اینم بگم که این کازینسکی می دونی که خیلی آدم متعادلی نبوده و میشه گف روانی بوده :-) آخه با کشتن چهار تا آدم اونم تو دانشگاه که دانشجو ام بودن !! میشه جلوی تکنولوژی ایستاد؟
اینجا دربارهیِ درستی یا نادرستی رویکرد کازینسکی سخن نمیگوییم, ولی اگر به
انگیزهیِ او بخواهیم پرداخته باشیم, خود او بروشنی در آرماننامه اش آورده است:
washingtonpost.com: Unabomber Special Report
96. As for our constitutional rights, consider for example that of freedom of the press. We certainly don’t mean to knock that right; it is very important tool for limiting concentration of political power and for keeping those who do have political power in line by publicly exposing any misbehavior on their part. But freedom of the press is of very little use to the average citizen as an individual. The mass media are mostly under the control of large organizations that are integrated into the system. Anyone who has a little money can have something printed, or can distribute it on the Internet or in some such way, but what he has to say will be swamped by the vast volume of material put out by the media, hence it will have no practical effect. To make an impression on society with words is therefore almost impossible for most individuals and small groups.
Take us (FC) for example. If we had never done anything violent and had submitted the present writings to a publisher, they probably would not have been accepted. If they had been been accepted and published, they probably would not have attracted many readers, because it’s more fun to watch the entertainment put out by the media than to read a sober essay. Even if these writings had had many readers, most of these readers would soon have forgotten what they had read as their minds were flooded by the mass of material to which the media expose them. In order to get our message before the public with some chance of making a lasting impression, we’ve had to kill people.
نوشته اصلی از سوی
Secular
نوشته اصلی از سوی
Mehrbod
نوشته اصلی از سوی
Secular
نوشته اصلی از سوی
Mehrbod
نوشته اصلی از سوی
Secular
یعنی شما با اعمال کازینسکی موافق هستین؟ بمب گذاری ها و اعمال تروریستی ایشون مورد تایید شماست؟ آخه تکنولوژی که دست یه نفر دو نفر نیس که با کشتنش بتونن بهش سر و سامون بدن بنظرم سر و سامون دادن تکنولوژی و بقولی management پیشرفتش نیاز به یک برنامه ی درس و حسابی و طولانی مدت (به واحد قرن !) است.
بگذارید از شما اینجور بپرسیم, یک دانشمندی آن بیرون هست که دارد شبانهروز میپژوهد که ابزاری
درست کند که از راه آن مغز هرکس را بشود خوانده و کنترل کرد. به دید شما در برابر این آدم چه باید کرد؟
آخه یکی دوتا نیستن که با کشتنشون همه چی تموم شه! در آن واحد صدها دانشمند در جاهای گوناگون دارن تو یه زمینه خاص کار می کنند . داستان انتگرال رو که می دونی نیوتن و لایپ نیتز کارشون به دادگاه هم کشیده شد اونم اون زمان! حالا که دیگه اگه یه ایده ای تو ذهن یکی بیاد عین همون ایده تو ذهن هزاران نفر دیگم میاد.
پس باری دیگر, در برابر این دسته چه رویکردی باید در پیش گرفت؟
هر رویکردی جز قتل و ترور!
برای نمونه, چه رویکردی؟