روزی شمقدر سراسیمه بر امام وارد شد فریاد زد؛ یا نقی به فاگ رفتیم، گروههای تکفیری و داعش، عسکری را ربوده‌اند و در ازای آزادیش سه میلیون دلار میخواهند وتهدید کرده‌اند در غیر اینصورت او را با بنزین خواهند سوزاند :
امام گفت ؛از مردم کمک بگیرید که خاندان من نزد آنان بسیار ارزشمند است.
شمقدر گفت مردم به وسع خود دارند کمک میکنند بعضی یک لیتر، بعضی دو لیتر، برخی هم کارت سوخت دادند.
امام چون چاره ای ندید کنیزان حرم خود و زنان دوستان را در بازار به حراج گذاشت تا پول برگشت عسگری را تهیه کند.