موی سر زن هم در کنار همان موی تن و ریش مرد جای دارد.
ولی زن و مرد هر دو موی سر دارند، ولی تنها مردها هستند که موی چهره و ریش دارند.
موی سر کاربردی مگر نشان دادن زیبایی و تندرستی ندارد. موی چهره نیز همانگونه است.
موی سینه یا پشم (بسته به جنسش) نیز میتواند برای ماده زیبا یا نازیبا باشد. همچنان که کاربر شیرین گفت:
این زابهای ژنتیکی هم تا آنجاییکه من میتوانم بیانگارم نیاز به زمان زیادی برای جا افتادن ندارند، چراکه ما درباره پیدایشنوشته اصلی از سوی shirin
جهشهای ژنتیکی سخن نمیگوییم. زابی که هماکنون جهیده است را یک دختر میتواند با زیبا دیدن نگه داشته و به نسل پسین بدهد.
تا آنجاییکه common sense هم به ما میگوید، نسل امروز پسرها بیاندازه ظریفتر از چند نسل پیشتر خود است.
فلسفه به چم جهانبینی و فراساختارنگری است، نه آن مفهوم فلسفه بافتن (اوهام و تصورات).
برای زیبایی ما میدانیم که فاکتورهای گوناگونی کنار یکدیگر آن را میسازند:
- تقارن یا symmetry
- نوسان یا fluctuations
- نزدیکی هنجاریک (normative)
- ...
تقارن بیشتر زیباتر است (فرنود آن میتواند درستی فرآیند رشتمان (mitosis) یاختگان باشد)
نوسان کمتر زیباتر است (نوسان مانند جوش، موهای تن پراکنده در پسر و ..)
نزدیکی به هنجار (normal) زیباتر است. قد بسیار بلند یا بسیار کوتاه زیبا نیست. لاغری بسیار زیاد یا چاقی بالا زیبا نیست.
حتا هوش بسیار زیاد هم شاید بتوان گفت گیرا و "زیبا" نیست، چرا که تراز هوشی کس باید تا جایی باشد که دیگران بتوانند آن را فهمیده و قدردانی کنند.
اصولا زیباترین آدم کسی میشود که بیشتر از همه در همه زابها هنجار و نُرمال باشد. ما میتوانیم تا آنجا پیش برویم که زیباترین را با میانگینترین جایگزین کنیم.
ما در کنار برد پیت، جانی دِپ را هم داریم که هیکل زیبایی ندارد ولی چندین سال زیباترین مرد
جهان بود. این شیوه آمارگیری از اینکه چه کسی زیبا است چه کسی نه به جایی نمیرسد.
اینکه چه کسی گیرا و جذاب است گفتمان دیگری میشود. یک آدم زشت ولی خوشخنده/باهوش/... هم میتواند گیرا باشد.
اصولا گفتمان ما این نیست که چه چیزی برای من و شما و یا زن امروز زیباتر است. گفتمان این است که آیا مردان زیباتر هستند یا زنان.
ما گفتیم که در تقریبا همه جانداران ماده دست به گزینش میزند، از همینرو نر در کنار دیگر زابهای خود (تنومندی، هوش و ..) زیباتر نیز هست تا برگزیده شود.
اکنون چگونایی (کیفیت) زیبایی میتواند به فاکتورهای بیشماری پیوند داشته و همچنین زیر هنایای (تاثیر) همبودینی (social) باشد.
برای نمونه اینکه بگوییم قد بلند همواره زیباتر بوده سخنی بیهوده است. ما تمدنهای چین را میتوانیم نگاه کنیم که تا همین چند دهه پیش قد بسیار کوتاهی
داشتند و آن را هیچ زشت هم نمیدیدند، ولی امروز و پس از آمدن اینترنت و ماهواره و .. استانداردهای زیباییشناسی تغییر کرده و قد بلند زیباتر دیده میشود.
همچنین خود ریش را ما از آغاز تمدن (بگوییم ده تا پانزده هزار سال پیش )میتوانستیم کمابیش آرایش کنیم و فکر
نمیکنم (روی برداشت ابتدایی من از ژنتیک) بیشتر از یکی دو نسل برای آنکه زاب فراگیر شود زمان نیاز باشد.
گیرایی ≠ زیبایی
نکته در این است که این زابهایی زیباییشناسی را چه کسی میبرگزیند، دختر یا پسر؟