گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
آن سخن را هم درست نگرفتید, کمی آسانتر:

کس در t0 در p0 میگوید s1
کس در t1 در p1 میگوید s2

در t2 و در pN, میشود درباره‌یِ s1 و s2, هر دو سخن گفت.



سفسته‌یِ پرداختن به سخنگو:

مهراد سیگار میکشد.
مهراد میگوید سیگار برای تندرستی خوب نیست.

ساناز میگوید تو که خودت سیگار میکشی؟ پس چرت میگویی.

سفسته است زیرا:

اینکه کس خودش سیگار میکشد یا نه, پیوندی به درستی یا نادرستی سخن وی, ندارد.

خب جناب فراتن! بنده همان مهرداد هستم که حال دارم از عالم معنایی می گویم و با وجود مسلمانی ام آن را به آن ربط نداده ام و آن را مستقل از توحید و اسلام دانسته ام! و شما هم ساناز هستید که می گویید چرا چرت می گویی تو مسلمانی و...!
پس شد سفسطه:)



گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها

ولی در هر دو تعریف, این خدا آفریدگار است و پس در دامن این گفتگو میافتد, و این نکته که «جهان
پندار» هیچ داده‌یِ آنچنان افزوده‌ای درباره‌یِ جهان هستی به ما نمیدهد و با تکیه به آن نمیشود به آفریدگار رسید.
اینکه شما تعریف خودتان از خدا را یعنی همان قلدر محله ! با تعریفی که مثلا یک عارفی چون ابوالحسن خرقانی از خدا دارد و یا یک حکیم خرمندی چون ارسطو از خدا دارد یکی می دانید دیگر مشکل خودتان هست و بالاتر از آن اصلا نمی دانید عالم معنا چیست و بعد می آیید و از ارتباطش با هستی شناسی و خداشناسی سخن می گویید!!!





گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
این بخش هم بی پیوند به گفتگو است, چون در اینجا ستیزی با بود و نبود "جهان پندار" نشده, بساکه با
پنداره‌یِ خدا و آفریدگار (و پُل زدن نابجا از این «جهان پندار» به آن «جهان آفریدگار (= هپروتسان)».
خب در اینکه شما هنرمند که نه ، هیچ از هنر و عوالم هنری نمی دانید شکی نیست! باشد بنده هپروتی! من هپروتی بودن را به فراتنی بودن ترجیح می دهم چون آخرش می رسد به شما که قادر به قبول اشتباهات خود نیستید!!!
راستی سردردتان چطور است؟ یکوقت الان سرتان درد نگیرد:))