جالبه.
من فکر میکنم بیشتر شبیه به همین مردان امگا باشم،همیشه از اونایی که واسه دخترا چرب زبونی و بد تر از اون واژن لیسی! میکردن بدم میومده و از نظرم دختری که با اینا بیرون میرفته یا دوست میشده یه احمق به تمام معنا بوده و اون مردی که واسه یه تیکه گوشت رو به پاچه خواری و زبون بازی واسه این دخترا میکرده یه موجود حقیر.
اما بیشتر از همه از اون مردایی حالم بهم میخورده که تو فانتزی هایی مثل خریدن گل برای پارتنر یا قربون صدقه رفتن برای اون یا بوس فرستادن پشت گوشی و.... بودن.
همونطور که گفتین مثل این مردای امگا همیشه دوست داشتم اون دختر مورد نظرم تصور از من یه مرد بسیار باهوش که همیشه سرش تو فلسفه و کانت و هایدگر و دکارته یا چند تا زبون خارجی بلده باشه تا یه جنتلمن که چمیدونم وقتی دختره سردشه براش کتشو تن اون بکنه.
ام فکر میکنم یه تفاوت بنیادی هم با این مردای امگا داشته باشم.اونم اینه که شما اشاره کردی این مردا سعی میکنن از نشون دادن هوش و سطح مطالعشون برای رسیدن به رابطه جنسی استفاده کنن.اما خود من این مسئله از جنبه دیگری مطرحه اونم اینه همیشه دوست داشتم برتر بودن هوش مردا رو نسبت به زنا ثابت کنم یا حداقل نشون بدم که خودم از اون دختر مورد نظر باهوش تر هستم و با بولد کردن این تو ذهن اون دختر یه جورایی برتری خودمو به رخش بکشم چه بسا هیچ وقت قصد داشتن رابطه عاطفی یا جنسی رو هم با اون دختر نداشته باشم اما همین که اینو بهش ثابت کنم خودش اگه بیشتر از رابطه جنسی لذت نداشته باشه کمتر هم نداره.
آخه تو الگو و اسوه من تو زندگی هستی،اینه که وقتی حالت بهم میخوره من سریعا یه انقلاب در اخلاق و رفتارم ایجاد میکنم!
بیشین بینیم باو
خوبه بهت برخورد
یک بخاری ازت بلند شد
حالا اینجا مجازیه ولی بیرون تو دنیای مردها خیلی برات اُفت داره به اینکه داد بزنی من آخر صَفَم!!!
یک پله با یک تِرنس فاصله داری
اگر این حرف ناراحتت میکنه باید صفات مردونه رو تو خودت تقویت کنی