روزی امام وارد مسجد شد و دید مردی با سرعت زیاد در حال نماز خواندن است. امام که که از امر به معروف در این موارد خاطره خوبی نداشت تصمیم گرفت آن مرد را به صورت عملی ارشاد کند. به این صورت که همیشه نماز جماعت را بسیار کش میداد و در هر رکعت سوره بقره و در رکوع دعای جوشن کبیر را میخواند؛ بصورتی که اصحاب و نمازگزاران با صدای بلند به وی و خاندان پاکش درود! میفرستادند. کم کم کار داشت به ترک اسلام از سوی اصحاب میرسید که عصب سیاتیک حضرت در موقع سجده گرفت و ایشان یک ماه به همین صورت باقی ماند. متاسفانه این وضع موجب سو استفاده برخی کوردلان شد! ...
مشاور الاستمنا - ص 3+66