sonixax (09-13-2015)
به گمان من بزرگترین گرفتاری امروز ادمی استرس
و رویارویی ادم با اندازه بالای داده های دانشیک
است که مایه سردرگمی است
فرزندی نمیخواهم مگر از جاودانگی.
مثلا پلیس، در سیستم امروز با اینکه کنترل و فرمان همهیِ نهادها
در دست سیستم است ولی برخی نهادها همواره مورد حمله خواهند
بود اگر بخواهند که کارشان را درست انجام دهند. نمونهیِ بارزش هم
پلیس. مثلا در اغتشاشهایِ فرگوسن و... میبینیم که رئیس
جمهور آمریکا طرف آشوب را میگیرد و عملا کشتن افسران پلیس را
fair game اعلام میکند. و البته هر چه آشوب و عدم امنیت بیشتر بشود
جا زدن گسترش بروکراسی بعنوان یک نیاز آسنتر میشود.
برخی از نهادها هم اساسا دشمن خونی سیستم هستند و هرقدر
که سیستم در آنها دخالت کند باز هم کم است چرا که ارگانیک هستند
و در ذات خود بر پاد سیستم هستند. میبینیم که ستیز سیستم با
خانواده چه اندازه خصمانه است.
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound
Ouroboros (09-14-2015)
چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
خردگرایی و ایمان ستیزی
sonixax (09-25-2015)
خب آری, اگر تکنولوژی بتواند نه هتّا همهیِ مشکلها, بساکه بگوییم تنها مشکلات مهمتر خودساخته اش را از نیز میان بردارد دیگر هیچ گرفتاریای نخواهد ماند; روند ولی اینگونه نیست.
این نکته که نمونهوار, گرچه تکنولوژی با افزایش فرآوری (production) مایهیِ افزایش بی رویهیِ جمعیت شده است ولی همچُنان میتواند این
مشکل خودساخته را خود نیز از میان بردارد, این معنای ضمنی را نمیدهد که پس تکنولوژی همهیِ مشکلات خودساختهیِ دیگرش را نیز میتواند از میان بردارد.
نمونهای ساده, تکنولوژی با پیشرفت روزافزون خود میتواند هم توانی روزافزون به فرد ببخشد, و هم با همین پیشرفت
میتواند توانی روزافزون برای کنترل فرد به جامعه ببخشد. اینجا در جایگاه تنها یک نمونه, ستیزی راهکارناپذیر
خواهد بود میان آزادیهایِ فردی و امنیت اجتماعی و تکنولوژی نمیتواند هر دوی اینها را با هم نگه دارد:
هر چه تکنولوژیها پیشرفتهتر میشوند, نیاز به کنترل آنها (و کنترل کنندهیِ آنان = آدمی) نیز بیشتر میشود.
پ.ن.
اینکه میبینید پیوسته یادآوری میشود که بهمان مشکل (ب.ن. گرمایش بزرگ) اگرچه سُتُرگ و بزرگ, ولی بدست خود سیستم تکنولوژیک از میان برداشتنی, تنها ازینروست که گوشزدی باشد
برای پیشگیری از پدید آمدن گروه[ک]هایِ فعّالان اجتماعی, چرا که این فعّالیتهایِ اجتماعی اگرچه در نگاه نزدیک سودمند و کارآمد به چشم میایند, ولی در نگاه کلان هرز دهندهیِ
انرژی و تمرکز و رویگردانی از مشکل اصلیتر و مهمتر میباشند; کس بجای آنکه به ستیزهای درونی و مشکل ناگشای سیستم بپردازد, به مشکلی ملموسی و دستیافتنیتر
مانند «گرمایش زمین» میپردازد و هتّا میتواند پیروزمند هم باشد, یعنی فعّالیتهایِ اینچنینی او و یاران و فعّالان همکارش در راستای ستیز با گرمایش زمین (یا ستیز با زنستیزی,
یا مردستیزی, یا نژادپرستی و ...) بخت نه چندان کمی در کامیابی هم دارند, ولی باری دیگر, این داستان همان کسیکه سرطان دارد ولی به درمان کمردردش سرگرم است, خواهد بود.
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
فرودگاه ها بوسه های بیشتری از سالن عروسی به خود دیده اند و
دیوارهای بیمارستان بیشتر از عبادتگاه ها دعا شنیده اند!
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)