• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 637

    جُستار: جستار آزاد تالار زنامرد

    Threaded View

    1. #13
      رهگذر
      Points: 1,045, Level: 17
      Level completed: 45%, Points required for next Level: 55
      Overall activity: 6.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      Hormoz آواتار ها
      تاریخ هموندی
      May 2015
      نوشته ها
      24
      جُستارها
      2
      امتیازها
      1,045
      رنک
      17
      Post Thanks / Like
      سپاس
      13
      از ایشان 10 بار در 10 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      لطفا پاسخی برای این متن فمینیستی بنویسید.

      ۱. چند سال پیش فرصتی پیش آمد تا با دوستی که به تازگی از ایران مهاجرت کرده بود، ساعاتی درباره‌ی شرایط بعد از مهاجرتش گفتگو کنم. از وضعیت نژادپرستی و تبعیض بسیار نالان بود، و به گفته‌ی خودش، میزان نژادپرستی و تبعیض در این کشور را حتی بیشتر از ایران می‌دانست! نکته‌ی جالب ماجرا این بود که کشور مقصد این دوست عزیز، همیشه در آمارها جزو بهترین کشورها برای مهاجرین و اقلیت‌های نژادی و زنان بود.

      ۲. دیروز مطلبی کوتاه و طنزآمیز درباره‌ی تبعیض جنسیتی در برخورد با زنان پست کردم. دوستی گرامی بعد از اینکه کامنتی نیش‌دار درباره‌ی اینکه «آیا فمنیست‌ ایرانی هم حاضر به انجام کارهای طاقت‌فرسا هست یا خیر» زده بود، در کامنتی دیگر نوشته بود «نمیشه که مسئولیتی نپذیرفت و حقوق برابر خواست» .

      ۳. مطلبی که دوست مهاجر بنده فراموش کرده بود، یا ترجیح داده بود فراموش کند، و بر اساس آن میزان تبعیض کشور مقصدش را بیشتر از ایران می‌پنداشت، این بود که او یک «مردِ سفید‌پوستِ فارس‌زبانِ مسلمانِ ساکن پایتخت» بود، که هر یک امتیازاتی (privilege) برای او داشت، که سایرین از آن بی‌بهره‌بودند! به زبان ساده‌تر، او بخشی از اکثریتی بود، که احتمالا اگر هم تبعیضی وجود داشت، به سودش بود تا به ضررش! حال که در کشوری دیگر در گروه اقلیت قرار گرفته، احتمالا برای اولین بار طعم چندش‌آور تبعیض را چشیده بود.

      ۴. استدلال‌های زیادی در له و علیه این پرسش وجود دارد که آیا مسئولیت‌پذیری یا مبارزه برای حقوق برابر برای یک اقلیت، وظیفه است یا خیر. اما بنظر من جدا از اینکه «مسئولیت‌پذیری» عبارت مبهمی‌ست و مشخص نیست که این مسئولیت از طرف چه کسانی تعیین و تبیین می‌شود، نکته‌ی مهمتری ورای این استدلال‌ها وجود دارد. اینکه حتی اگر مسئولیتی وجود دارد، بر دوش کیست؟بنده ادعا می‌کنم که اگر هم مسئولیتی برای رسیدن به حقوق برابر وجود داشته‌باشد، این مسئولیت بر دوش تمام افراد جامعه‌ است، بدون درنظرگرفتن اینکه آیا خودشان هم بخشی از اقلیت‌های مورد تبعیض‌قرار‌گرفته هستند یا خیر. نیازی نیست که ما یک زن باشیم تا برای حقوق برابر زنان مبارزه کنیم، یا یک همجنسگرا باشیم تا برای حقوق همجنسگرایان تلاش کنیم. به زعم بنده دوست کامنت‌گذاری که ادعا کرده بود زنان برای حقوق برابر باید مسئولیت بپذیرند، دچار همان مشکلی‌ست که باعث شده بود دوست مهاجر بنده، خارج از ایران خود را دچار تبعیض بیشتری ببیند.کسی برای «مردِ سفید‌پوستِ فارس‌زبانِ مسلمانِ ساکن پایتخت» بودن و بهرمندی از مزایای آن، مسئولیتی نمی‌پذیرد، پس چرا یک زن، یک همجنسگرا، یک کرد یا بلوچ، یک مسیحی و ... باید برای اینکه حق برابری داشته باشد، باید مسئولیت ویژه‌ای بپذیرد؟ مگر چند دهه قبل، سیاه‌پوستان امریکا برای اینکه حقوق برابر داشته باشند، مسئولتی پذیرفتند؟

      حقوق برابر و عدم تبعیض، یک هدیه یا پیشکش نیست که برای رسیدن به آن می‌بایست مسئولیتی بپذیریم، بلکه همانطور که از لفظ آن برمی‌آید، یک «حق» است. نداشتن این حقوق، «ظلم» است، نه یک «مسئولیت» برای بدست آوردنش!بنظرم می‌رسد که این دیدگاه از آنجا ناشی می‌شود که بسیاری از ما خود را در تبعیضی که برعلیه اقلیت‌های قومی و عقیدتی و زنان اعمال می‌شود، شریک نمی‌دانیم، یا به عبارتی بدلیل اینکه آن را تجربه‌نکرده‌ایم، درک صحیحی از اینگونه تبعیض‌ها نداریم، و تصویر می‌کنیم اقلیت‌ها و زنان موظفند مسئولیتی بپذیرند تا بتوانند از حقوق یکسانی برخوردار باشند ، همان حقوقی که احتمالا من و شما، به عنوان یک «مردِ سفید‌پوستِ فارس‌زبانِ متولد پایتخت» بطور مادرزادی از آن بهره‌مند هستیم و آن را بطور ذاتی، حق طبیعی خود می‌دانیم!

    2. یک کاربر برای این پست سودمند از Hormoz گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      iranbanoo (09-30-2015)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 2 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 2 مهمان)

    کلیدواژگان این جُستار

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •