" بسم الله الرحمن الرحیم
إقرأ باسم ربك الذی خلق خلق الإنسان من علق
إقرأ و ربك الأكرم الذی علم بالقلم
علم الإنسان ما لم یعلم كلا إن الإنسان لیطغى
أن رأه استغنى إن الى ربك الرجعی
أریت الذی ینهئ عبدا إذا صلئ
أرأیت إن كان على الهدئ أو امر بالتقوى
أرأیت إن كذب و تولئ ألم یعلم بأن الله یرئ
كلا لئن لم ینتهه لنسفعا بالناصیة ناصیة كاذبة خاطئة فلیدع نادیه سندع الذبانیه كلا لا تطعه واسجد واقترب "
"به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
خوان به شناسهء پروردگارت آفرید آفرید آدمیان از شناوری آویزانی خوان هم پروردگارتِ گرامیتر
آنکه آموزاند به تیغ آموزاند آدمی چه نبوده می دانست
جوری نه اگرِ آدمیان تا برا سر باز می زند که دیدش خواهد بهره مند شود اگرِ سوی پروردگارت برگشت گاه
آیا دیدی آنکه بازداری می کند بنده ای گُداری پیوست نماز خواند آیا دیدی اگر بود بر نمایان یا دستور داد به بیمناک بودن آیا دیدی اگر دروغ دانست هم روکج کرد
آیا نبوده می داند به که اگرِ خداوند می بیند جوری نه تا برااگر نبوده پایان می برد تا براسخت می گیریم به موی پیشانی موی پیشانی دروغ دانِ کج رو باز بایست فرامی خواند صدا شده اش زود فرا می خوانیم سخت رانانُ جوری نه نه فرمان می بریش هم پیشانی خاک گذار هم چند نزدیک شو "
آهنگ هم رجز خوانی ناباوران هم دیگر سود ندارد ،آنچه در سخن خداوند یافت می شود می گوید خداوندی که با ابزار تیغ قلم آموخت بخوان! هم این گردآمده سخنش قرآن را کتاب هم نوشتار نامید،
خداوندا تو را پاس برای نوشتارِ رهنماسازت هم ناباوران را کوته بین ساز