• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 55

    جُستار: مشکلات اساسی‌ اسلام از نظر شما چیست؟

    Hybrid View

    1. #1
      نویسنده سوم
      Points: 3,971, Level: 40
      Level completed: 11%, Points required for next Level: 179
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      بی تفاوفت
       
      Transcendence آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Sep 2015
      نوشته ها
      107
      جُستارها
      0
      امتیازها
      3,971
      رنک
      40
      Post Thanks / Like
      سپاس
      49
      از ایشان 72 بار در 50 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Dariush نمایش پست ها
      اسلام علاوه بر اصول دین، دارای مجموعه‌ای از احکام است که
      برگرفته از سنت و قرآن هستند و معیار هر حکم فقهی محسوب
      می‌شوند. هر حکم یا قانونی باید یا بطور مستقیم از این دو
      مرجع گرفته شوند و یا آنکه با تفسیری از این دو و یا نهایتا
      با احادیث و سنت صحابه و ... سنجیده شوند. تمام اینها به این
      سبب است که در اسلام «بدعت» شدیدا محکوم است.
      در ادیان دیگر هم چندان از بدعت استقبال نمی‌شود،
      اما حکمی اینچنین صریح و محکم در این مورد نیز وجود ندارد.
      همین باعث می‌شود که اسلام در گذر زمان همچنان متحجر
      باقی بماند.
      البته تمام انچه که می فرمایید کاملا صحیح است ولیکن با مراجعه به منابع اولیه چیزی به اسم اصول و فروع و چارتی که غالبا برای ما ,از کودکی در ذهنمان حک کرده اند وجود ندارد.به این سبب می شود, جملات را به این گونه اصلاح کرد که مطابق قرائت رسمی و سازمان یافته از متون دینی و اسلام شکل گرفته در بستر تاریخ و رسمیت یافته وتقدیس شده به وسیله قوای حاکم , اسلام اینچنین است و انچنان است.انچه که از قران بر می اید, قران متنی سازمان یافته ,دارای فهرست و موضوعات معلوم, مقدمات و نتیجه و...نیست به نظر می رسد استخراج اصول و فروع و شکل دادن به اعتقادات و استخراج احکام فقهی در کل از ابداع روحانیون باشد و توصیف دستگاه فکری انان.ناچارا تحجر بخشی از دستگاه فکری ایشان خواهد بود.
      می شود دو نگاه متفاوت داشت
      اسلام کشفی بود که محمد داشت .در این نگاه دیانت امریست عمومی و احکام خداوند همان قوانینی هستند که در سرشت بشر و طبیعت و جامعه هستند و رستگاری در شناخت و تسلیم شدن در برابر این سنت هاست.در چنین حالتی چیزی به اسم تحجر معنا ندارد و فقط شکل و فرم قوانین بر اساس تغییرات اجتماعی , از جامعه ای به جامعه دیگر تغییر می کند.
      حالت دوم اصالت دادن به شخص محمد و زندگی او در یک زمان تاریخی خاص و در یک محدوده جغرافیایی معین است واصالت دادن به زبان و عادات و عرف زمان وی . در نظر گرفتن سبک و سیاق زندگی او در این زمان و مکان خاص به عنوان سنت . در چنین حالتی تحجر امری حتمی خواهد بود.

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Dariush نمایش پست ها
      رویکرد علمی در جهان در مجامع علمی مطرح و مقبول است،
      مردم عادی همچنان به افسانه و خرافه و دین بیشتر علاقه دارند.
      ضمن اینکه این حرفی‌ست بسیار کلی، چرا که تعریف دقیقی
      از رویکرد علمی به جهان ندارد. رویکرد علمی به جهان اغلب
      با پیشرفت‌های تکنولوژیک اشتباه گرفته می‌شوند در حالیکه
      این دو، یکی نیستند. ابزارهای تکنولوژیک بیشتر از آنکه به
      رسالت علم پایبند باشند، در واقع تحت حاکمیت بازار و سرمایه
      هستند.
      شناخت جهان به منظور هماهنگی با ان ,حکمت پیشینیان است لیکن شناخت جهان به منظور تغییر جهان در جهت اهداف و ایده ال های انسان و خروج انسان از محدودیت های طبیعی و رسیدن به لذت و رفاه بیشتر و رنج کمتر و نهایتا خلوت کردن دنیای ادمیان از جولان نیروهای ماورایی. چیزی است که من ان را رویکرد علمی-اومانیستی می نامم.البته مهربد در باب سیستم تکنولوژی به اندازه کافی قلم فرسایی کرده ,زوال دیانت امری حتمی دراین سیستم خواهد بود.

    2. یک کاربر برای این پست سودمند از Transcendence گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Dariush (02-03-2016)

    3. #2
      دفترچه نویس
      Points: 83,861, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.8%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      HE
       
      Empty
       
      Dariush آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2012
      ماندگاه
      No man's land
      نوشته ها
      3,040
      جُستارها
      30
      امتیازها
      83,861
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,020
      از ایشان 8,977 بار در 2,888 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      60 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Transcendence نمایش پست ها
      البته تمام انچه که می فرمایید کاملا صحیح است ولیکن با مراجعه به منابع اولیه چیزی به اسم اصول و فروع و چارتی که غالبا برای ما ,از کودکی در ذهنمان حک کرده اند وجود ندارد.به این سبب می شود, جملات را به این گونه اصلاح کرد که مطابق قرائت رسمی و سازمان یافته از متون دینی و اسلام شکل گرفته در بستر تاریخ و رسمیت یافته وتقدیس شده به وسیله قوای حاکم , اسلام اینچنین است و انچنان است.انچه که از قران بر می اید, قران متنی سازمان یافته ,دارای فهرست و موضوعات معلوم, مقدمات و نتیجه و...نیست به نظر می رسد استخراج اصول و فروع و شکل دادن به اعتقادات و استخراج احکام فقهی در کل از ابداع روحانیون باشد و توصیف دستگاه فکری انان.ناچارا تحجر بخشی از دستگاه فکری ایشان خواهد بود.
      می شود دو نگاه متفاوت داشت
      اسلام کشفی بود که محمد داشت .در این نگاه دیانت امریست عمومی و احکام خداوند همان قوانینی هستند که در سرشت بشر و طبیعت و جامعه هستند و رستگاری در شناخت و تسلیم شدن در برابر این سنت هاست.در چنین حالتی چیزی به اسم تحجر معنا ندارد و فقط شکل و فرم قوانین بر اساس تغییرات اجتماعی , از جامعه ای به جامعه دیگر تغییر می کند.
      حالت دوم اصالت دادن به شخص محمد و زندگی او در یک زمان تاریخی خاص و در یک محدوده جغرافیایی معین است واصالت دادن به زبان و عادات و عرف زمان وی . در نظر گرفتن سبک و سیاق زندگی او در این زمان و مکان خاص به عنوان سنت . در چنین حالتی تحجر امری حتمی خواهد بود.



      شناخت جهان به منظور هماهنگی با ان ,حکمت پیشینیان است لیکن شناخت جهان به منظور تغییر جهان در جهت اهداف و ایده ال های انسان و خروج انسان از محدودیت های طبیعی و رسیدن به لذت و رفاه بیشتر و رنج کمتر و نهایتا خلوت کردن دنیای ادمیان از جولان نیروهای ماورایی. چیزی است که من ان را رویکرد علمی-اومانیستی می نامم.البته مهربد در باب سیستم تکنولوژی به اندازه کافی قلم فرسایی کرده ,زوال دیانت امری حتمی دراین سیستم خواهد بود.
      تبیین‌های شما بیشتر معطوف است به نگاهی از منظر
      دین‌شناسی به اسلام، در حالیکه من بیشتر به تبعات
      اجتماعی و فردی اسلام تاکید دارم. برای من تعریف
      انسان در چارچوب شریعت و فقه اهمیت دارد، چرا که
      به شدت به تقلیل مفهوم انسانیت می‌انجامد. در این چارچوب
      اخلاقیات به مجموعه‌ای از قوانین و قواعد ساده و سرراست
      مذهبی فروکاسته می‌شود که فرد مسلمان با پیروی از آنها
      سعادتمند در دنیا و خالد در بهشت خواهد بود و این وضعی
      ناگوار برای اخلاقیات اسلامی پدید می‌آورد به ویژه که اسلام
      و فقه‌ش تلاش دارد جامع باشد، یعنی می‌کوشد برای همه‌ی
      مسائل پاسخ داشته باشد. آنچه در نهایت خلق می‌شود
      انسانی‌ست که به سطح حیوان ِ بی‌شعور و پیروی غریزه،
      فروکاسته شده و می‌اندیشد که صرفا با رعایت یکسری دستورالعمل
      در «صراط مستقیم» قرار میگیرد. تمام اهمیت و کارکرد اخلاق
      در یک راز ناگفته‌اش نهفته است: شهودی بودن‌اش.
      Confusion will be my epitaph
      As I crawl a cracked and broken path
      If we make it we can all sit back
      And laugh
      But I fear tomorrow I'll be crying,
      Yes I fear tomorrow I'll be crying
      .Yes I fear tomorrow I'll be crying

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. «پرشین» و نه «فارسی» | Persian NOT Farsi
      از سوی Mehrbod در تالار سیاست و اقتصاد
      پاسخ: 43
      واپسین پیک: 11-28-2012, 09:07 PM
    2. پاسخ: 15
      واپسین پیک: 05-26-2012, 05:20 AM

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •