بشر از روی مرگرانه یا گرایش درونی به پوچگرایی یا با خواست درونی سیستمی که او را بخواهد نابود کند را درست نکرده است,خوب شاید سوال درست این باشد که ارتباط بین تکنولوژی و نهیلیسم چه می باشد.
چرا بشر سیستمی را بنیان نهاده است که نهایتا منجر به نابودیش می شود.
اگر این سیستم نهایتا منجر به نابودی بشر است چرا ما در برابر پیشروی و توقف آن ناتوانیم.
بساکه بسادگی, چیزها رفته رفته پیچیدهتر و پیشرفتهتر شده و از کنترل او بیرون رفتهاند. در حقیقت تا همین چند سده پیش آدمی
کنترل بسیار بالایی بر سرنوشت و زندگی خودش داشت, زیرا تکنولوژی هنوز این اندازه پیشرفته نشده بود, راههایِ ارتباطَی
هنوز این اندازه گسترده نشده بود و ابزارهای نظارت, کنترل و مدیریت هنوز به این پیچیدگی نرسیده بودند که امروز داریم.
در سوی دیگر, سیستم تکنولوژیک در پی نابودی آدمی نیست, بساکه روند طبیعی خودش را میپیماید. آنچه ولی به سود
آدمی نیست همین پیموده شدن روند طبیعی چیزهاست. برای نمونه روند طبیعی کنونی این است که رایانهها دارند روز بروز
هوشمندتر میشوند و بزودی از آدمی در همهیِ زمینهها برتر خواهند شد, روند ناطبیعیتر و سختتر این است که خود آدمی
روز به روز هوشمند بشود. هر آینه, از آنجاییکه سیستم تکنولوژیک بسیار بزرگ, بسیار پیچیده و بسیار سنگین میباشد, در توان هیچکس نیست
که این روند را به سودی آدمی وارونه بکند و ازینرو, اینکه سرانجام چه میشود یک قمار کور با احتمالات بسیار بسیار بیمناک روی این خواهد
بود که کدامیک زودتر به واقعیت میپیوندد: روباتهای هوشمند زودتر ساخته بشوند, یا اینکه نه ابزارهای هوشمندسازی آدمی ساخته بشوند.
اگر شرایط در کنترل آدمی میبودند, آنگاه بروشنی اینجا گزینهیِ دوّم نیز نخست به واقعیت میپوست; ولی از آنجاییکه در
کنترل آدمی نیستند, آنچه آسانتر و هموارتر باشد زودتر نوآوری خواهد شد که در این مورد, پیدایش ابرهوشوارهها میباشد.