خطای نخست شما ادعاهاییست که میکنید اما دلیلی برای اونها نمیارید ... مثلا شما ثابت کنید چرا اصولا آفرینشی باید در کار باشه ؟ یعنی ابتدا تعریف آفرینش ، سپس چگونگی اون رو برای ما اثبات کنید .
خطای نخست شما همین جا هم تکرار میشه که تقسیم بندی ماده و غیر ماده میکنید بدون اثبات غیر ماده !! پس نخست برای ما غیرماده رو تعریف و وجودش رو اثبات کنید . بعد هم به فرض این عالم اجزایی داره که به هم نیازمند هستن ، کل مجموعه به عامل خارج از مجموعه دیگه نیاز نداره ، چون خارج از مجموعه اصولا چیزی نداریم یا وجودش اثبات نشده ...
این مورد رو هم میشه به توعی در راستای همون حرف قبلیم در نظر بگیرید ! یعنی چون هیچ مطلق بی معنی و غیر منطقیست ، آفریننده و آفرینش هم بی معنی خواهد بود . پس خدایی در کار نیست به مفهوم به مفهوم آفریننده !