• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 417

    جُستار: پیشرفت روزافزون فندآوری: به کجا می‌رویم؟

    Hybrid View

    1. #1
      نویسنده سوم
      Points: 4,243, Level: 41
      Level completed: 47%, Points required for next Level: 107
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      Ignorance IS bliss
       
      ریلکس
       
      Nilftrondheim آواتار ها
      تاریخ هموندی
      May 2015
      سن
      22
      نوشته ها
      153
      جُستارها
      3
      امتیازها
      4,243
      رنک
      41
      Post Thanks / Like
      سپاس
      67
      از ایشان 75 بار در 55 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      2 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      نیم‌نگاهی به آلودگی‌های زیستبوم (بی‌اثری نظارت‌ها), ساخت جنگ‌افزارهای گوناگون (بی‌اثری نظارت‌ها), تازش‌هایِ
      تروریست‌ها (پاریس همین چندی پیش), ساخت ابزارهای کنترل مغز (سراسر قانونی و نظارت شده) و جزآن.







      فروآمدن به تراز حیوانات خانگی و داشتن زندگی گیاهی ایده‌آلی جهانگستر نیست.






      .
      در مورد تکنولوژی های کنترل ذهن پرسیدم تا کنون راجع به آن چیزی نشنیده ام.

      از قضای روزگار ایده آلی جهانگستر هست. آزادی مطلق منجر میشود به Lemmings.
      I am a degenerate

    2. #2
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      آغازگر جُستار
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Nilftrondheim نمایش پست ها
      در مورد تکنولوژی های کنترل ذهن پرسیدم تا کنون راجع به آن چیزی نشنیده ام.

      از قضای روزگار ایده آلی جهانگستر هست. آزادی مطلق منجر میشود به Lemmings.
      چیزی به نام آزادی مطلق در کار نیست, در جنگل و در طبیعت سبز هم آزادی مطلقی‌ در کار نبوده و نیست.

      آزادی ولی مرز دارد و مرز آزادی در جامعه‌یِ تکنولوژیک در ابعادی (گُستراهایی) که اهمیت دارند
      روز به روز کمتر شده و در ابعادی که هیچ اهمیت سرنوشت‌سازی ندارند, روز به روز بیشتر میشود.

      برای نمونه, امروزه کس آزاد است هر آنجور که میپسندد لباس بپوشد, با هر آن کس و به هر آن
      شیوه‌ای که دوست دارد سکس داشته باشد, هر جور آهنگی میخواهد گوش بدهد, هر جا میخواهد سفر کند و .. و...
      هر آینه, هنگامیکه سخن از آزادی‌هایِ راستین و معنادار میروند, آزادی‌هایی که در آینده و سرنوشت آدمی
      نقش دارند, برای نمونه اینکه چه جنگ‌افزارهایی ساخته بشوند یا نشوند, ابزارهای کنترل مغز ساخته بشوند یا چگونه از آنها
      بهره‌بردار بشود, کس از هیچگونه آزادی‌ای برخوردار نیست و نمیتواند برخوردار باشد, بسادگی و با بهره‌گیری از همانندیِ پیکر
      خود آدمی, درست همانجور که که اگر هر یاخته بخواهد خودسر و خودرای باشد, پیکر آدمی در کوتاه‌ترین زمان از هم فروخواهد
      پاشید و گرفتار سرطان و هزار و یک بیماری دیگر خواهد شد, بهمینسان در ابرسازواره‌یِ تکنولوژیک آزادی و خودرایی آدمها, که
      همان یاخته‌هایِ این ابرسازواره باشند, نمیتواند هرگز نمود بیابد و چه اگر نیز بیابد, در کوتاه‌ترین زمان به فروپاشی خود ابرسازواره خواهد انجامید.
      ویرایش از سوی Mehrbod : 02-16-2016 در ساعت 08:24 PM

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    3. #3
      نویسنده سوم
      Points: 4,243, Level: 41
      Level completed: 47%, Points required for next Level: 107
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      Ignorance IS bliss
       
      ریلکس
       
      Nilftrondheim آواتار ها
      تاریخ هموندی
      May 2015
      سن
      22
      نوشته ها
      153
      جُستارها
      3
      امتیازها
      4,243
      رنک
      41
      Post Thanks / Like
      سپاس
      67
      از ایشان 75 بار در 55 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      2 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      چیزی به نام آزادی مطلق در کار نیست, در جنگل و در طبیعت سبز هم آزادی مطلقی‌ در کار نبوده و نیست.آزادی ولی مرز دارد و مرز آزادی در جامعه‌یِ تکنولوژیک در ابعادی (گُستراهایی) که اهمیت دارند روز به روز کمتر شده و در ابعادی که هیچ اهمیت سرنوشت‌سازی ندارند, روز به روز بیشتر میشود.برای نمونه, امروزه کس آزاد است هر آنجور که میپسندد لباس بپوشد, با هر آن کس و به هر آن شیوه‌ای که دوست دارد سکس داشته باشد, هر جور آهنگی میخواهد گوش بدهد, هر جا میخواهد سفر کند و .. و...هر آینه, هنگامیکه سخن از آزادی‌هایِ راستین و معنادار میروند, آزادی‌هایی که در آینده و سرنوشت آدمی نقش دارند, برای نمونه اینکه چه جنگ‌افزارهایی ساخته بشوند یا نشوند, ابزارهای کنترل مغز ساخته بشوند یا چگونه از آنها بهره‌بردار بشود, کس از هیچگونه آزادی‌ای برخوردار نیست و نمیتواند برخوردار باشد, بسادگی و با بهره‌گیری از همانندیِ پیکر خود آدمی, درست همانجور که که اگر هر یاخته بخواهد خودسر و خودرای باشد, پیکر آدمی در کوتاه‌ترین زمان از هم فروخواهد پاشید و گرفتار سرطان و هزار و یک بیماری دیگر خواهد شد, بهمینسان در ابرسازواره‌یِ تکنولوژیک آزادی و خودرایی آدمها, که همان یاخته‌هایِ این ابرسازواره باشند, نمیتواند هرگز نمود بیابد و چه اگر نیز بیابد, در کوتاه‌ترین زمان به فروپاشی خود ابرسازواره خواهد انجامید.
      این همان چیزی است که من گفتم، تکنولوژی هایی که پتانسیل سو استفاده دارند غیر قابل اجتناب دموکراتیزه خواهند شد، در این صورت تنها نظارت و غیره هستند که نمیگذارند اوضاع از کنترل خارج شود. شما آزاد هستید، تا جایی که در راکتور اتمی شخصیتان بمب کثیف نسازید. انتظار زیادی است؟هم اکنون همان وضع که توصیف کردید هست، هر روز سیستم ایمنیتان با میلیون ها سلول سرطانی درگیر میشود، اما کار به مرگ نمیکشد.هنوز هم منتظر توضیحتان در مورد ابزارهای کنترل مغز هستم.
      I am a degenerate

    4. #4
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      آغازگر جُستار
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Nilftrondheim نمایش پست ها
      سیستم همین که زنده و سلامت بودن بشر را تضمین میکند خیلی لطف کرده است. اگر کسی از اینهمه تفریحات لذت نمیبرد و گوشه گیری میکند، یا اوتیست است یا افسرده. خیلی دوست دارم بدانم آلترناتیو شما چیست. در زمان انسان های شکارچی-میوه چین برای این آدم ها چه اتفاقی می افتاد؟ دوباره میخواهید بگویید آن زمان این مشکلات وجود نداشت و این ها زاده شده اند از سیستم؟ البته هم که نباید وجود میداشتند، به همان دلیل که آن زمان سرطان هم کم بود! کسی که در بیست سالگی از عفونت بمیرد دیگر به شصت سالگی نمیرسد که بخواهد دچار جهش و فرسودگی های منجر به سرطان شود! بله، تکنولوژی اجازه داده ابعاد دیگری از طبیعت لوس انسان بیرون بزند، کسی که شب و روز برای خوراک و سر پناه سگ دو بزند دیگر افسرده و گوشه گیر نمیشود. راه حل هم بسیار ساده است، مغز گرسنه تان را به کاری مشغول کنید.



      نگرستیزی پیرامون فندآوری و هومنی, در پرتویِ آن

      * طول عمر آدمی براه فندآوری افزوده نشده است. آمارهایی که در این زمینه میآورند از این ترفند کهنه
      بهره میگیرند که میانگین دو پراکندگی ناهمگون را همگون جا میزنند. برای نمونه, پراکندگی هوش یک پراکندگی
      بهنجار (gaussian) میباشد, ولی پراکندگی دارایی از گونه‌یِ نابهنجار. در اینجا میانگین این دو پراکندگی یک
      معنا را نمیدهد, زیرا ب.ن. اگر میانگین هوش هزار تن را بگیریم, هوش یک تن نمیتواند بیشتر از ٩٩٩ تن دیگر
      روی هم باشد, ولی در پراکندگی دارایی, یک تن میتواند بیشتر از ٩٩٩ تن دیگر بر روی هم درآمد داشته باشد.

      طول عمر آدمی در پیشاتمدّن نیز از گونه‌یِ دیگری پراکندگی است و میانگین آن باز
      معنایی یکسان نمیدهد. در گذشته مرگ و میر بسیار بالایی در نوزادان بوده است, ولی آن
      شماری که از این بازه‌یِ بازدارنده رد میشده‌اند طول عمر کمابیش یکسانی
      با آدم امروزین داشته‌اند.



      +

      طول عمر

      سخن شما درباره‌یِ اینکه مرگ و میر کودکان تفاوتی در آمار نمیدهد نادرست است.
      بایستی بنگرید که در سنجش طول زندگانی ما دو فاکتور داریم:

      ١- maximum life-span
      ٢- average life-span

      که آوردیم, فاکتور یکم کمابیش یکسان بوده است — این فاکتور از ده‌ها هزاران سال پیش تا امروز کمابیش یکسان بوده است— ولی
      فاکتور دوم یکسان نیست, زیرا امروزه آمار مرگ و میر نوزادان بسیار پایین آمده است و هنگام میانگین‌یابی این به چشم میاید.

      نمونه‌وار, اگر آمار ما به دو تن که هر دو ١٠٠ سال زندگی میکنند کوتاه شود, در گذشته یکی از ایندو در همان نوزادی میمرده (بگوییم
      در ٢ سالگی) و میانگین آن ازینرو درمیاید ٥١ سال, ولی در دومی میانگین خواهد بود ١٠٠ سال (= ترفند تردستانه‌‌ای که زده‌اند).

      در سوی دیگر, داشتن دیرای زندگانی بالاتر و امنیت فراوان هنگامیکه ما کنترلی بر روی زندگی و
      سرنوشت امان نداریم و به تراز جانوران خانگی فروکاسته‌ایم از دیدگاه بسیاری (و خود من) بی‌ارزش است.
      Russell این را پسندید.

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    5. یک کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Nilftrondheim (03-06-2016)

    6. #5
      نویسنده سوم
      Points: 4,243, Level: 41
      Level completed: 47%, Points required for next Level: 107
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      Ignorance IS bliss
       
      ریلکس
       
      Nilftrondheim آواتار ها
      تاریخ هموندی
      May 2015
      سن
      22
      نوشته ها
      153
      جُستارها
      3
      امتیازها
      4,243
      رنک
      41
      Post Thanks / Like
      سپاس
      67
      از ایشان 75 بار در 55 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      2 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      نگرستیزی پیرامون فندآوری و هومنی, در پرتویِ آن

      * طول عمر آدمی براه فندآوری افزوده نشده است. آمارهایی که در این زمینه میآورند از این ترفند کهنه
      بهره میگیرند که میانگین دو پراکندگی ناهمگون را همگون جا میزنند. برای نمونه, پراکندگی هوش یک پراکندگی
      بهنجار (gaussian) میباشد, ولی پراکندگی دارایی از گونه‌یِ نابهنجار. در اینجا میانگین این دو پراکندگی یک
      معنا را نمیدهد, زیرا ب.ن. اگر میانگین هوش هزار تن را بگیریم, هوش یک تن نمیتواند بیشتر از ٩٩٩ تن دیگر
      روی هم باشد, ولی در پراکندگی دارایی, یک تن میتواند بیشتر از ٩٩٩ تن دیگر بر روی هم درآمد داشته باشد.

      طول عمر آدمی در پیشاتمدّن نیز از گونه‌یِ دیگری پراکندگی است و میانگین آن باز
      معنایی یکسان نمیدهد. در گذشته مرگ و میر بسیار بالایی در نوزادان بوده است, ولی آن
      شماری که از این بازه‌یِ بازدارنده رد میشده‌اند طول عمر کمابیش یکسانی
      با آدم امروزین داشته‌اند.



      +

      طول عمر

      سخن شما درباره‌یِ اینکه مرگ و میر کودکان تفاوتی در آمار نمیدهد نادرست است.
      بایستی بنگرید که در سنجش طول زندگانی ما دو فاکتور داریم:

      ١- maximum life-span
      ٢- average life-span

      که آوردیم, فاکتور یکم کمابیش یکسان بوده است — این فاکتور از ده‌ها هزاران سال پیش تا امروز کمابیش یکسان بوده است— ولی
      فاکتور دوم یکسان نیست, زیرا امروزه آمار مرگ و میر نوزادان بسیار پایین آمده است و هنگام میانگین‌یابی این به چشم میاید.

      نمونه‌وار, اگر آمار ما به دو تن که هر دو ١٠٠ سال زندگی میکنند کوتاه شود, در گذشته یکی از ایندو در همان نوزادی میمرده (بگوییم
      در ٢ سالگی) و میانگین آن ازینرو درمیاید ٥١ سال, ولی در دومی میانگین خواهد بود ١٠٠ سال (= ترفند تردستانه‌‌ای که زده‌اند).

      در سوی دیگر, داشتن دیرای زندگانی بالاتر و امنیت فراوان هنگامیکه ما کنترلی بر روی زندگی و
      سرنوشت امان نداریم و به تراز جانوران خانگی فروکاسته‌ایم از دیدگاه بسیاری (و خود من) بی‌ارزش است.
      تشکر میکنم از علم و منطق شما که در حد منکران گرمایش جهانی است، این هم از امید به زندگی بر پایه سن برای شما:


      Life Expectancy — Our World in Data


      برای اطفال یک ساله، از 1845 تا 2011 از 47.5 تا 81 افزایش یافته است. حتی 1845 هم ناف انقلاب صنعتی است، برای امید به زندگی شکارچی-گردآورنده یک ساله به قدرت تخیل قویتان رجوع کنید.


      قبلا بقیه ده ها بار گفته اند چرا کنترل بشر امروز بیشتر است، فکر نمیکنم گفتن من تاثیری بر شما داشته باشد. اما نکته جدید اینکه خواستن کنترل بیشتر بر زندگی از آرمان های انارکوسوسیالیستی شما سرچشمه میگیرد، نه فندستیزی. فرافکنی نکنید. من شما را به چپ-تر دعوت میکنم.
      I am a degenerate

    7. #6
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      آغازگر جُستار
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Nilftrondheim نمایش پست ها
      تشکر میکنم از علم و منطق شما که در حد منکران گرمایش جهانی است، این هم از امید به زندگی بر پایه سن برای شما:


      Life Expectancy — Our World in Data


      برای اطفال یک ساله، از 1845 تا 2011 از 47.5 تا 81 افزایش یافته است. حتی 1845 هم ناف انقلاب صنعتی است، برای امید به

      درست است, ولی آیا نوشته را خواندید؟

      چُنانکه گفته شد, میانگین چیزی سراسر جدا از بیشینه‌ (maximum) است, در پیشاتمدّن آمار مرگ و میر
      میان نوزادان بسیار بالا است, ولی میانگین بیشینه‌یِ عمر (maximum life-span) کمابیش با آدم امروزین یکسان است.



      نوزاد ≠ بچه (طفل)


      در حقیقت, با پیشرفت فندآوری از کیفیت ژن‌ها نیز تاکنون تنها کاسته شده است, زیرا برای نمونه در پیشاتمّدن
      نوزادی که با بیماری قند زاده میشده بختی برای فرازیست نداشته و پا به کودکی و بزرگسالی
      نمیگذاشته (ازینرو میانگین عمر پایین), ولی امروز بسیاری از بیماری‌ها به روش‌هایِ درمان و کنترل شده, جوریکه
      کس تا پایان زندگی خود وابسته به این دارو یا آن دارو باشد, راه خود را به استخر ژنی و پراکنش خود, میگشایند.

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    8. #7
      نویسنده سوم
      Points: 4,243, Level: 41
      Level completed: 47%, Points required for next Level: 107
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      Ignorance IS bliss
       
      ریلکس
       
      Nilftrondheim آواتار ها
      تاریخ هموندی
      May 2015
      سن
      22
      نوشته ها
      153
      جُستارها
      3
      امتیازها
      4,243
      رنک
      41
      Post Thanks / Like
      سپاس
      67
      از ایشان 75 بار در 55 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      2 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      درست است, ولی آیا نوشته را خواندید؟

      چُنانکه گفته شد, میانگین چیزی سراسر جدا از بیشینه‌ (maximum) است, در پیشاتمدّن آمار مرگ و میر
      میان نوزادان بسیار بالا است, ولی میانگین بیشینه‌یِ عمر (maximum life-span) کمابیش با آدم امروزین یکسان است.



      نوزاد ≠ بچه (طفل)


      در حقیقت, با پیشرفت فندآوری از کیفیت ژن‌ها نیز تاکنون تنها کاسته شده است, زیرا برای نمونه در پیشاتمّدن
      نوزادی که با بیماری قند زاده میشده بختی برای فرازیست نداشته و پا به کودکی و بزرگسالی
      نمیگذاشته (ازینرو میانگین عمر پایین), ولی امروز بسیاری از بیماری‌ها به روش‌هایِ درمان و کنترل شده, جوریکه
      کس تا پایان زندگی خود وابسته به این دارو یا آن دارو باشد, راه خود را به استخر ژنی و پراکنش خود, میگشایند.
      دقیقا هم همین کار را کردم! میفرمودید افزایش امید به زندگی به خاطر کاهش مرگ ومیر نوزادان است، که با حذف آن هنوز هم میبینیم که افزایش وجود دارد.


      اینکه واکسیناسیون و پزشکی به مردنی اجازه زیست و زاد ولد داده اند از توطئه های تکنولوژی نیست، با من باشد نمیگذارم کسی بدون Embryo Selection توله بیندازد.
      I am a degenerate

    9. #8
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      آغازگر جُستار
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      اخلاقیات دوگانه

      در چهار اکتبر, در پایان‌هایِ سال ٢٠١٣ یک بالگرد ارتشی آمریکایی از فراز زمین‌هایِ ییلاقی نزدیک جلال‌آباد افغانسان پرواز میکرد. در یک دهکده, آنجورکه CNN و دیگر
      سرچشمه‌هایِ خبری گزارش داده‌اند, پنج تن که برای خودشان بیرون نشسته اند «تا از گرمای جانسوز دمی آسوده باشند», در چشم بر هم زدنی قربانی تیراندازی‌هایِ
      بالگرد شده و جان میسپارند. یک سخنگوی NATO تازش را یک «عملیات از پیش برنامه‌ریزی شده دقیق» مینامد و میافزاید که گزارش‌هایِ آغازین از "نبود
      هرگونه مرگ و میر شهروندی" خبر میدهند. مسئولان محلی هر آینه میگویند که هر پنج کشته شهروندان ساده, و دو تن از آنان کودک بوده‌اند.

      «ما همچنان داریم وضعیت را بررسی میکنیم», Will Griffin سرهنگ آمریکایی میگوید.

      در یک چشم بر هم زدن, یک سرباز کارکشته و ناشناس آمریکایی, یک آدمکش حرفه‌ای, با کاربُرد یکی از پیشرفته‌ترین ماشین‌افزارهای
      تکنولوژیک بر روی زمین, مرگ بیشتری را از همه‌یِ آنچه تئودور کازینسکی در ١٧ سال از چنانکه-میگویند, حملات تروریستی ‌اش, رقم میزند.

      بروشنی همه‌یِ جزئیات و شرایط بر ما روشن نیستند و به احتمال بالا هرگز نخواهند بود. ولی این چه درباره‌یِ احساس جمعی ما میگوید, هنگامیکه
      سخن از مرگ پنج تن در افغانسان میرود و هیچگونه یا واکنش اخلاقیِ بسیار اندکی برانگیخته میشود, و کشته شدن سه تن — که واپسین آن ٢٠
      و اندی سال پیش باشد — سر و صدای اعتراض‌‌های محکوم‌آمیزانه و پر از خشم را درمیآورد. چگونه است که پذیرفته است اگر نهاد مسئول
      آدمکشی‌ باشد, ولی کس نه؟ خلبانی ماشه را کشیده, ولی احتمالا تصمیم کشتن ازسوی ماموری خود پدافند-نامیده‌یِ تنها و ناشناس بالادست
      آمده است. ولی هنگامیکه یک کس همچون کازینسکی — یک ناشناس و خود پدافند-نامیده و ناشناس دیگر, کسیکه خردورزیده و دوراندیشانه
      بیمی سهمگین در تیررس به خود, به طبیعت و به همه‌یِ آدمی میبیند — باید همچون قاتلی روانی و روانپریش به تصویر کشیده بشود.

      اگر نه هیچ چیز دیگر, اخلاقیات دستکم باید پیوستگی داشته باشد. زندگی ارزشمند است, چنانکه بیشتریان میگویند: همه‌یِ کشتارها
      نادرست‌اند, ولی اگر باید, میتوانند, تحت شرایطی بسیار استثنایی و کمیاب, توجیه‌پذیر باشند. کشته شدن پنج افغان بیهوده,
      دلبخواه و بسختی دفاع‌ناپذیر است; براستی هیچ از مرگ آنان بدست نیامده. کُنش‌های کازینسکی در سوی دیگر, هر اندازه اسفناک که
      بخواهند بوده باشند, یکراست به چاپ آرمان‌نامه‌یِ بدنام او, و به چرخیدگی چشمان جامعه به سوی پرسمان تکنولوژی انجامیدند.




      On the Question of Technological Slavery: A Reply to Campbell and Lipkin The Wildernist

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. گزین‌گویه‌ها
      از سوی Theodor Herzl در تالار هماندیشی
      پاسخ: 691
      واپسین پیک: 05-11-2015, 03:20 PM
    2. پاسخ: 18
      واپسین پیک: 09-01-2012, 04:16 PM
    3. اندر نکات امنیتی در ساخت ویلاگ
      از سوی Russell در تالار رایانه، اینترنت، تلفن‌های همراه
      پاسخ: 12
      واپسین پیک: 01-09-2012, 01:11 PM
    4. سفری به پناهگاه جیمز باندی ویکی‌لیکس!
      از سوی Dariush Rahazad در تالار دانش و فندآوری
      پاسخ: 2
      واپسین پیک: 12-17-2010, 08:27 AM

    کلیدواژگان این جُستار

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •