روزی معتصم از امام نقی خواست برای اثبات حقانیتش داخل قفس گوریلی رفته و با وی شطرنج بازی کند. امام داخل قفس شد و گوریل وحشی به اذن الله آرام گشته و به بازی شطرنج با امام پرداخت. همگان در حال پی بردن به حقانیت امام بودند که ناگهان گوریل امام را کیش و مات کرد. روایت است امام چنان بی جنبه بازی بود و از حرص باخت وحشی بازی دراورد که گوریل بینوا را به ناچار از قفس خارج کرده و امام را یک ماه در قفس نگه داشتند. بعد از آن همه به حقانیت گوریل پی بردند.