دیگری تمام میشود و شما هرگز نمیتوانید در آن یگانه
      ( آن واحد) هم جا و هم تكانه ( سرعت) یك چیز را با دقت 100٪ بدانید. كه در نتیجه ئ ان، سیب از جای


      البته این توضیح هم بسیار به زبان ساده بود.

      ***

      مزدك بامداد
      07-04-15
      پیک 50


      نگارنده ی نخستین : منظومه
      http://www.andishehaa.com/forums/sho...2873#post12873



      من هم دیدگاه خنده دار ایشان را خواندم .
      منتهی اشکال کار شما اینجاست که اگر جهان هستی را یله ، رها و افسار
      گسیخته درک کنید و بفهمید ، برایتان قابل فهمتر و مانوس تر است تا اینکه
      موجودی حکیم ، مدبر و در یک کلام خالق و صانعی باکمال و باشعور را در رأس
      کار آن بدانید .

      فرقش در این است که با وجود احتمال محال و مضحک اولی خود را فارغ از قید و بند و مسئولیت می یابید و میکنید هر کاری که دل بخواهد .
      شرمنده ام ، اندکی صبر سحر نزدیک است .
      هیهات از آن روزی که سیاهی فرضیه های اغواگرانهء مزدک جانتان رو میشود
      لیکن شما و رفقا را بازگشتی نیست تا جبران مافات نموده و از کفری که نسبت
      به خالق خویش داشتید توبه نمائید .
      اینجا چندین سفسته نمودید
      1- سفسته پیروی از آرزو : wishful thinking
      یعنی میفرمائید كه چون بهتر است خدایی باشد
      حكیم و قادر و ما هم بهشت و حوری داشته باشیم،
      پس در واقعیت هم همین باید باشد! خیر جناب،
      واقعیت مستقل از آرزو و دلخواه ماست و ما باید
      در پی چیزی باشیم كه درست است، نه چیزی كه
      پسند ماست!

      1400 سال هم هست كه هی صبر! اندكی ! سحر نزدیك است
      ( یعنی بمانید بگذارید ما هی بخوریم و چاق شویم كه سحر
      نزدیك است !!


      2- سفسته ترسانیدن ( appeal to fear ) یا همان
      سفسته قرانی انذار! كه هیهات اگر براه مزدك بروید
      كه دوزخ چشم براه شماست! در حالیكه خود این بحث
      برای این است كه اثبات شود كه خدا و دوزخ و .. هست یاخیر.

      3- سفسته ی مطلب خرواری ، كه حوصله ئ بررسی آنرا
      نداریم !

      ***

      مزدك بامداد
      07-04-15
      پیک 51


      نگارنده ی نخستین : منظومه
      http://www.andishehaa.com/forums/sho...2984#post12984



      این سوال مربوط به شما بود ؟؟!!
      سوال از مزدک ملحد بیخدا پرسیده شد ، پس اگر با او هم مرام و مسلکید جواب دهید که :

      فضیلت و یا "نفس فضیلت" در نزد صاحبان مکاتب پوچ و الحادی چه مقامی دارد ؟؟
      من با چه محرکی باید خود را ملزم به ارتکاب فعل خیر بنمایم ؟؟

      در غیر اینصورت سوال را به اهلش واگذارید .
      به محرك فرازیست بهینه ژن !
      در جوامع الحادی !! هم قانون است و
      بحكم خرد از شما هم جلوتر افتاده اند !!


      ***

      مزدك بامداد
      07-04-15
      پیک 52


      نگارنده ی نخستین : جستار
      http://www.andishehaa.com/forums/sho...2977#post12977



      بازنوشت :
      نگارنده ی نخستین : مزدك بامداد
      شما مدعی هستید كه خواب ، سفر روح است!
      پس شما ثابت كنید كه روح وجود دارد و میتواند
      از پیكر بیرون رفته و سفر كند!
      از دید دانش، " دیدن " در مغز انجام میشود و نه در
      چشم، چرا كه چشم تنها یك گیرنده است . از دید دانش
      پس خواب دیدن همان كاركرد مغز در حال آف لاین است
      و چیزها/داده هایییی كه دیده میشود از بایگانی مغز برداشته میشود،
      در حالیكه در بیداری، مغز آن لاین است و داده هایی كه
      در مغز " دیده" میشود، از جهان بیرون میایند.

      متاسفانه به همین سادگی ها که شما گفتید هم قابل توجیه نیست.
      تفسیری که شما ارائه دادید با ساده اندیشی بسیاری همراه است زیرا :
      خواب هایی هستند که تصاویر آنها هرگز دیده نشده اند .
      خواب هایی هستند که شما افرادی را در آن می بینید که تنها در آینده با آنها روبرو می شوید .
      برای این چه توجیهی دارید
      شما هرگز درحالت آنلاین چنین اشخاص یا مناظری را ندیده اید و یا حتی تخیل آن را هم نداشته اید .
      و در چند روز یا سال بعد ناگهان با آنها مواجه می شوید و شگفت زده و متحیر می مانید .
      آیا باز هم می توانید بگویید خواب تراوشات مغزی است ...
      بیخود است.
      مغز آدمی دارای توان " تركیب " فایل های ذهنی است.
      یعنی میتواند مفهوم اسب را با مفهوم اسب تركیب كرده
      و موجودی بنام اسب بالدار را در ذهن خود بیافریند.
      از اینرو مغز میتواند با سود بردن از عناصر از پیش
      شناخته شده، مانند نقاشی كه از رنگ ها و تصویر های
      گوناگون اثری مینگارد، با تركیب مفاهیم دهنی ( فانتزی)
      تصویر هایی كه در این تركیب combination ندیده اید
      بیافریند. حتی شما میتوانید از روی توصیف چهره ی
      یكی، از او برای خود چهره ای در پندار درست كنید.

      ***

      مزدك بامداد
      07-04-15
      پیک 53


      نگارنده ی نخستین : جستار
      http://www.andishehaa.com/forums/sho...2976#post12976



      متاسفانه بازهم جناب مزدک به سفسطه بافی افتاد .
      البته این روال طبیعی برای دین
      گریزان است که وقتی با تنگنای منطقی مواجه می شوند بجای پذیرفتن حق به
      مغلطه و سفسطه دست زده و سرانجام هم در کوچه پس کوچه های "علی چپ" باید
      دنبال آنها بگردی :

      بحث عدم قطعیت در مقیاس های کوانتومی
      و ریزذرات و مبحث احتمالات بدین معنی است که با توجه به نکاتی که اشاره شد
      نمی توان عملکرد دقیق یک پدیده را به صورت صد در صد پیش بینی کرد ..

      مثلا در مورد مکانیک اتمی انقدر
      عوامل و نیروهای موثر زیاد هستند و سرعت محرک ها (الکترون) زیاد و جرم
      آنها فوق العاده ناچیز است که پیش بینی محل دقیق حضور الکترون تقریبا غیر
      ممکن است .

      به همین سبب مثلا در شیمی صحبت
      ازبجای الکترون منفرد ابر الکترونی می شود . و اوربیتال (محل استقرار
      الترون در اطراف هسته) را محلی تعریف می کنند که " احتمال حضور الکترون در
      آن بیش از 95درصد باشد " .

      اما آن چیزی که من قصد داشتم به آن اشاره کنم این است که :
      مسئله "عدم قطعیت" تنها و تنها مربوط به "دانش و آگاهی ما از پدیده ها " می شود .
      به عبارت دیگر این ما هستیم که با توجه به ضعف ازارهای اندازه گیری مان قادر به پیش بینی صد در صدی رفتار برخی پدیده ها نیستیم و این "دانش ما" است که دچار عدم قطعیت شده نه آن پدیده .
      مثلا در مورد پرتاب سکه : این ما هستیم که با توجه به هزاران نیروی دخیل در چرخش سکه دچار عدم قطعیت شده ایم
      و نمی توانیم قاطعانه بگوییم این سکه پرتابی "رو" خواهد آمد یا "پشت"
      وگرنه در این عمل هیچ گونه تصادفی در کار نیست و نیروهایی مثل "شدت پرتاب
      اولیه" ، "مقاومت هوا " "جاذبه زمین در همان نقطه خاص" و هزاران نیروی
      دیگر بسیار دقیق باعث می شوند که سکه به سمتی خاص برزمین بیافتد و هیچ تصادفی در کار نیست . گرچه ما با ابزارهای کنونی شاید قادر به محاسبه تمامی این نیروهای موثر نباشیم .


      و این دقیقا همان سفسطه و مغلطه ایست
      که دینگریزان امثال مزدک به آن استناد می کنند و سعی می کنند نشان دهند
      پدیده های طبیعی چندان هم از نظم و قانون برخوردار نیستند و تصادفی روی می
      دهند .
      بیخود است.
      بروید فیزیك بخوانید!
      عدم قطعیت كوانتومی پیوند ریشه ای با
      احتمالات دارد ولی با مفهوم تصادف
      كه در مورد سكه و تاس و .. گفتید،
      یكی نیست و ماهم در باره تصادفی
      بودن پدیده ها چیزی نگفته بودیم كه
      سفسته ی " حرف در دهان گذاشتن"
      را انجام دادید. بوارونه ما همیشه گفته
      ایم كه ماده قانونمند است و حتی همان
      معادلات كوانتومی ، قانونی را بیان میكنند.

      این داستان هم به ضعف ابزار ! اندازه گیری
      پیوندی ندارد و در سفرنگ های گوناگون كوانتومی،
      یك مرز شناخت در ریزجهان ( microcosmos )
      بشمار میرود


      ***

      مزدك بامداد
      07-04-15
      پیک 54


      نگارنده ی نخستین : ایراندوست
      http://www.andishehaa.com/forums/sho...2828#post12828



      خیلی ممنون از توضیح اموزنده و بسیار مفید.
      اینجا یک سوال پیش می اید ایا با این
      توصیف ان وقت در مورد فیزیک ذرات کوانتومی ما همه چیزمان احتمالات می
      شود؟!مثل اوربیتال که در مورد هسته اتم در نظر می گیریم.
      بله، امّا در جرم های بزرگ، این احتمالات
      اثر ناچیز دارد. منظور از جرم های بزرگ
      هم همان بالاتر از از تراز مولكولی است.
      یعنی اینكه مثلاً شما یكباره خود را در كره ی
      ماه بیابید، یك در ده بتوان چندین میلیون و میلیارد
      است ولی احتمالش " هست"

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    2. یک کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (04-10-2012)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    کلیدواژگان این جُستار

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •