• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 28

    جُستار: موسیقی معماری زمان و معماری موسیقی مکان !

    Hybrid View

    1. #1
      سخنور یکم
      Points: 17,184, Level: 83
      Level completed: 67%, Points required for next Level: 166
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      !More Extreme
       
      Empty
       
      Rationalist آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Aug 2012
      ماندگاه
      اتاق قرمزم!
      نوشته ها
      632
      جُستارها
      16
      امتیازها
      17,184
      رنک
      83
      Post Thanks / Like
      سپاس
      586
      از ایشان 1,202 بار در 511 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      13 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سارا نمایش پست ها
      خب تاکنون به چه نتایجی رسیده اید؟ آیا با فارابی هم رای هستید یا با فیثاغورثیون؟
      از آنجا که در تراز متافیزیک نظام فکری من، اصالتِ هستی، تنها یکی بودن، و یگانگی آن اصلی فربودین محسوب می شود؛
      در حالیکه در ریاضیات ما با کثرت(اعداد) و مفهوم صفر مواجه هستیم، پس ریاضیات نمی تواند در دسته ی متافیزیک قرار گیرد.

      اما قطعا ارزش و اهمییت یک پژوهش، به استقلال روش و استفاده از منابع مختلف توسط پژوهنده ارتباط زیادی دارد. از این رو من در تلاش هستم تا به طور مستقل آرا و نظریات گوناگون از مکاتب فکری گوناگون را مورد بررسی قرار دهم و از هر یک آنچه را در دستگاهی فلسفی همخوان و درست می بینم، مورد توجه قرار دهم. به همین خاطر نمی توانم صرفا با دیدگاه فارابی، فیثاغورث و یا شخصی دیگر ابراز موافقت یا مخالفت کنم.
      اما آنچه تاکنون دریافته ام، ریاضیات نقش ابزاری را دارد برای دسته بندی، اندازه گیری، مقایسه و توصیف روابط میان دانش های تجربی. ولی قطعا در بستری که این پژوهش صورت می گیرد، هنوز پنداشتی خام و سطحی از ریاضیات است.



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سارا نمایش پست ها
      منبع و رفرنس بسیار زیاد است در باب مفهوم ریاضیات
      سپاس گزارم



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سارا نمایش پست ها
      بنده که مشکلی ندارم
      با مفصل بودن گفتگو در آن موضوع مشکلی ندارید؟ یا با آنچه در موردش بیان داشتید؟
      ...و به این موجودات دوپا بگو: آن اراده‌ای است مهیب که قدرت آن مهلک است!!

    2. یک کاربر برای این پست سودمند از Rationalist گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      سارا (09-06-2015)

    3. #2
      سخنور یکم
      Points: 18,513, Level: 86
      Level completed: 33%, Points required for next Level: 337
      Overall activity: 6.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      کنجکاو
       
      سارا آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jun 2015
      ماندگاه
      زیر آسمان خدا
      نوشته ها
      695
      جُستارها
      19
      امتیازها
      18,513
      رنک
      86
      Post Thanks / Like
      سپاس
      288
      از ایشان 325 بار در 277 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      14 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Rationalist نمایش پست ها
      از آنجا که در تراز متافیزیک نظام فکری من، اصالتِ هستی، تنها یکی بودن، و یگانگی آن اصلی فربودین محسوب می شود؛
      در حالیکه در ریاضیات ما با کثرت(اعداد) و مفهوم صفر مواجه هستیم، پس ریاضیات نمی تواند در دسته ی متافیزیک قرار گیرد.
      در همین ریاضیات ما عددی بنام "یک" داریم که نماد وحدت است و دو نماد کثرت است .
      اما مفهوم صفر و یا همان هیچ که در ریاضیات مطرح است . در انجیل آمده است که "و در آغاز هیچ نبود ، کلمه بود، و آن کلمه، خدا بود"
      اینکه شما با علمی طرف هستید که مفهوم هیچ را دربر می گیرد و از دل ِ این هیچ به وحدت (یک ) می رسد آیا نمی توان آن را در دسته ی علوم مابعد الطبیعه قرار داد؟

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Rationalist نمایش پست ها
      اما قطعا ارزش و اهمییت یک پژوهش، به استقلال روش و استفاده از منابع مختلف توسط پژوهنده ارتباط زیادی دارد. از این رو من در تلاش هستم تا به طور مستقل آرا و نظریات گوناگون از مکاتب فکری گوناگون را مورد بررسی قرار دهم و از هر یک آنچه را در دستگاهی فلسفی همخوان و درست می بینم، مورد توجه قرار دهم. به همین خاطر نمی توانم صرفا با دیدگاه فارابی، فیثاغورث و یا شخصی دیگر ابراز موافقت یا مخالفت کنم.
      اما آنچه تاکنون دریافته ام، ریاضیات نقش ابزاری را دارد برای دسته بندی، اندازه گیری، مقایسه و توصیف روابط میان دانش های تجربی. ولی قطعا در بستری که این پژوهش صورت می گیرد، هنوز پنداشتی خام و سطحی از ریاضیات است.
      خب اینکه ریاضیات نقش ابزاری در علوم دیگر دارد درست است در علوم مهندسی و فیزیک و.. اما در هنر موسیقی و معماری نیز همین نقش ابزاری را دارد و بالاتر از اینها ریاضی محض وجود دارد یعنی ریاضی در اختیار ریاضی !
      در ضمن شما فرمودید "دستگاهی فلسفی" منظورتان چه نوع دستگاهی است؟ ما با انواع فلسفه روبرو هستیم از مشایی بگیرید تا دکارتی و اگزیستنسیالیستی! در ضمن پیش از پیدایش فلسفه عدد وحود داشت پس ریاضی بود و فلسفه مگر بدنبال حقیقت هستی و طبیعت نیست و مگر زبان طبیعت و هستی ریاضی نیست؟ مگر در فلسفه حال از هر نوعش ما با منطق و گزاره ها روبر و نیستیم و مگر همین گزاره های منطقی ریشه و آبشخورشان ریاضی نیست؟ پس فلسفه هم از دلِ این ریاضی بوجود آمده است! همین هندسه که زیر مجموعه ای از ریاضی است بسیار علمی شهودی است و بر پایه "کشف و شهود" بنا شده است . حتما جمله ی معروف افلاطون را که بر سر در آکادمیش نوشته بود را می دانید "هر کس هندسه نمی داند وارد نشود" ببینید ما بایک علم عجیب و غریب روبرو هستیم همه ی گفته های این حکما و فلاسفه و عرفا در مورد این علم بیشتر ما را متحیر می سازد !
      حکیم خیام هم سروده است :
      ای آمده از عالم روحانی تفت
      حیران شده در پنج و چهار و شش و هفت
      بنظرتان خیام همینطوری الکی این اعداد را ردیف کرده است؟؟ برای اینکه قافیه تنگ نیاید!!!؟ و نکته ی جالبتر آنکه از کلمه ی "حیران" در کنار اعداد استفاده کرده است.......
      بحث بسیار است......بنظرم بهتر است کلا بر روی مفهموم ریاضی متمرکز شویم و شما بیشتر صحبت کنید و آنچه را تاکنون از مطالعاتتان بدست آورده اید را بیان دارید .

      در ضمن دوست عزیز این لینک ذیل را حتما ببینید
      سید حسام الدین سراج: معماری نقش جهان در دستگاه ماهور است
      پیشنهاد می کنم کتاب "از گذر گل تا دل" ایشان را هم حتما بخوانید که در مورد رابطه ی موسیقی و معماری است ایشان چون در هردو هنر موسیقی و معماری صاحب نظر می باشند بخوبی به رابطه بین این دو هنر با هم پرداخته و حتی نت بناهای ایرانی را هم نوشته اند:)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Rationalist نمایش پست ها
      سپاس گزارم



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Rationalist نمایش پست ها
      با مفصل بودن گفتگو در آن موضوع مشکلی ندارید؟ یا با آنچه در موردش بیان داشتید؟
      با مفصل بودن بحث مشکلی ندارم :)
      بنده خودم رشته ی دبیرستانم ریاضی بود و در دانشگاه هم ریاضی زبانِ رشته ام!!!
      اما یک چیزی که از همان کودکی ذهنم را درگیر کرده بود این بود که وقتی با مسائلی از ریاضی روبرو می شدم که درجه صرف بودن ریاضیاتش بالا بود آن مسائل را می شد با داشتن هر سطح سوادی از ریاضی حل کرد دقیقا مثل شعر می شد مثل آینه و از همینرو بود که ریاضی برایم علم عجیبی می آمد و می آید ......
      Rationalist این را پسندید.






    4. یک کاربر برای این پست سودمند از سارا گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Ouroboros (09-14-2015)

    5. #3
      سخنور یکم
      Points: 17,184, Level: 83
      Level completed: 67%, Points required for next Level: 166
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      !More Extreme
       
      Empty
       
      Rationalist آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Aug 2012
      ماندگاه
      اتاق قرمزم!
      نوشته ها
      632
      جُستارها
      16
      امتیازها
      17,184
      رنک
      83
      Post Thanks / Like
      سپاس
      586
      از ایشان 1,202 بار در 511 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      13 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سارا نمایش پست ها
      در همین ریاضیات ما عددی بنام "یک" داریم که نماد وحدت است و دو نماد کثرت است .
      اما مفهوم صفر و یا همان هیچ که در ریاضیات مطرح است . در انجیل آمده است که "و در آغاز هیچ نبود ، کلمه بود، و آن کلمه، خدا بود"
      اینکه شما با علمی طرف هستید که مفهوم هیچ را دربر می گیرد و از دل ِ این هیچ به وحدت (یک ) می رسد آیا نمی توان آن را در دسته ی علوم مابعد الطبیعه قرار داد؟
      چنانچه بیان داشتم در تراز متافیزیکی فقط "یک" اصیل و فربود است. و از آنجا که در ریاضیات ما اعداد(نمود کثرت)، مقایسه و کمیت(بزرگ تر و کوچکتر) داریم؛ نمی تواند علمی متافیزیکی باشد.

      در مورد مفهوم صفر هم بیان داشتم که اصالت با هستی می باشد و نیستی تنها مفهومی انتزاعی در هستیست. شدن و تطور نیز
      در آن تراز هستی شناسی صورت نمی گیرد.
      دقت داشته باشید که این مفاهیم متافیزیکی که از آنها سخن می گویم، بعضا متفاوت و مستقل از متافیزیک ادیان و مکاتب فلسفیست.





      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سارا نمایش پست ها
      در ضمن پیش از پیدایش فلسفه عدد وحود داشت پس ریاضی بود و فلسفه مگر بدنبال حقیقت هستی و طبیعت نیست و مگر زبان طبیعت و هستی ریاضی نیست؟ مگر در فلسفه حال از هر نوعش ما با منطق و گزاره ها روبر و نیستیم و مگر همین گزاره های منطقی ریشه و آبشخورشان ریاضی نیست؟ پس فلسفه هم از دلِ این ریاضی بوجود آمده است!
      در این رابطه، من مدت ها پیش مقاله ای در راستای تعریف فلسفه و منطق در اینجا آپلود کردم. اکنون که آن را مرور میکردم، با وجود نیاز به برخی ویرایش ها، همچنان می تواند بیانگر زاویه ی نگاه من به این واژه گان اساسی(فلسفه،منطق و...) باشد.
      از نقطه نظر آن مقاله اگر به جستار بنگریم، پرسشی اساسی همچون "ریاضیات چیست؟" در حوزه ی فلسفه قرار می گیرد.
      البته هرگونه نقد و یا اظهار عقیده ی شما پیرامون آن مقاله و نوع تفکرم، برایم ارزشمند خواهد بود.





      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سارا نمایش پست ها
      همین هندسه که زیر مجموعه ای از ریاضی است بسیار علمی شهودی است و بر پایه "کشف و شهود" بنا شده است .
      ؟!
      اگر امکان دارد در این مورد بیشتر توضیح دهید.





      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سارا نمایش پست ها
      حکیم خیام هم سروده است :
      ای آمده از عالم روحانی تفت
      حیران شده در پنج و چهار و شش و هفت
      بنظرتان خیام همینطوری الکی این اعداد را ردیف کرده است؟؟ برای اینکه قافیه تنگ نیاید!!!؟ و نکته ی جالبتر آنکه از کلمه ی "حیران" در کنار اعداد استفاده کرده است.......
      خوب؟! چرا خیام این بیت را چنین سروده و از آن چهار عدد نام برده است؟




      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سارا نمایش پست ها
      بهتر است کلا بر روی مفهموم ریاضی متمرکز شویم و شما بیشتر صحبت کنید و آنچه را تاکنون از مطالعاتتان بدست آورده اید را بیان دارید .
      من در این پژوهش هنوز در ابتدای راه هستم و با پرسش هایی بسیار بنیان گرایانه مشغول می باشم!




      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سارا نمایش پست ها
      با مفصل بودن بحث مشکلی ندارم :)
      بنده خودم رشته ی دبیرستانم ریاضی بود و در دانشگاه هم ریاضی زبانِ رشته ام!!!
      اما یک چیزی که از همان کودکی ذهنم را درگیر کرده بود این بود که وقتی با مسائلی از ریاضی روبرو می شدم که درجه صرف بودن ریاضیاتش بالا بود آن مسائل را می شد با داشتن هر سطح سوادی از ریاضی حل کرد دقیقا مثل شعر می شد مثل آینه و از همینرو بود که ریاضی برایم علم عجیبی می آمد و می آید ......
      اگر امکان دارد در مورد درک خودتان از ریاضیات، کاربرد های مختلف آن و سطح دانش و توانایی تان در استفاده از ریاضیات را بیشتر توضیح دهید.
      ...و به این موجودات دوپا بگو: آن اراده‌ای است مهیب که قدرت آن مهلک است!!

    6. یک کاربر برای این پست سودمند از Rationalist گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Ouroboros (09-14-2015)

    7. #4
      سخنور یکم
      Points: 18,513, Level: 86
      Level completed: 33%, Points required for next Level: 337
      Overall activity: 6.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      کنجکاو
       
      سارا آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jun 2015
      ماندگاه
      زیر آسمان خدا
      نوشته ها
      695
      جُستارها
      19
      امتیازها
      18,513
      رنک
      86
      Post Thanks / Like
      سپاس
      288
      از ایشان 325 بار در 277 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      14 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Rationalist نمایش پست ها
      چنانچه بیان داشتم در تراز متافیزیکی فقط "یک" اصیل و فربود است. و از آنجا که در ریاضیات ما اعداد(نمود کثرت)، مقایسه و کمیت(بزرگ تر و کوچکتر) داریم؛ نمی تواند علمی متافیزیکی باشد.

      در مورد مفهوم صفر هم بیان داشتم که اصالت با هستی می باشد و نیستی تنها مفهومی انتزاعی در هستیست. شدن و تطور نیز
      در آن تراز هستی شناسی صورت نمی گیرد.
      دقت داشته باشید که این مفاهیم متافیزیکی که از آنها سخن می گویم، بعضا متفاوت و مستقل از متافیزیک ادیان و مکاتب فلسفیست.
      بنده دارم در همین زمینه یکسری مقاله و کتاب را سرچ می کنم و تاکنون هم چندین مقاله در این زمینه را یافته ام که بعد از مطالعه و بررسی آنها ، برایتان اینجا آپلودش می کنم یا لینکشان را می گذارم!
      بعدش هم دوست عزیز شما از یک نکته غافل شدید و آن هم اعداد اصلی هستند! یا بهتر است بگویم اعداد اصلی هستی! همانطور که خودتان بهتر می دانید فیثاغورث از اولین کسانی بوده که ادعا کرده است اصل وجود در آفرینش، عدد است و بعد از آنهم حکمای زیادی بویژه حکمای ایرانی بر این نظر صحه گذاشته اند. اعدا اصلی چه اعدادی هستند؟
      در ابندای خلقت یک بوجود آمد که نماد "وحدت" است و اصیل است و بعد در امتداد آفرینش به دو می رسیم که بیانگر "کثرت" است و از عدد یک و دو به سه می رسیم . حال این سه عد 1و2و3 را داشته باشید فعلا تا بعد.


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Rationalist نمایش پست ها

      در این رابطه، من مدت ها پیش مقاله ای در راستای تعریف فلسفه و منطق در اینجا آپلود کردم. اکنون که آن را مرور میکردم، با وجود نیاز به برخی ویرایش ها، همچنان می تواند بیانگر زاویه ی نگاه من به این واژه گان اساسی(فلسفه،منطق و...) باشد.
      از نقطه نظر آن مقاله اگر به جستار بنگریم، پرسشی اساسی همچون "ریاضیات چیست؟" در حوزه ی فلسفه قرار می گیرد.
      البته هرگونه نقد و یا اظهار عقیده ی شما پیرامون آن مقاله و نوع تفکرم، برایم ارزشمند خواهد بود.
      ممنون بابت این مقاله ، بسیار لذت بردم از خواندن آن. فلسفه با حیرت شروع می شود کاملا درست است! حیرت سر آغاز بسیاری از چیزها است حکمت ، عرفان و فلسفه . هرسه ی اینها در عین اینکه در تعاریف جداگانه ای قرار می گیرند اما دارای یک اصل و یک مبنا و یک ریشه می باشند که همانا "حیرت" است.
      با این نظر که نظام روانکاوی فروید خالی از تفکر فلسفی عمیق و ژرف بود هم با تمام موجود موافقم.

      اما پیشنهادات
      کاش در مقاله اتان از آرا شیخ اشراق هم آورده شود او هم آغاز فلسفه را حیرت می داند و آرای فلسفی ایشان بسیار مورد توجه فلاسفه ی غربی بخصوص اگزیستنسیالیست ها قرار گرفته است مانند هانری کربن شاگرد هایدگر که فلسفه اش را از اگزیستنسیالیسم به اشراق تغییر داد و حتی مدعی بود که استادش هایدگر هم به دروازه های اشراق رسیده بود!



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Rationalist نمایش پست ها

      ؟!
      اگر امکان دارد در این مورد بیشتر توضیح دهید.
      دوست عزیز اول بگذارید این "اعداد" و ریشه ی متافیزیکی ریاضی را به یک سر منزلی برسانیم بعد به هندسه هم خواهیم پرداخت که خود مبحثی بس سنگین و پر چالش می باشد و با یکی دو جمله نمی توان در مورد هندسه و مبنای شهودیش صحبت کرد.



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Rationalist نمایش پست ها
      خوب؟! چرا خیام این بیت را چنین سروده و از آن چهار عدد نام برده است؟
      یادتان می آید که از 1 و 2 و 3 بعنوان اعداد اصلی نام برده شد و گفتم فعلا این سه عدد را پیش خود داشته باشد تا بعد. حال در اینجا با این سه عدد کار خواهیم داشت!با کمک چهار عمل اصلی ریاضیات + - * / می توان به بی نهایت عدد رسید! حال این چهار عمل را در مورد این سه عدد بکار می بریم! از آنجا که 2 و3 از اعداد اول می باشند و تقسیم ناپذیرند پس تقسیم در اینجا بکارمان نمی آید . هم چنین با عمل - هم به عدد جدیدی نمی رسیم پس آنرا هم حذف می کنیم. پس اکنون تنها با دو عمل +* به آفرینش اعداد با استفاده از این سه عدد خواهیم پرداخت.

      1+2+3=6
      1+3=4
      2+3=5
      2*3 +1=7
      شما با کمک این دو عمل ضرب و جمع فقط و فقط به این اعداد خواهید رسید : 4 و5و6و7
      همانکه خیام در شعرش اشاره کرده است یعنی هر چهارتای این اعداد بطور مستقیم و بی واسطه از اعداد اصلی بوجود آمده اند .




      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Rationalist نمایش پست ها
      اگر امکان دارد در مورد درک خودتان از ریاضیات، کاربرد های مختلف آن و سطح دانش و توانایی تان در استفاده از ریاضیات را بیشتر توضیح دهید.
      باید یک کتاب در اینمورد بنویسم :) در طول بحث همینطور که جلو برویم به تجربیات شخصی ام و آنچه که از ریاضیات برداشت کرده ام نیز اشاره خواهم کرد.
      ولی باید به این نکته اشاره کنم که بین شعر و ریاضی رابطه ی عجیبی یافته ام گویی ریشه اشان یکی است شاید متعجب شوید ولی از آنجا که در جستار دیگری هم "فلسفه هنر " با هم مشغول بحت در زمینه شعر هستیم به این نکته مفصلتر پرداخته خواهد شد.
      thought این را پسندید.






    8. 2 کاربر برای این پست سودمند از سارا گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Rationalist (09-11-2015),thought (03-04-2016)

    9. #5
      سخنور یکم
      Points: 17,184, Level: 83
      Level completed: 67%, Points required for next Level: 166
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      !More Extreme
       
      Empty
       
      Rationalist آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Aug 2012
      ماندگاه
      اتاق قرمزم!
      نوشته ها
      632
      جُستارها
      16
      امتیازها
      17,184
      رنک
      83
      Post Thanks / Like
      سپاس
      586
      از ایشان 1,202 بار در 511 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      13 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سارا نمایش پست ها
      در ابندای خلقت یک بوجود آمد که نماد "وحدت" است و اصیل است و بعد در امتداد آفرینش به دو می رسیم که بیانگر "کثرت" است و از عدد یک و دو به سه می رسیم . حال این سه عد 1و2و3 را داشته باشید فعلا تا بعد.
      چنانچه برایم قابل حدس بود، آنچه من در فلسفه متافیزیک می خوانم، با آنچه در ذهن شماست متفاوت است!
      اما پرسشم اینجاست که این اعداد در توضیح و شکل گیری جهانِ مادی و یا پدیداری چه ویژگی منحصر به فردی دارند؟ برای مثال چرا ۲ را نماد کثرت می خوانید و نه ۱۰۰ را؟ و یا اینکه از ۱و۲ می توانیم به ۳ برسیم؟در این موضوع چه چیز خاصی را نمایان می کند که در سایر اعدادقابل مشاهده نیست؟





      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سارا نمایش پست ها
      دوست عزیز اول بگذارید این "اعداد" و ریشه ی متافیزیکی ریاضی را به یک سر منزلی برسانیم بعد به هندسه هم خواهیم پرداخت که خود مبحثی بس سنگین و پر چالش می باشد و با یکی دو جمله نمی توان در مورد هندسه و مبنای شهودیش صحبت کرد.
      در هر صورت امیدوارم که از سخنانتان چیزی دستگیرم شود!
      زیرا تا آنجا که تجربه ی گفتگو با اهالی عرفان و شعرهای عرفانی(؟!) را داشته ام، سخنانشان برایم مبهم، گنگ و بی معنا بوده است!




      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سارا نمایش پست ها
      شما با کمک این دو عمل ضرب و جمع فقط و فقط به این اعداد خواهید رسید : 4 و5و6و7
      همانکه خیام در شعرش اشاره کرده است یعنی هر چهارتای این اعداد بطور مستقیم و بی واسطه از اعداد اصلی بوجود آمده اند .
      من همچنان ویژگی های آنچنان خاصی را درک نمی کنم! این ویژگی آن اعداد است. چنانچه بسیاری از اعداد دیگر هم ویژگی هایی جالب دارند. مانند عدد۱۶و یا اعداد اصلی هندی/عربی که ریاضیات را کاملا متحول کردند: {۰و۱و۲و...و۹}
      ...و به این موجودات دوپا بگو: آن اراده‌ای است مهیب که قدرت آن مهلک است!!

    10. #6
      سخنور یکم
      Points: 18,513, Level: 86
      Level completed: 33%, Points required for next Level: 337
      Overall activity: 6.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      کنجکاو
       
      سارا آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jun 2015
      ماندگاه
      زیر آسمان خدا
      نوشته ها
      695
      جُستارها
      19
      امتیازها
      18,513
      رنک
      86
      Post Thanks / Like
      سپاس
      288
      از ایشان 325 بار در 277 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      14 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Rationalist نمایش پست ها




      در هر صورت امیدوارم که از سخنانتان چیزی دستگیرم شود!
      زیرا تا آنجا که تجربه ی گفتگو با اهالی عرفان و شعرهای عرفانی(؟!) را داشته ام، سخنانشان برایم مبهم، گنگ و بی معنا بوده است!
      اینجا گویا همه یکی هستند (وحدت وجود دارند!) فقط نام ها فرق می کند.همه پیشاپیش حکم صادر می کنند. بنده کلی مقاله در باب رابطه ریاضیات با متافیزیک و.. نظر حکمای یونان در رابطه با اعداد سرچ کردم و بدست آوردم و اصلا قصدم نبود که از دید عارفانه به شما جواب دهم که اگر می خواستم بی هیچ سرچ و جستجویی هزاران صفحه می توان حرف زد! اما خب با این پیش داوری شما دیگر جای بحثی باقی نمی ماند. هر چند فیثاغورث یک حکیم بود همانطور که افلاطون و دیوژن بودند و حکیم با فیلسوف خیلی فرق می کند حکیم علاوه بر اینکه می تواند یک فیلسوف باشد از معارف حکیمانه نیز مطلع است ......
      بگذریم ...
      هرچند باید بگویم عرفان دانشی است که از راه کشف و شهود بدست می آید و در آن کلمات معنای دیگری می یابند مثل خوف ، رجا ، بهجت و.. که کسانی که در حلقه های طریقت قرار دارند معنای دیگری از این کلمات در می یابند. عالمی که عرفا در آن کشف و شهود می کنند عالم معنا است که افلاطون در نوشته هایش بدان اشاراتی داشته است و بعد از او هم دیوژن بطور شفاهی و ابن سینا در اواخر عمرش یادداشتهایی داشته است نظیر حی بن یقظان و این شیخ اشراق بود که بطور مفصلتری به تعریف این عالم (عالم معنا ) پرداخته است.
      در هر جال بنده می خواستم بطور علمی و حکیمانه جوابتان را بدهم که با این پیش داروی و حکم زودرس مایوس شدم. امیدورام که موفق باشید در تحقیقاتتان در باب ریاضیات و چه خوب است که از جناب مهربد کمک بگیرید که رشته اشان هم ریاضی بوده است و بسیار خردمند و خرد گرا و منطقی هستند .
      thought این را پسندید.






    11. یک کاربر برای این پست سودمند از سارا گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      thought (03-04-2016)

    12. #7
      سخنور یکم
      Points: 17,184, Level: 83
      Level completed: 67%, Points required for next Level: 166
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      !More Extreme
       
      Empty
       
      Rationalist آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Aug 2012
      ماندگاه
      اتاق قرمزم!
      نوشته ها
      632
      جُستارها
      16
      امتیازها
      17,184
      رنک
      83
      Post Thanks / Like
      سپاس
      586
      از ایشان 1,202 بار در 511 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      13 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سارا نمایش پست ها
      اینجا گویا همه یکی هستند (وحدت وجود دارند!) فقط نام ها فرق می کند.همه پیشاپیش حکم صادر می کنند. بنده کلی مقاله در باب رابطه ریاضیات با متافیزیک و.. نظر حکمای یونان در رابطه با اعداد سرچ کردم و بدست آوردم و اصلا قصدم نبود که از دید عارفانه به شما جواب دهم که اگر می خواستم بی هیچ سرچ و جستجویی هزاران صفحه می توان حرف زد! اما خب با این پیش داوری شما دیگر جای بحثی باقی نمی ماند.
      دقیقا نمی دانم دیگر کاربران این انجمن چه برخوردی با شما داشته اند و به چه دلیل(منطقی) از آن سخن من به چنین برداشتی رسیدید و در موردم به صدور حکم پرداختید!
      اما گرامی، لازم است به طور شفاف بیان کنم که اساسا آن سخن به قصد داوری و یا پیش داوری ابراز نشد. من صرفا در مورد گفتگو پیرامون هندسه که آن را دارای مبنای شهودی خواندید، خواستم
      تجربه ی خود در گفتگوهای پیرامون عرفان و شهود را در گروی دستگاه فلسفی ای که با آن به تحلیل و بررسی مفاهیم می پردازم را بیان کنم، تا با دیدی باز تر به من پاسخ دهید و یا وقتتان را در یافتن و عرضه ی مطالبی که ممکن بود برایم گنگ و بی معنا باشند، هدر ندهید.
      در هر صورت هدف من از این گفتگوها با شما، صرفا و صرفا آموختن از شما و یا بعضا به بوته ی نقد گذاشتن باورهایم است. اما باید دقت داشت که به هر حال ما در مورد مفاهیمی بسیار اساسی به گفتگو نشسته ایم و برای ایجاد یک بستر ارتباطی مشترک و درک متقابل سخنان یکدیگر، توضیح در مورد معیارهای معرفت شناختی قابل اتکا، پیش زمینه های فلسفی و معانی واژگان اساسی بسیار مهم است.
      برای نمونه در مورد واژه ی "عرفان" من تلاش کردم به طور مفصل و گسترده به معنا شناسی و واژه شناسی آن بپردازم؛ و اتفاقا جستاری هم در آن رابطه در این انجمن ایجاد کرده بودم.
      از این رو، این برداشت و مایوس شدن شما، برایم قابل درک نیست.
      ...و به این موجودات دوپا بگو: آن اراده‌ای است مهیب که قدرت آن مهلک است!!

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. جستار آزاد تالار موسیقی و سینما
      از سوی Ouroboros در تالار موسیقی و سینما
      پاسخ: 62
      واپسین پیک: 03-14-2020, 03:02 PM
    2. پاسخ: 14
      واپسین پیک: 11-13-2015, 02:01 PM
    3. پاسخ: 4
      واپسین پیک: 08-28-2015, 06:04 AM
    4. موسیقی
      از سوی Russell در تالار موسیقی و سینما
      پاسخ: 75
      واپسین پیک: 07-24-2014, 07:11 PM
    5. موسیقی کلاسیک و اپرا
      از سوی Nocturne در تالار موسیقی و سینما
      پاسخ: 7
      واپسین پیک: 11-25-2012, 06:08 PM

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •