در یکی از غزوات امامنقی (ع) ذوالنقار اتمی خود را در هوا چرخانیده و شروع کردند به رجزخوانی: حرامزادههـــااا! بدانید تحریمهای شما هیچ اثری بر امّت سامراء ندارد. هرکه با آل علی در افتاد، ور افتاد...
کلام آن مظلوم منعقد نشده بود که از روی اسب با ملاج به زمین افتاد، و سربازان روم و بیزانس ایشان را محاصره کردند. حضرت با خندهای هیستیریک فرمودند: "باباجان، داشتم شوخی میکردم!" و خودشان با دستان مبارکشان شلوار از پا بدر کرده و در پوزیشن سجده مستقر شدند.
( درسهایی از نقی، باب «نرمش قهرمانانه»، صفحه 69 )
از منقی دو عالم






































آغازگر جُستار










پاسخ با گفتآورد