• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 417

    جُستار: پیشرفت روزافزون فندآوری: به کجا می‌رویم؟

    Hybrid View

    1. #1
      سخنور یکم
      Points: 18,513, Level: 86
      Level completed: 33%, Points required for next Level: 337
      Overall activity: 6.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      کنجکاو
       
      سارا آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jun 2015
      ماندگاه
      زیر آسمان خدا
      نوشته ها
      695
      جُستارها
      19
      امتیازها
      18,513
      رنک
      86
      Post Thanks / Like
      سپاس
      288
      از ایشان 325 بار در 277 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      14 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      زبانزدی گویا در زبان پارسی داریم که میگوید:

      اگر را كاشتند، سبز نشد.

      اَگَرَ كاشْتِنْ كِشْتِنْ سَوْز نَوابى.


      روشنه اگر همگان بهمان بودند بیسار هم نمیشد, ولی در واقعیت و در رُخکرد, همیشه
      کسانی پیدا خواهند شد که راه دیگری را بروند و ازینرو کار شما در پایان همان نیمچه نیمه خواهد بود.
      راستش بنده هیچوقت قادر نبوده ام که احوالات و افکاری را که در دلم می گذرد به خوبی به زبان گفتار تبدیل کنم! اینهم از دیگر عیوب بنده است!
      ز سخن گفتن باطن دلِ گفتار ندارم!

      منظورم را بد منتقل کنم خیلی معذرت می خواهم:( منظورم از من و ما به خودم برنمی گشت . راستش نمی دانم باید چطور عنوان کنم. اصلا اجازه دهید خیلی رک و بی پرده سخن بگویم. تمام مشکلاتی که الان در اثر رشد افسار گسیخته ی تکنولوژی بوجود آمده است تقصیر آدمهایی نظیر شما و مانند شما هست!! انسانهایی که فقط چیزهای کلان برایشان مهم است و به چیزها و مسائل خرد اهمیتی نمی دهند و نمی دانند ریشه ی هر مشکل کلانی ، یک مشکل و مسئله ی خرد و ناچیز بوده است. بهترین مثال ماجرای ظهور نازی ها و هیتلر در آلمان است ! اگر آن استاد نقاشی یهودی ، هیتلر جوان را ناجوانمردانه رد نمی کرد و اجازه می داد تا بعنوان دانشجوی نقاشی در کالج پذیرفته شود دیگر دنیا یک هیتلر ضد یهود و خونریز بخود نمی دید!! آن استاد یهودی بنظرش (یا بقول شما بنگرش !) این کارش کار خرد و ناچیزی می آمد ! و نمی دانست که همین ناجوانمردی و بی عدالتی کوچک سبب چه فاجعه عظیمی برای قوم یهود خواهد شد. حتی بالاتر از آن اگر پدربزرگ پدری هیتلر که یک یهودی بود به مادربزرگ هیتلر تجاوز نمی کرد و این عمل زشت را انجام نمی داد دیگر شاید هیتلری نبود که کینه ی یهودیت را داشته باشد!! همه ی اینچیزها در نظر بسیار خرد هستند و حقیر ولی نتایج آن جنگ جهانی شده اند و کوره های آدم سوزی و اسراییل و......
      شما فقط به مسائل کلان اهمیت می دهید چرا؟ و چرا فکر می کنید که باید با روش های کلان و راه حل های کلان در صدد حل مشکلات کلان برآییم؟ همه ی مشکلات بزرگ از مشکلات کوچک و ناچیز بوجود آمده اند پس باید برای حلشان هم از راه حل های کوچک و ناچیز شروع کرد.
      یادم نمی آید این حرف کدام اندیشمند است که گفته است برای ایجاد مهربانی و انسانیت و از بین بردن نژادپرستی در جامعه باید موسیقی و ادبیات را به جامعه تزریق کنیم. حال حتما شما در این باره خواهید فرمود حتما کسانی دیگری هم هستند که همچنان به پخش نفرت و نژادپرستی در جامعه مشغولند پس این راه حل عملی نخواهد بود!

      همه ی آن کسانی که باعث شدند تکنولوژی به این نقطه برسد آدمهایی بودند که به دوردست ها نگاه می کردند و اصلا به اطراف و اطرافیانشان توجهی نداشتند و اینکه برای رسیدن به آن دوردست ها باید چه قدر انسان و زندگانی انسانی قربانی بشود اصلا برایشان دغدغه نبوده است. در حالیکه اگر از کودکی می آموختند که برای رسیدن به دریا نباید آب یک رودخانه را گل کرد چرا که شاید آن طرفتر پرنده ای آب می نوشد و رهگذری خسته سیراب می گردد الان این وضع جهان نبود. راه حل ریشه ای این مشکل باید از جنس ریشه ی این مشکل باشد! یعنی خرد و ناچیز و دمِ دستی!! یعنی هرآنچه که نزدیکتر به ما است را در اولویت قرار دهیم و برای اصلاح آن بکوشیم و از خودمان به خودمان نزدیکتر کیست؟ بنده به پدیده ی تکثیر عمیقا اعتقاد دارم اینکه می توان انسانیت را تکثیر کرد. می دانم همیشه هستند و بودند و خواهند بود آدمهایی که ساز مخالف انسانیت را می زنند ولی نباید نومید شد چون بالاخره این آدمها روزی خواهند مرد ! بقول ماکس پلانک مهم نیست که نظریه ای که ارائه کرده ایم مخالفان سرسختی داشته باشند این مخالفان روزی خواهند مرد مهم آن است که نسلی که بدنیا می آید نظریه ی ما را بعنوان قانون بپذیرد!







      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      نیمچه نیمگی کار شما نه از جنسینگی (sexuality) بساکه از این برمیخیزد که با وانمود و
      انگاشت اگرهایی‌ که نمودی در واقعیت ندارند, خودتان را به کوچه‌یِ چپ زده
      و با کارهای بیهوده سرگرم میکنید, زیرا احساس بهتری میدهند و احساس میکنید
      که دارید یک کاری به اندازه‌یِ خودتان هم که شده, انجام میدهید
      .
      بنده فقط و فقط بر طبق همان "نصیحت راهب به تزار " عمل می کنم و در زمان حال زندگی می کنم .
      پ.ن . سَوْز نَوابى = سبز نشد؟! نوابیدن = نشدن؟؟
      ویرایش از سوی سارا : 09-04-2015 در ساعت 07:22 PM






    2. #2
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      آغازگر جُستار
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سارا
      در حالیکه اگر از کودکی می آموختند که برای رسیدن به دریا نباید آب یک رودخانه را گل کرد چرا که شاید آن طرفتر پرنده ای آب می نوشد و رهگذری خسته سیراب می گردد الان این وضع جهان نبود. راه حل ریشه ای این مشکل باید از جنس ریشه ی این مشکل باشد! یعنی خرد و ناچیز و دمِ دستی!! یعنی هرآنچه که نزدیکتر به ما است را در اولویت قرار دهیم و برای اصلاح آن بکوشیم و از خودمان به خودمان نزدیکتر کیست؟ بن
      این چیزی بیشتر از آرزوپروری نیست, ولی از آنجاییکه روند فرگشت (تکامل) در آدمی
      بیشتر زمان خود را در تیره‌هایِ نخستینی (primitive tribes) گذرانده است و از
      آنجاییکه در این تیره‌هایِ نخستینی سخن آمده, یعنی آموزش کودکان و
      آموزاندن هنجارهای کوچک کمابیش همواره بخوبی کار میکرده است, این باور
      نادرست همگانی را پدید آمده که در جهان امروز و نوین نیز همین فرمول کار خواهد کرد¹.


      برای نمونه, در جهان کهن آموزش کودک به اینکه آب را به گل
      نیالاید هم بخوبی کار میکند (١), و هم بسیار مهمتر از آن, اگر کار نکند رویداد آنچنان
      بزرگ و ناگواری رخ نداده است و آب بزودی به زلالی پیشین خود بازخواهد گشت (٢).

      در جهان مدرن این دو هیچکدام کار نمیکنند. ١ ازینرو کار نمیکند که جهان امروز
      برساخته از ≈٨میلیارد آدم میباشد و هیچکس نیست که بتواند به این همه آموزشی یکسان را بدهد.
      و ٢ نیز کار نمیکند زیرا «دامنه‌یِ آسیب» پیوسته رو به بزرگی است. در جهان کهن اگر آدم نخستینی
      چیزی هم از دستش در میرفت یا لغزشی هم میکرد, آسیب کوچکتر از آن بود که بخواهد دامنگیر
      دیگران بشود و دست ِبیش, دامنگیر خود او یا نزدیکان وی میشد; هنگامیکه در سوی دیگر و در
      جهان مدرن, میبینیم از میان میلیون‌ها شرکت و ابرشرکت چندملّیتی, سرانجام یکی
      هم مانند BP خواه ناخواه یافت² میشود — اگر نه تنها از روی قانون احتمالات — که آب را به نفت بیالاید.


      پس چرا این راه و روش آرزوپرورانه است؟ زیرا قانون احتمالات را بسادگی نادیده گرفته و با خوشبینی‌ای ساده
      انگارانه, اینگونه میپندارد که بمانند جهان کهن, با کارهای کوچک و خُرد میشود برایند‌هایِ بزرگ و کلان
      گرفت (به افزای اینکه, آنچه در جهان کهن بزرگ به شمار میرفته ≠ آنچه در جهان امروز بزرگ به شمار میرود).





      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سارا نمایش پست ها
      [/B]یادم نمی آید این حرف کدام اندیشمند است که گفته است برای ایجاد مهربانی و انسانیت و از بین بردن نژادپرستی در جامعه باید موسیقی و ادبیات را به جامعه تزریق کنیم. حال حتما شما در این باره خواهید فرمود حتما کسانی دیگری هم هستند که همچنان به پخش نفرت و نژادپرستی در جامعه مشغولند پس این راه حل عملی نخواهد بود!

      همه ی آن کسانی که باعث شدند تکنولوژی به این نقطه برسد آدمهایی بودند که به دوردست ها نگاه می کردند و اصلا به اطراف و اطرافیانشان توجهی نداشتند و اینکه برای رسیدن به آن دوردست ها باید چه قدر انسان و زندگانی انسانی قربانی بشود اصلا برایشان دغدغه نبوده است. در حالیکه اگر از کودکی می
      ...
      اینکه هرکس میتواند با تغییر خود, به تغییر جهان برسد, یکی از پروپاگانداهای پُرهوادار
      سیستم تکنولوژی میباشد, و اگر نیک در آن نگریسته شود, گفته‌ای سراسر نادرست هم نیست.
      آری, هرکس میتواند با تغییر خود به تغییر جهان هم برسد, ولی اگر و تنها اگر (if and only if)
      که این تغییر با رود و روندی همراه باشد که تکنولوژی میشارد (flows) و می پیماید.


      برای نمونه, روند کلی جهان در این است که "آشتی" و "دوری جویی از خشونت" چیز خوبی ست و
      دور از باور نیست که همانگونه که ب.ن. پس از جنگ‌هایِ پُرشمار میانسدگان در اروپا, امروزه دستکم
      در اتحادیه‌یِ اروپا به یک "سازش همگانی / consensus" رسیده‌اند که دوری جویی از ستیز, دستکم میان
      کشورهای هموند اتحادیه‌یِ اروپا باشد; ازینرو, هیچ کشوری امروزه در اروپا به خود ریسک جنگ‌افروزی
      را نمیدهد, زیرا بوارونه‌یِ سده‌هایِ گذشته تنها با یک یا دو کشور دشمن روبرو نبوده و بساکه با همه‌یِ
      اتحادیه‌یِ اروپا روبرو خواهد بود و این هزینه‌یِ جنگ را آن اندازه بالا برده که بازدارندگی نزدیک به ١٠٠% بدارد.

      همین روند را میتوان درباره‌یِ همه‌یِ جهان نیز انگاشت و برای همین
      دور از باور نیست که همچو "سازش همگانی"‌ای روی کره‌یِ
      زمین پیدا بشود و جنگ برای همیشه برچیده بشود.


      --
      ازینرو, در جایی که خواست آدمی همسو با خواست سیستم باشد, ب.ن. ستیز با نژادپرستی,
      جنگ پرهیزی و .. آدمی آزاد است که خود را با روند همراه نموده و همروند و همروان باشد, یا اینکه ساز
      مخالف را زده و در هیاهوی صدای مخالفان ناپیدا بگردد. ولی این همسویی تنها یکسویه است و تنها
      تا جایی کار میکند که خواست آدمی باشد که با خواست سیستم همسو شده باشد, و نه وارونه.

      همسو نمودن خواست سیستم با خواست آدمی همان «راستادهی به روند پیشرفت تکنولوژی» میباشد
      و این روند از دامنه‌یِ کنترل آدمی بیرون است. برای نمونه اگرچه در کنار نژادپرستی, کنترل
      مغزی هم یک چیزی است که نبود آن از خواسته‌هایِ آدمی ست, ولی این خواسته
      نمیتواند به این آسانی‌ها, اگر هرگز, برآورده بشود زیرا خواست سیستم "پیشرفت تکنولوژی" و "
      خشونت پرهیزی" میباشد و "پیشرفت و گسترش تکنولوژی" با "بازداشت و ایستاد تکنولوژی" سازگار
      نیست; بویژه اینکه ابزار کنترل مغزی یکی از بهترین ابزارها در گسترش "خشونت پرهیزی" میباشد.

      بهمچنین, در سیستم تکنولوژیک نمیتوان پیشرفت گونه‌ای از تکنولوژی را بدلخواه به دیر و زود
      افکند و نمونه‌یِ آشکار همین را نمونه‌وار در گسترش جنگ‌افزار اتمی میتوان دید, که اگرچه در
      ‌آن بسفت و سختی کوشیده شده از گسترش آن پیشگیری بشود, همچنان کشورهای
      گوناگونی که نمیبایستی به آن دست میافتند, دست یافته‌اند و همچنان دست میابند.









      ¹
      یکی از سختی‌هایِ بزرگتر در دریافت "پرسمان تکنولوژی" همین است که خود شیوه‌یِ اندیشیدن ما
      آدمها بسیار لغزشمند میباشد; ما همچنان میکوشیم الگوهایی که در جهان نخستینی بخوبی
      کار میکرده‌اند را به جهان نُوین وابگسترانیم, هنگامیکه این دو هیچگونه سازگاری‌‌ای با همدیگر دیگر ندارند.





      ²
      آنهم با آسیبی که دامنگیر یک کره‌یِ زمین است.
      ویرایش از سوی Mehrbod : 09-15-2015 در ساعت 04:05 AM

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. گزین‌گویه‌ها
      از سوی Theodor Herzl در تالار هماندیشی
      پاسخ: 691
      واپسین پیک: 05-11-2015, 03:20 PM
    2. پاسخ: 18
      واپسین پیک: 09-01-2012, 04:16 PM
    3. اندر نکات امنیتی در ساخت ویلاگ
      از سوی Russell در تالار رایانه، اینترنت، تلفن‌های همراه
      پاسخ: 12
      واپسین پیک: 01-09-2012, 01:11 PM
    4. سفری به پناهگاه جیمز باندی ویکی‌لیکس!
      از سوی Dariush Rahazad در تالار دانش و فندآوری
      پاسخ: 2
      واپسین پیک: 12-17-2010, 08:27 AM

    کلیدواژگان این جُستار

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •