پاتوق شب نشینی

[Nilftrondheim]

و آیا با این دموکراسی میتوان ساخت هرگونه ابزار کنترل مغزی را از فردا در جهان بازایستاند؟

مهربد جان، شما هر بحثی را به ظاهر با علاقه و اهمیت دادن وارد میشوید، وقتی که آدم انتظار ندارد به جاده خاکی پیامد های تکنولوژی میزنید! نکن جانم. نکن. گاییدی ما را.

[Nilftrondheim]

دوستان حالا که هستید، یک اعلان موضعی بکنید:
رای می‌دهید یا نه و چرا؟

یا کاری را درست انجام دهید یا اصلا انجام ندهید! من رای میدهم تا مهر آن در شناسنامه ام وارد شود، بعد از آن چطور میفهمند چه کسی به جای رای فحش نوشته است؟

[Soheil]

درود بیباک جان؛ قربانت، خودت خوبی؟ کم‌پیدا هستی...
با رای دادن موافق‌ام اما با دلیل‌ات موافق نیستم. من رای نمی‌دهم برای ثبات بیشتر
و اصلاح مردم، که به آن امیدی نیست؛ رای می‌دهم برای اندکی بهتر شدن وضع
با همین شرایطی که داریم.

ممنون. نه ولی به آینده امیدوارم. والا قبلا اینجا حس بهتری بهم میداد، اکنون اکثر بچه ها کلا حس منفی به آدم میدن چون خسته و ناامید هستند.
فعالیت آنچنانی هم نیست که ما هم بخواهیم در بحثها شرکت کنیم.

من هم حداقل روی بیست سال آینده ایران حسابی باز نمیکنم. برام هم زیاد مهم نیست راستش رای دادن یا ندادن. چون تاثیرش کمه.
ولی سخن برخی از تحریمی ها واقعا از روی احساسات و لج هستش به نظر من.

[Soheil]

"آدمهای احمق یا درمانده مشتری من هستند، بدون تضمینی قانونی یا مادی به من اعتماد میکنند، من هم آنها را به نا کجا آباد میبرم. سپس اموال آنها را میدزدم و اعضای بدنشان را میفروشم."



Welcome to the real world

با من که نبودی؟

[Mehrbod]

مهربد جان، شما هر بحثی را به ظاهر با علاقه و اهمیت دادن وارد میشوید، وقتی که آدم انتظار ندارد به جاده خاکی پیامد های تکنولوژی میزنید! نکن جانم. نکن. گاییدی ما را.

یکی از سرطان رو به مرگ است, برای پادرد و کمردرد اش دوا و نسخه می‌پیچند.

میخواهید چه کنیم, وانمود کنیم نه سرطان مهم نیست و باید به کمردرد او پرداخت؟

[سارا]

یکی از سرطان رو به مرگ است, برای پادرد و کمردرد اش دوا و نسخه می‌پیچند.

میخواهید چه کنیم, وانمود کنیم نه سرطان مهم نیست و باید به کمردرد او پرداخت؟

ولی گمان کنم هیچ چیزی به اندازه ی خودفریبی و خرافه (!) (البته از دید خودتان) شما را رنج ندهد!

[ملکوت]

سلام

[Nilftrondheim]

با من که نبودی؟

به خودت اعتماد نداری؟ هر وقت کاری در این حد احمقانه کردی که جان و مالت را در اختیار یک خلافکار قرار بدی، به خودت بگیر.

[Nilftrondheim]

یکی از سرطان رو به مرگ است, برای پادرد و کمردرد اش دوا و نسخه می‌پیچند.

میخواهید چه کنیم, وانمود کنیم نه سرطان مهم نیست و باید به کمردرد او پرداخت؟

باید برای جدی گرفته شدن:


1- مخاطب در مورد خطر توجیه شده باشد.


2- راهکاری قابل اجرا در دست داشته باشد.


با این پریود های الکی کاری پیش نخواهد رفت!

[Nilftrondheim]

سلام

علیک، هر چند که از روی لایک سر دقیقه گرفتن از thought آینده درخشانی برایتان متصور نیست.